به گزارش گروه فرهنگ هنر خبرگزاری برنا، به لطف حضور کارگردانان و بازیگران طناز و پرطرفدار سیما در شبکه نمایش خانگی، این طور که از شواهد و قراین امر بر می آید گویا اوضاع فروش چه روی پیشخوان مارکت ها و چه از طریق دانلود خوب است.
نکته ای که بیش از هر چیز در تولید آثار در شبکه نمایش خانگی مد نظر است کم رنگ بودن خطوط قرمز و پایین آمدن درجه ممیزی هایی است که در تلویزیون بدون هیچ اغماضی با آن برخورد می شود و حتی آثاری که بر اساس سهل انگاری به آن مجوز داده اند مورد توبیخ قرار می گیرند.
در اینکه خطوط قرمز چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ پوشش، گریم و... در شبکه نمایش خانگی چهارچوبی جدا از تلویزیون دارد شکی نیست اما فضای شبکه نمایش خانگی با توجه به نظارت نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید مطابق با آنچه در سینما می گذرد تعریف شود.
در حقیقت باید این نکته مد نظر مسئولین ذیربط قرار بگیرد که سریالها در شبکه نمایش خانگی اصولا مخاطبان تلویزیونی را به خود معطوف می کنند و تردیدی نیست اگر قرار است قواعد سینمایی در شبکه نمایش خانگی در راس باشد سنگ روی سنگ بند نمی شود.
سریالها در شبکه نمایش خانگی همان طور که از اسمشان بر می آید میهمان خانه های مردم می شوند، خانه هایی که محل زندگی افراد درسنین مختلف (نونهالان و کودکان) و دختران و پسرانی هستند که شاید با نسبت خواهر ــ برادری پای این سریالها می نشینند و نیاز است ادبیات دیالوگ نویسی یا بداهه پردازی در شبکه نمایش خانگی نظارتی عمیق تر داشته باشد.
در سریال هایی که اخیرا در پیش خوان مارکت ها هستند گاهی می شنویم که الفاظ و دیالوگ ها خارج از عرف اخلاق و مخاطبی است که بدون اطلاع در کنار خانواده اش قرار است سریال را دنبال کند.
متاسفانه گویا در کنار موقعیت نویسی کمدی و طنز ، دیالوگ نویسی، لحن های طنازانه ، شوخی های منتقدانه و ... فاکتوری به نام لحن نامرغوب و ادبیات غیر قابل استاندارد نیز به ویژگی های طنز از تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی اضافه شده است و قرار است گویا مخاطب به هر نحوی جذب شده به هر نحوی هم بخندد!
گویا یکی از فاکتورهای تولید آثار طنز، شوخی های سخیف کلامی است که بدون رعایت اخلاق و ادب قرار است تماشاگر را جذب خود کند. اتفاقی که مطلع شدیم برخی از خانواده ها را از ادامه تماشای سریال ها منصرف کرده است.
اتفاقی که قابل حدس بود و دور از ذهن نبود که با واکنش برخی از خانواده ها مواجه شود. به هر حال شبکه نمایش خانگی در دسترس همه اعضای خانواده است و این به آن معناست که باید مراقبت کرد ادای کلمات و جملاتی که شنیدن و تعبیر آن در ادبیات مخاطب مضر است این سرگرمی گران را برای مخاطبش گران تر تمام نکند .
شخصیت های این مجموعه های تلویزیونی یا از بازیگرهای محبوب سینما و تلویزیون انتخاب شده اند یا اینکه با بازی در کنار بازیگران محبوب به زودی شناخته شده و تردیدی نیست که این تقلید اشتباه و الگوبرداری نادرست می تواند بر رفتار و ادبیات مخاطب تاثیر بگذارد .
در حقیقت ناظران وزارت ارشاد باید جدا از ممیزی های معمول اخلاقی، نوع دیالوگ نویسی و انتخاب کلمات را هم مد نظر قرار داده و اجازه ندهند ادبیات سخیف در شبکه نمایش خانگی مد گردد و جای فرهنگ اصیل ایرانی را بگیرد.
نویسندگان حرمت خانواده ها را نگه دارند!
علی اکبر محلوجیان، تهیه کننده آثاری چون «زیر تیغ»، «پدر سالار»، «یه تیکه زمین» در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری برنا در مورد وضعیت ادبیات در آثار نمایشی گفت: امروزه متاسفانه میبینیم بازیگران در سریالهای نمایش خانگی از لحن، الفاظ و کلمات دور از شان جامعه و فرهنگ استفاده میکنند. اگر این شرایط ادامه پیدا کند علاوه بر اینکه کلمات سخیف در دهان مردم جا میافتد، به زبان فارسی هم لطمه وارد میشود.
وی ادامه داد: ادبیات نمایشی حرمت دارد. یک نویسنده نباید به خود اجازه دهد از کلماتی استفاده کند که دون شان شنوده است. منتهی نویسندگان این نوع مدیا به دلیل اینکه سخت گیری نسبت به آنها کمتر است، اهمیتی به این موضوع نمیدهند.
این نویسنده با اشاره به ملاحظاتی که در سریال «پدر سالار» از سوی تلویزیون انجام میشد، گفت: درگذشته، تلویزیون حتی به مفهوم ضربالمثلهایی هم که به گوش مردم عامه آشنا بود اهمیت میداد. برای مثال در سریال «پدرسالار» دیالوگی وجود داشت که پدر (محمدعلی کشاورز) به عروسش میگفت: «غذا بخور یه پر گوشت بیاری». این دیالوگ به دلیل اینکه شاید برداشت بد و اشتباهی از آن شود حذف شد.
محلوجیان ادامه داد: به نظر من این کار تلویزیون سختگیری نبود بلکه یک ملاحظه بجا و درست بود. ما باید توجه کنیم خانوادهای که با فرزندانش پای گیرنده ها نشسته چه دیالوگهایی را میشنود. به هرحال حرمت خانواده را باید به هر شکلی که شده نگه داشت.
این نویسنده با اشاره به اینکه نویسندگان در کارهایشان دیالوگ نویسی انجام نمیدهند، بیان داشت: نویسندگان دیالوگ نویسی را با خودمانی حرف زدن اشتباه گرفتند. درصورتی که هر دو مقوله جدا و مجزایی هستند. دیالوگ ادبیات است و باید روی آن فکر کرد اما خودمانی حرف زدن گفت و گوی محاوره مردم است، بدون اینکه تفکری پشت آن وجود داشته باشد و داستانی را پیش ببرد.
وی در ادامه افزود: درگذشته دیالوگهای بسیاری در فیلمها و سریالها رد و بدل میشد که الان به عنوان دیالوگ ماندگار از آنها یاد میشود. علتش این است که نویسنده برای نوشتن هر کلمه و جمله فکر کرده و فاکتورهای ادبیات نمایشی را در فیلمنامه رعایت کرده است. اما الان اینگونه نیست و دیالوگ پرمغز و معنی داری میان شخصیتها رد و بدل نمی شود که در اذهان باقی بماند. در واقع مخاطب بعد از پایان فیلم و سریال به طور کلی آن را فراموش می کند. دلیلش هم این است اثر هیچ جذابیت قابل توجه ای برای مخاطب نداشته که ذهن او را درگیر خود کند.
نویسندگانِ نمایش خانگی، هرزه نگاری را تبدیل به ژانر کردند
امرالله احمدجو، کارگردان سینما و تلویزیون، با انتقاد از ادبیات سخیف در حوزه فیلمسازی گفت: متاسفانه ادبیات سخیف و نادرست فقط محدود به شبکه نمایش خانگی نیست، این ادبیات تمام حوزه فیلمسازی را تحتالشعاع خود قرار داده است. وجود این موضوع نشان از این دارد که نویسندگان بیشتر اهل کاسبی هستند تا انجام دادن یک کار فرهنگی.
وی ادامه داد: اینکه می بینیم در تلویزیون این مسئله کمتر به چشم می خورد، وجود محدودیت و ممانعت است. اگر این سخت گیری نباشد، نویسندگان همین مقدار را هم رعایت نمی کنند. زمانی که در همین برنامه های تلویزیون هیچ نقد درستی از شرایط موجود نمی شود، کارها دست کسانی می افتد که فقط می توان آنها را مطرب به حساب آورد، آن هم مطربانی که سلیقه نازل دارند.
کارگردان سریال روزی روزگاری با اشاره به تاثیر فیلم و سریال در گفتار مردم بیان داشت: دیالوگهایی که بازیگران در فیلم ها و سریالها به کار می برند به شدت بر گفتار مردم تاثیر دارد. در فیلم و سریالهای قبل از انقلاب اصطلاحات لاتی بین مردم نشت پیدا کرد. در خیابان از زبان هر مرد و زنی کلمات جاهلی و لاتی را میشنیدیم. کم کم این اصطلاحات و کلمات بین مردم جا افتاد و به اتفاقی روتین تبدیل شد. برای مثال به جای اینکه بگویند از فلانی خبر دارم میگویند "آمارشو دارم." استفاده از این نوع کلمات در مملکتی که گنجینه ادبیات در جهان است، واقعا جای تاسف دارد.
وی در ادامه افزود: یکی از راههای پر کردن این خلا مطالعه است. اما بدبختانه مطالعه هم در برنامه ریزی هیچ کس وجود ندارد. عده ای که قلم دست گرفتند فقط برای کسب روزی است و اصلا به این فکر نمیکنند چه امانت بزرگی دارند. مهمترین عامل هویت، زبان است. اگر قرار باشد زبان آلوده شود دیگر چه چیزی از هویت ایرانی باقی میماند؟!
احمدجو هدف از ساخت سریال های نمایش خانگی را تنها کسب درآمد دانست و اظهار داشت: هدف از ساخت سریال های نمایش خانگی فقط کسب درآمد و فروش است. این سریال ها برای لذت بردن، پالایش روحی، ارتقای سطح سلیقه مخاطبان نیست. فقط می خواهند با نوشتن دیالوگ های سطح پایین مخاطبان را جذب دیدن اینگونه سریال ها کنند و سرمایه خود را بازگردانند.
این کارگردان در ادامه بیان داشت: غرایض در همه آدمها به خصوص قشر جوان وجود دارد. نویسندگان هم برای جذاب کردن کار، از هرزه نگاری و خشونت استفاده می کنند. این کار تا جایی پیش رفته که این هرزه نگاری تبدیل به یک ژانر شده است.
امرالله احمدجو معتقد است وضعیت ادبیات خودِ منتقدان در وضعیت بغرنج قرار دارد. او می گوید: ما به تعداد انگشتان یک دست منتقد واقعی نداریم. سال ها پیش یک نشریه سینمایی روی کار آمد که از اولین هایی بود از زبان انتقاد آمیز تند استفاده می کرد. این مدل حرف زدن به مزاق مردم خوش آمد و به مرور زمان، این ادبیات سخیف و توهین آمیز وارد نقد شد. یک نمونه از این افراد را در برنامه «هفت» مشاهده کردیم. این فرد شخصیت خود را بر اساس توهین آمیز حرف زدن و به کار بردن کلمات زشت استوار کرده است. اگر یک نمونه از آثار مکتوب این منتقد را بخوانید مملو از غلط های دستوری و انشایی است. همین فرد با لحنی صحبت می کند که انگار سینما را خورده و علامه دهر است.
کارگردان سریال سردار جنگل تصریح کرد: اکنون مردم برای مشاهده هنر به سینما روی آوردند. این رویکرد بسیار مبارک است و می تواند یک مقدار مطالعه گریزی را جبران کند. نویسندگان و سازندگان ما درمقابل این مسئله مسئولیت بیشتری پیدا می کنند و باید توجه کنند چه چیزی را به خورد مخاطبان می دهند. انتقاد به ادبیات سخیفی که وارد فیلم و سریال سازی شده، بارها مورد نقد و انتقاد قرار گرفته اما هیچ کس اهمیتی نمی دهد، چون هدف اصلی همان پول درآوردن است. امیدوارم بالاخره یک گوشی برای این حرفا باز شود و آستینی بالا زده شود.
تشکیل کمپین برای تحریم آثار شبکه نمایش خانگی!
سیامک زند رضوی، جامعه شناس و استاد دانشگاه، با اشاره به عامل خشونت و ادبیات سخیف در شبکه نمایش خانگی گفت: خشونت کلامی در فرهنگ ما یک سنت قدیمی است. در واقع همان خشونت مرد سالارانهای است که در محافل مردانه معمول و رایج است. این خشونت کلامی جنبههای جنسیتی، تحقیر کودکان و زنان، اقلیتها، افراد معلول و ناتوان را در بر میگیرد. این سنت کلامی به قدمت تاریخ بشر است و حداقل از زمانی که زبان به عنوان یک وسیله ارتباطی بین بشر بوده، به وجود آمده است.
وی ادامه داد: اتفاق ناگواری که اکنون افتاده این است، این زبان که در گذشته محدود به محافل مردانه بود، از طریق رسانههای عمومی مخصوصا شبکه نمایش خانگی وارد خانوادهها شده است. با ورود این نوع فیلمها و سریالها، این الفاظ و کلمات نادرست و قبیح مدام در فضای خانهها بین سه عنصر اصلی مادر، پدر و فرزند پرتاب می شود.
این جامعهشناس با اشاره به آغاز سخیف نویسی در رسانه ملی ایران اظهار داشت: اولین بار زندهیاد دکتر صدیقی این نکته را در سال 1355 در کلاس درس جامعه شناسی با عنوان "اجتماعیات در ادبیات فارسی" که همزمان با پخش سریال دایی جان ناپلون بود، مطرح کرد. ایشان سرکلاس گفت: «این سریال بسیار خوش ساخت است، کتاب بسیار باکیفیتی هم دارد اما مشکلش این است ادبیات مردانه را وسط خانواده گذاشته است. طوری که خودم خجالت می کشم گفت و گوهایی که در سریال جریان دارد را در کنار خانواده و فرزندانم ببینم».
زند رضوی با بیان آثار مخرب این موضوع در جامعه بیان داشت: زمانی که هر لفظ و کلمه ای در سریال ها نشان داده می شود، به مرور زمان خانواده ها رو به پراکندگی می روند و به جای اینکه درکنار هم باشند از هم فاصله می گیرند. پس از مدتی گفت و گو میان اعضای خانواده محدود می شود. در واقع همین ادبیات مردانه قهوه خانه ای باعث می شود خانواده ها به انزوا کشیده شوند.
این جامعه شناس ادامه داد: همانطور که مردم در مقابل انوع خشونت ها مثل خشونت نسبت به کودکان، زنان، محیط زیست و حیوانات کمپین و گروه هایی تشکیل می دهند، در مورد این موضوع هم کمپین بزنند. برای از بین بردن این نوع دیالوگ ها مردم باید اینگونه فیلم و سریال ها را تحریم کنند تا نویسندگان و سازندگان آنها دیگر جرات نکنند در این ژانر آسیب زا کاری تولید کنند. به طور کلی راهکار برون رفت از این ماجرا، تشکیل یک جنبش اجتماعی است.