به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ اصول تربیتی از جمله مواردی است که بنابر آموزههای گذشتگان از اهمیت بسیاری بالایی درون هر جامعه برخوردار است اما در برخی از اوقات روشهای تربیتی منجر به بروز ناهنجاریهایی میشود که امکان انحراف را در فرزندان به وجود میآورد.
اصغر کیهاننیا، روانشناس و مشاور خانواده، در خصوص روشهای تربیتی به خبرنگار برنا گفت: روشهایی که همواره برای تربیت فرزندان وجود دارد 3 روش است که 2 روش اول نامطلوبند و تحت هیچ شرایطی نیز نتیجهای مثبت را در بر ندارد اما روش آخر و سوم مطلوب و دارای نتیجه خواهد بود.
این روانشناس در خصوص روشهای نامطلوب ذکر شده گفت: روش نامطلوب اول بکار بردن روشهای آمرانه است، یعنی نان آوران خانه اعم از پدر و مادر به دلیل داشتن تواناییهای بالا و تجربیات فراوانی که دارند و همچنین سن آنها نیز بالاست نظرات خود را ارجحتر بر نظر باقی افراد خانواده یعنی فرزندان میدانند و میگویند هرچیزی که ما میگوئیم باید بدون هیچ چون و چرایی از سوی فرزندان مورد قبول واقع شود.
این مشاور خانواده در پاسخ به این سوال که روش تربیت آمرانه در آینده فرزندان تربیت شده با این روش چه تاثیر خواهد گذاشت؟ بیان کرد: کودکانی که به این روش تربیت میشوند معمولا فاقد اعتماد به نفس خواهند بود و نمیتوانند از عهده کارهای خود برآِیند به شکلی که در مقابل انجام هر کاری تحت تاثیر ترس قرار میگیرند و تنها کاری که میتوانند انجام دهند، اجرای دستوراتی است که از سوی والدین داده میشود. هیچکدام از این کودکان خلاق، مبتکر و ابداع کننده نخواهند بود و تنها دلیل آن نیز همان ترس گفته شده در انجام امور است که همواره همراه آنها خواهد بود.
او ادامه داد: همچنین هنگامیکه وارد دوره نوجوانی میشوند سعی دارند که خود را مستقل نشان دهند و به این دلیل که همواره با سرکوب از سوی والدین مواجه بودهاند ترجیح میدهند که در مقابل خواستههای آمرانه والدین بایستند. زمانیکه چنین اتفاقی رخ میدهد شاهد اتحاد، انسجام و همدلی در بین خانوادهها نخواهیم بود و مسئولیتپذیری به عنوان یکی از اصلیترین امور خانواده از بین میرود.
کیهاننیا در ادامه به دومین روش نامطلوب تربیتی در بین خانوادهها پرداخت و گفت: این روش در بین کسانی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد که تحصیلات بیش از حدی را دارند و یا مرفهاند، این روش تربیتی بیشتر تفکر بر آزادی کودکان در هر اموری دارند و اعتقاد دارند که فرزندانشان باید همواره در راس امور باشند تا توجهی بیشتر به آنها بشود.
او بیان اینکه استفاده از چنین روش تربیتی موجب به وجود آمدن فرزندانی مصرفگرا و خودخواه خواهد بود عنوان کرد: والدینی که از چنین روش تربیتی استفاده میکنند ترجیح میدهند بجای اینکه به صورت فیزیکی در کنار فرزند حضور داشته باشند از طریق رفاه و امکانات تمامی دغدغههای آنها را حل کنند در صورتیکه نمیتوان جای خالی هرچیزی و بهخصوص حضور فیزیکی پدر و مادر را با امکانات پر کرد. اگر موفقیتی هم از سوی چنین فرزندانی کسب شود و آنها به مرتبهای از موفقیت برسند قطعا اتفاقی و به دلیل دسترسی به امکانات بوده و نه چیزی دیگر همچون حضور پدر و مادر در کنار آنها.
این روانشناس در پاسخ به این سوال که روابط فرزندان تربیت شده با این روش در مقابل والدین و مابقی افراد جامعه چگونه است، اظهار کرد: تحت هیچ شرایطی نمیتوانند با والدین خود ارتباطی صحیحی برقرار کنند چون والدین را فقط در قد و قامت تامین کننده نیازهای مادی خود میبینند. در رابطه با ارتباط برقرار کردن با باقی افراد نیز باید گفت نمیتوانند به راحتی رابطهای دو سویه را برقرار کنند و حتی اگر بتوانند آن را شکل دهند نیز در مقاطع مختلف شکستهای متعدد خواهند خورد.
این مشاور خانواده با بیان اینکه سومین روش تربیتی مدیریت مشارکتی نام دارد گفت: در این روش والدین فرزندان خود را بزرگ میدانند و حتی در امور جزئی نیز با آنها مشورت میکنند، در واقع یعنی از روش میزگرد در خصوص تربیت فرزندان بهرهمند میشوند و به آن اعتقاد دارند. در این روش والدین تمامی خواستهها و اقدامات خود را با فرزندان در میان میگذارند و با نظرخواهی و گرفتن ایده از آنها بهدنبال رسیدن به اهداف خود هستند.
کیهاننیا با اشاره به مزیتهای این روش گفت: اولین مزیت این روش تربیتی را میتوان آموزش مشارکت و جمعگرایی به کودکان دانست که در آینده و در زندگی آنها بسیار موثر خواهد بود، پس از آن نیز تقویت اعتماد به نفس و خودباوری در بین کودکان است که بازهم بر آینده آنها و سبک زندگیشان تاثیرات را خواهد گذاشت که بسیار مثبت خواهد بود. همچنین مهربانی و عاطفه در هر شرایطی اعم از فقیر بودن و یا غنی بودن در درون آنها نهادینه خواهد بود.