فرهنگ کار آفرینی حلقه مفقوده توسعه اشتغال پایدار در لرستان

۱۳۹۸/۰۳/۰۷ - ۰۹:۴۱:۰۷
کد خبر: ۸۵۱۳۳۵
فرهنگ کار آفرینی حلقه مفقوده توسعه اشتغال پایدار در لرستان

استان لرستان به عنوان استانی که علیرغم ظرفیت ها،پتانسیل های بل القوه برای تبدیل به بالفعل وجود جوانان پر استعداد ولی مغفول مانده دارای با لاترین آمار بیکاری در کشور در طی چند ساله گذشته که متاسفانه در دولت های گذشته علیرغم شعار زدگی ووعده های آنچنانی برای رفع این معضل لرستان همچنان در عطش بیکاری می سوزد.

در این میان کار افرینی می تواند بستر مناسبی برای ریشه کن کردن بیکاری باشد.

کارآفرینی به معنی هنر و شناخت موقعیت‌ها و استفاده بهینه از فرصت‌ها به‌منظور تولید ثروت، تکنولوژی و استغال مولد است؛ کمااینکه فلسفه کارآفرینی موازی با اهداف سیاست‌های افزایش جمعیت به‌عنوان یکی از مطالبات مقام معظم رهبری نیز هست.

چندین سال است که جامعه لرستان از بیکاری جوانان رنج می برد و اگرچه هر روز بیش از پیش تاوان سنگین بیکاری جوانان را می پردازیم، اما هنوز این معضل به قوت خودباقیست. بیکاری جوانان نه تنها ضرر و زیان های گوناگون اقتصادی و اجتماعی برپیکره لرستان واردنموده، بلکه ضربات سنگین فرهنگی و اخلاقی برآن مترتب ساخته است. امروزه در تمام نقاط توسعه یافته، مسئولین متوجه شده اند که خودشان نمی توانند توسعه و رشد ایجاد کنند، بنابراین اکثر مدیران سیاست هایی اتخاذ می کنند که در منطقه شان کارآفرینان رشد و نمو پیدا کنند، یعنی بخش خصوصی را رشد و توسعه می دهند تا فضای کسب و کار ایجاد شود.

امروزه برای همه روشن است که نیروی انسانی دولت بیش از حد سنگین شده است و دیگر به مانندگذشته قادر به استخدام نیروی جدید نیست.

از طرف دیگر شرکت های موجود نیز ظرفیت های محدودی دارند و قادر به جذب نیروی جدید نیستند .بنابراین تنها راه حل بیکاری و جذب نیروی جدید و ایجاد اشتغال این است که کارآفرینی در استان هایی نظیرلرستان که بااین معضل دست وپنجه نرم می کند توسعه یابد و شرکت های جدید غیردولتی ایجاد شود. با توجه به این موضوع ایجاد اشتغال مستلزم افزایش تولید، رشداقتصادی و بهادادن به کارآفرینان است. در ادبیات اقتصادی، کارآفرین کسی است که متعهد می‌شود، خطرهای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.

کارآفرینی تاثیر مستقیمی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی مردم دارد و چنانچه جامعه ای هرچه بیشتر در فعالیت های کارآفرینی شرکت کند، سریع تر به توسعه دست می یابد. جوامع امروزی به افراد مصمم به موفقیت، قادر به تبدیل رویا به حقیقت و دارای روحیه استقلال طلبانه برای کاوش موقعیت های جدید نیاز دارد.

شرایط ورود به فضای اقتصادی و شروع کسب و کار دراستان محروم لرستان مناسب نیست ومتاسفانه برخی ازمدیران متولی رفع بیکاری جهت توجیه افکارعمومی ودفاع ازعملکردضعیف خود ،تنهابااستنادبه برخی آمارهای نادرست سعی برسرپوش گذاشتن براین مشکل گرانمایه دارند.

با گذشتن چند سال از ابلاغ سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی و تصویب قانون چگونگی اجرای این سیاست‌ها, هنوز اهداف اصلی آن یعنی ایجاد رقابت و کاهش انحصار و توانمندسازی بخش خصوصی و گسترش بخش تعاونی و واگذاری بخش دولتی به بخش غیردولتی در سطح مطلوب درلرستان محقق نشده است. این شرایط مؤید وضعیتی است که ورود به اقتصاد را دراین منطقه با مشکل مواجه می‌کند. همچنین فعالیت‌های تولیدی، نیاز به اخذ مجوزهای متعدد و متنوع دارند و همین امر موانعی را پیش روی کارآفرینان قرار داده است.

 قوانین دست وپاگیراداره کار در خصوص روابط کارگروکارفرماواموراتی نظیرقراردادها وبیمه بدون توجه به محدودیت های کارآفرینان،فرآیندپیچیده ثبت دارایی ها،عدم تامین اعتباروکمک های مالی وتسهیلاتی ازسوی ادارات ونهادهای ذیربط،عدم همکاری بانک ها درپرداخت تسهیلات وایجادموانعی نظیراخذضمانت های سنگین وجریمه های بالا،نظام مالیاتی نامناسب دراین حوزه، واردات بی رویه وفقدان حمایت ازمحصولات بومی و دههامورد دیگرازجمله معضلات گسترده ای است که کارآفرینان لرستانی بصورت گسترده ای باآن درگیر هستند.

افزون براین متأسفانه در دولت‎های مختلف،امکانات به شکلی که به استان‎های دیگر اعطا شده به این استان تعلق نگرفته و همین باعث شده لرستان به عنوان استانی آسیب‎پذیر در کشور معرفی شود. همه این مسائل باعث گردیده که فرهنگ کارآفرینی درلرستان نتواندبه جایگاه شایسته ای دست پیداکندو همواره رتبه اول بیکاری کشوررابه خوداختصاص دهد.

در جامعه ما ، علی رغم وجود عناصر بسیار مثبت در فرهنگ آرمانی دینی ما نسبت به کار، ارزش هایی بر جامعه حکومت می کند که اخلاق کار و به تبع آن کارآفرینی را دچار ضعف و ناتوانی می سازد از جمله اهمیت روابط خویشاوندی و نسبت های قومی در اشتغال مناسب، تخصیص منابع بر اصل وراثت خاندانی ، غلبه ارزش وابستگی و وفاداری شخصی بر لیاقت و کاردانی و … از جمله عواملی هستند ؛ که در سطح کلان با ارزش فی نفسه فرهنگ کار در تعارض بوده و باعث تضعیف روحیه خلاقیت و نوآوری در مردم می گردد.

– از موانع فرهنگی توسعه کارآفرینی می توان به عدم شناخت جوانان از فرهنگ کارآفرینی و مهارت-های مربوط به آن اشاره کرد؛ در حالی که باید کارآفرینی از سطوح آموزش ابتدایی تا سطح تحصیلات دانشگاهی، آموزش داده شود.

– عدم تشویق و حمایت از کارآفرینان، به عنوان یکی دیگر از موانع توسعه کارآفرینی در کشور قلمداد می گردد . در جامعه ما ، از قهرمانان ورزشی ، هنرمندان و چهره های ماندگار تقدیر می شود و در برنامه های مختلف رسانه های عمومی از آنان به عنوان الگوهای ارزشمند برای جامعه ، بویژه جوانان یاد می گردد ؛ اما از کارآفرینان یا قهرمانان توسعه اقتصادی و یا قهرمانان کسب و کار تمجید و قدردانی نمی شود .

– باید توجه داشت که در جریان نوسانات اقتصادی دوره های گذشته که موجب دست یافتن افراد به پول های باد آورده شده است ، پول در مباحث اقتصادی ایران به عنوان نوعی « کار » شناخته شده و به صورت کالا و غنیمتی درآمده که دستیابی به آن لزوما با انجام کارهای نو و ایده های خلاق ، همزمان نبوده است ، بلکه نوعی زرنگی، اطلاع از اوضاع و از همه مهمتر شانس و اقبال در آن سهم داشته است.

حال باید دید با وجود چنین باورها و ارزش هایی که نهایتا ساختار فرهنگی جامعه ما را تشکیل می دهد ، چگونه می توان به کارآفرین و بروز ایده های خلاق حتی فکر کرد ؟

کارآفرینان پیوسته در حال ابداع و توسعه کالاها و خدمات جدید و نیز به دنبال روش هایی هستند که این کالاها و خدمات را به طور موثر تولید و عرضه کنند و از این رو کیفیت زندگی را بهبود می بخشند بنابراین به راحتی می توان ادعا کرد که کارآفرینی موجب توزیع مناسب درآمد و ثروت می شود. برای بررسی وضعیت کارآفرینی و توسعه آن در هر جامعه ای از جمله جامعه لرستان، باید محیطی را که باعث ظهور و توسعه فرآیند کارآفرینی می شود از چند منظر، مورد تامل و بررسی قرار داد: از جمله اینکه شالوده فرهنگ آن جامعه بر چه اصول و ارکانی بنا شده است؟ چه اعتقادات، باورها و ارزش هایی در این فرهنگ رشد کرده است؟ مردم آن جامعه با چه نوع رفتار و آدابی زندگی و کار می کنند؟به واقع می توان گفت نگرش های افراد هرجامعه است که ارزش ها و هنجارهای موجود در جامعه را تعیین کرده و ساختار فرهنگی آن را رقم می زند و راه و روش های رشد و پیشرفت افراد آن جامعه را مشخص می گرداند.

اولین و مهمترین پاسخ باید این باشد که می توان تحولات و تغییراتی در فرهنگ جامعه ایجاد نمود و ارزش آفرینی های جدیدی را جایگزین ارزش های قدیمی و سنتی نمود . این مهم تلاشی پیگیر و مستمر را می طلبد که کلیه افراد صرف نظر از هر نوع نقش و مسئولیتی که در جامعه به عهده دارند ، باید با آن درگیر شوند تا بتواند منجر به تحولات ارزشمندی در فرهنگ رایج کار ، درجامعه ما گردد.

 

 

یاداشت :محمود داودی نژاد

نظر شما
پرونده ویژه