به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ نابینایان و کم بینایان اگرچه در راهیابی به دانشگاه از موفقیت نسبتا خوبی برخوردارند اما با مشکلات ریز و درشتی دست و پنجه نرم میکنند که به گلایههای دائمی آنها تبدیل شده است؛ گلایههایی که در انتظار توجه و حل شدن ماندهاند.
سهیل معینی، روزنامهنگار و دبیر انجمن باور و تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور، در پاسخ به این سوال که اولین و اصلیترین چالشی که روشندلان ایرانی با آن مواجه هستند چیست؟ گفت: مشکلات متفاوت است ولی مشکل زیربنایی که خیلی از مشکلات دیگر را تشدید میکند و پیش شرط مشکلات دیگر است؛ بحث تامین ایمنی محیطی و اصل دسترس پذیری است. در تمام نقاط دنیا برای افراد معلول جامعه دو شاخصه اصلی و مهم وجود دارد. برای افراد معلول داری محدودیت حرکتی بحث دسترس پذیری و مناسب سازی محیطی است و برای افراد داری نقص بینایی بحث ایمن سازی محیطی است.
او ادامه داد: ایمنی در تردد و امنیت شهری پیش شرط لازمه برای دستیابی فرد نابینا یا کم بینا به حقوق مدنی یا داشتن شغل یا کسب آموزش است تا بتواند از خانه به این محلها رجوع کند.
معینی افزود: در کشور ما متاسفانه با توجه به اینکه سالهای سال است در این زمینه فعالیتهای صورت میگیرد قطعا بزرگترین چالشی زیرساختی که در مقابل این گروه قرار دارد. فاقد ایمنی بودن محیطهای شهری است تردد در معابر ممکن نبوده و دارای موانع بسیاری است. تقاطعها به دلیل نبود چراغ قرمزهای گویا فاقد ایمنی هستند. همچنین سامانههای حمل و نقل (مترو، بی آر تی و...) دسترس پذیر نیستند. این مسائل عاملی برای یک ناامنی دائمی و فشار روانی مضائف بر شهروندان دارای آسیب بینایی است. این اطمینان خاطر وجود ندارد که این افراد بتوانند به راحتی از منزل خارج شده یا شغلی داشته باشند یا حتی به ورزش بپردازند. چون سلامتی آنها در تهدید است.
در زمینه استفاده از خدمات شهری خاص که شامل تلفنهای همگانی یا حتی دستگاههای ای تی ام، آسانسورها، و ... میشود به دلیل نبود خط بریل حک شده ما شاهد محدودیتهای برای استفاده این افراد هستیم
دبیر انجمن نابینایان و کم بینایان کشور اظهار کرد: یک اصل در دنیا وجود دارد بنام اصل «دسترس پذیری» که ایجاد کننده استانداردی برای ارائه خدمات شهری است بدان معنا که کلیه خدمات شهری باید به گونهای باشد که برای همه افراد جامعه با هر ویژگی جسمانی در دسترس باشد. با توجه به اینکه کلیات این اصل به کشور ما وارد شد ولی متاسفانه هنوز اجرایی نشده است. بخشی از دسترس پذیریها دسترس پذیری فیزیکی بوده در عین حال بخشی دیگر از این دسترسیها، دسترس پذیری نرم افزاری و الکترونیک است.که متاسفانه این در دنیا رایج است اما کشور ما به این مهم هنوز دست نیافته است.
معینی در پاسخ به این سوال که در بحث آموزش آیا ما توانستهایم به استاندارد های اولیه نایل شویم؟ افزود: در زمینه آموزش در چهار عرصه دچار مشکل هستیم؛
1- آموزشهای پیش دبستانی و مهدکودک
آموزشهای پایهای زیر 6سال وضعیت مطلوبی برای کودکان کم بینا و نابینا در کشور ندارند. تعداد این مهدکودکها بسیارمحدود و فاقد تجهیزات و وسایل بازی مناسب برای این گروه است. همچنین مهدکودکهای عادی پذیرای بسیاری از کودکان کم بینا و نابینا نیستند. هرچند قانونی برای این مهم وجود دارد و اجبار بر این است که همه مهدکودکها باید پذیرای تمامی کودکان آموزش پذیر با شرایط جسمی متفاوت باشند.
2- حضور در مدارس عادی
زمانی که کودک وارد مدارس عادی میشود- که به آن آموزش فراگیر یا تلفقیی اطلاق میشود- پشتیبانیهای ارائه شده برای این دانش آموزان از جمله وسایل آموزشی، منابع، معلم رابط (به عنوان پشتیبان در مدارس عادی برای این گروه) وجود نداد. در دنیا برای این گروه خاص سیستم آموزشی وجود دارد بنام آموزش فراگیر که این سیستم امکان بهرهمندی از معلم در مدارس عادی را میدهد و مدیر شرایط لازمه را فراهم میکند. به طور خلاصه؛ مدرسه خود را با دانشآموزان نابینا و کم بینا همسو میکند نه اینکه دانشآموز خود را با شرایط مدرسه تطبیق دهد. در حالی که این مشکل جدی همچنان در کشور ما وجود دارد.
3- آموزش دانشگاهی
نابینایان تحصیلکردهترین افراد دارای معلولیت کشور هستند که چهل درصد از جمعیت دانشگاهها را تشکیل میدهند که آمار حائز توجهی است و هر ساله شاهد رتبههای درخشانی از ورودیهای کنکور که به این گروه اختصاص دارد، هستیم.
متاسفانه این دسته از افراد وارد دانشگاه میشوند اما وزارت علوم هنوز نظام حمایتی لازمهای برای حمایت از نابینایان و کم بینایان در نظر نگرفته است و دانشگاهها خود را در قبال تامین منابع آموزشی مثل: کتب و جزوات در فرمتهای قابل دسترسی این افراد موظف نمیداند. این در حالی است که در دنیا دانشگاههای خصوصی که هزینههای ورودی بالای دارند در قبال دریافت شهریه اگر پذیرای دانشجوی نابینا و کم بینا هستند، مکلف به ارائه تمامی امکانان آموزشی از جمله: کتب و جزوات گویا، بریل، درشت نوا و حتی دستیار پژوهشی همچنین تجهیزات کمک آموزشی مثل: لپتاب مخصوص و پرینترهای ویژه را در اختیار این گروه قرار دهند.
اما در ایران فقط دانشجوی نابینا پذیرفته میشود اما در مسیر آموزشی رها شده و هیچ پشتیبانی صورت نمیگیرد.
4- آموزشهای فنی و حرفهای
در تمام دنیا طیف وسیعی از آموزشهای فنی و حرفهای برای معلولان نابینا و کم بینا پیش بینی شده است تا افرادی که وارد دانشگاه نمیشوند بتوانند این آموزشها را سپری کرده و به طور مستقیم وارد بازار کار شوند.
متاسفانه دراین زمینه هم سازمان آموزشهای فنی و حرفهای کشور هنوز مسئولیت اصلی خود را نپذیرفته است در حالی که در قانون ذکر شده سازمان فنی حرفهای موظف به ارائه این آموزشهاست. سعی ما بر این است با استفاده از قانون سازمانهای را مکلف با ارائه خدمات مورد نیاز کنیم زیرا آموزشهای فنی و حرفهای حق هر جویای کاری است که قصد وارد شدن به بازارکار دارد.و این جویای کار طبق اساس نامه قانون میتواند هر شخصی با هر محدودیتی باشد.
در این راستا میتوان از ایجاد مراکز ویژه آموزش به افراد معلول از طریق بخش خصوصی حمایت شود، یارانههای لازمه پرداخت شود و یا اینکه سازمان فنی حرفهای در شناسایی این مراکز آموزشی متولی امر بوده و آموزشهای ویژه افراد معلول در این مراکز گنجانده شود همچنین تجهیزات لازمه کارآموزی این افراد را تعبیه و پیشبینی کند.
معینی ادامه داد: از دیگر محدودیتهای جدی و تبعیض آمیز درعین حال غیرمنطقی که برای افراد نابینا وجود دارد میتواند به بند 6 ماده 28 قانون انتخابات اشاره کرد که طبق آن افراد نابینا از نامزدی در انتخابات نمایندگی مجلس محروم بودند و با پیگیریهای انجام شده در چهارچوب اصلاح قانون انتخابات این منع رفع شده و به شورای نگهبان ارجاع شده است. که با ایرادات فنی شورای نگهبان این اصلاحیه به مجلس بازگردانده شده است و به این اعتبار گره از این امر بعد از سالیان متمادی گشاده شده است و بالاخره مجلس به پذیرفتن افراد نابینای تحصیل کرده تن داده است. همچنین به دنبال این هستیم تا از طریق دولت این اصلاحیه قانونی را در مجلس به تصویب برسانیم.
دبیر انجمن نابینایان تاکید کرد: از مهمترین چالشهای پیش روی این افراد دسترسی به تجهیزات توان بخشی است. جمعیت افراد نابینا در دسترسی به تجهیزات بودجه کمی در اختیار دارند به ویژه در تجهیزات اطلاعاتی و ارتباطی که این امکان را میدهد خلاء بزرگ ما بین دسترسی نابینایان به منابع اطلاعاتی با افراد عادی حذف شود. این تجهیزات در ایران وجود دارد اما به دلیل اختلاف شدید قیمت ارز و همچنین تحریمها دسترسی به این تجهیزات بسیار گران است. در نتیجه در تمام دنیا سیاستهای حمایتی تدوین شده است. تا این افراد بتوانند از این تجهیزات بهرمند شوند. در کشورهای غربی بیمهها این امکانات را فراهم میکنند. در کشور ما بیمهها این تعهدات را ارائه نمیدهند سازمان بهزیستی نیز بودجه کمی برای این منظور در اختیار دارد.
این روزنامهنگار افزود: مهمترین درخواست از دولت این است بودجه لازمه را برای تامین دسترسی این افراد به این فناوریها را پیشبینی کند. زیرا با این فناوریها نابینایان میتوانند خلا های اطلاعاتی خود را پر کرده و همچنین دسترسی به این فناوری های تضمینی است برای ورود این افراد به اشتغالهای نوین در عرصههای کارشناسی و مدیریتی و افقهای اشتغال نابینایان و کم بینایان مثل تمام دنیا تغییر کند.
خبر خوب برای روشندلان کشور
معینی در پایان گفت: برای معلولان کشور سه درصد از پستهای آموزشی پیشبینی شده که افراد نابینا و کم بینا عملا از آن محروم هستند.از ایرادات وارده به آن اشکالات تکنیکی فنی ذکر شده است. اما امسال طی هماهنگیهای انجام شده با آموزش و پرورش قرار بر این است 143محل شغلی در آزمون رسمی آموزش و پرورش برای افراد دارای معلولیت ذخیره شود که نابینایان و کم بینایان بخش قابل توجهی از این افراد هستند.
نکته آخر وضع نظام توانمندسازی افراد نابینا و کم بینا از اولیتهای این افراد است که با توجه به توانمندیهای خاص نابینایان نسبت به سایر معلولین باعث شده است که عملا نیاز به ارائه خدمات توانبخشی صحیح به آنها در اولویت قرار نگیرد و در حال حاضر تعداد مراکز توانبخشی نابینایان به حداقل رسیده و انتظار میرود این خدمات رشد روز افزونی داشته و بتواند آموزش و مهارتهای زندگی مستقل به زنان نابینا در اولویت قرار گیرد به طور مثال زنان ما در زمینه آشپزی، خانهداری، کار با وسایل خانه با سبک و متدد نابینایان آموزشهای لازمه را در اختیار داشته باشند.