گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ همه اتفاقها در تلاش واشنگتن برای اعمال فشار حداکثری به ایران ریشه دارد. تغییر در آرایش تاریخی نظم و امنیت خلیج فارس، به ویژه تنگه هرمز، فاز جدید فشار به ایران است که واشنگتن با زیرکی آن را مهندسی میکند.
یک اتفاق ساختگی و ازپیش طراحی شده به توقیف نفتکش ایرانی «گریس 1» در تنگه جبلالطارق انجامید. بهانه، اجرای قانونی است که 48 ساعت قبل از توقیف «گریس 1» تصویب و حاکمیت این تنگه را، که در اختیار دولت بریتانیاست، موظف به توقیف نفتکشهایی میکند که برای سوریه سوخت حمل میکنند. دو هفته پس از این اتفاق، یعنی در 28 تیرماه گذشته (19 جولای) ایران در اقدامی که به واکنش برابر بریتانیا تفسیر شد، نفتکش «استینا ایمپرو» را به اتهام ایجاد آلودگی دریایی توقیف کرد. بهاین ترتیب زنگ تازهای در عرصه تنش ایران و آمریکا به صدا درآمد با این تفاوت که حالا بریتانیا که پیشتر و با نگاه به تجربه گذشته خود در همراهی با امریکا در جنگ عراق، از همسویی مستقیم با واشنگتن پرهیز داشت، وارد معرکهای شده که به هر ترتیب باید در آن نقش ایفا کند. در واقع بازی تازه واشنگتن، ورود به خط قرمز امنیتی ایران در حوزهای است که در طول تاریخ و حتی از دوران یکهتازی پرتغالیها در آبراههای بینالمللی، مصون از تعرض بوده و حاکمیت ایران با 1500 مایل خط ساحلی در تنگه هرمز از سوی همگان به رسمیت شناخته شده است.
تهدید علیه حاکمیت طبیعی و تاریخی ایران در تنگه هرمز، عبوز از خط قرمزی است که واشنگتن در دنبالکرد سیاست فشار حداکثری میکوشد؛ از یکسو به ایجاد ائتلاف قدرتهای جهانی علیه ایران بینجامد. از سوی دیگر، آرایش امنیتی منطقه خلیجفارس را به سالهای پیش از خروج بریتانیا از منطقه شبیه کند. طرح تشکیل «ناوگان اروپایی » در خلیج فارس میتواند بستر چنین اهدافی باشد. این طرح را که «جرمی هانت» وزیر امور خارجه سابق بریتانیا، یکروز پیش از تشکیل کابینه جدید این کشور ارائه داد، با استقبال محتاطانه آلمان، فرانسه، ایتالیا، دانمارک و حتی کرهجنوبی روبرو شده است. طرح حاوی دو گزینه است: نظارت بر رفتو آمد ایمن کشتیها و اسکورت نفتکشها با ناوهای جنگی. در این حال همه کشتیهایی که با پرچم بریتانیا در تنگه هرمز حرکت میکنند، باید مسیر خود را به وزارت حمل و نقل این کشور اطلاع دهند تا از امکان اسکورت نظامی بهرهمند شوند. سخنان تأکیدی «دومنیک راب» در روز نخست تصدیاش در مسند وزارت امورخارجه دولت «بوریس جانسون» حائز تأمل است. او گفته است:« نباید میان اتحادیه اروپا و امریکا بر سر مأموریتهای دریایی در خلیج فارس کشمکش وجود داشته باشد.» راب به نکته دیگری هم در روابط تنشآلود دولتش با ایران بر سر نفتکشها اشاره کرده است؛ اینکه «قصد اتخاذ تصمیم عجولانه ندارد، اما بهطور کامل گزارشها و اطلاعات دراینباره را دریافت میکند».
اگرچه هنوز به روشنی نمیتوان ادعا کرد که بریتانیا به یکباره و ناخواسته در معرکه تنش روابط ایران و آمریکا داخل شده، اما به هرحال دو ناو «اچ ام اس دانکن» و «مونتروز» این کشور به همراه دیگر ناوهای دولتهای اروپایی در آبهای خلیجفارس خواهند بود. تهران طرح مشترک «ناوگان اروپایی» در تنگه هرمز را پیام خصمانه قدرتهای اروپایی تفسیر کرده است. «علی ربیعی» سخنگوی دولت در اینباره گفته است: «قصد اعزام ناوگان اروپایی به خلیج فارس، طبعاً پیام خصمانهای دارد.» او تصریح کرده: «این تصمیم تحریک کننده و موجب افزایش تنشها خواهد شد.»
واشنگتن با زیرکی در حال تغییر زمین بازی به عرصهای است که اروپائیان و به ویژه بریتانیا را بهرغم همه وسواسهایشان در افزایش تنش با ایران، رودرروی این کشور قرار میدهد. تهدیدآمیزتر اینکه حاکمیت طبیعی و تاریخی ایران در تنگه هرمز در معرض اقدامهای تاکتیکی و ماجراجویانه قرار گرفته است. این تهدید به مراتب فراتر از تحریمهایی است که واشنگتن تاکنون به اجرا گذاشته است. تمامیت سرزمینی ایران خط قرمزی است که لازم است برای حفظ آن در وهله نخست به خنثی کردن سیاست ائتلافسازی واشنگتن اقدام کرد. دوم؛ مانع هرگونه تغییر در آرایش امنیتی تنگه هرمز شد که ریشه در طبیعت و تاریخ این آبراهه دارد.