ترمز پای چپ و گردش پاندولی؛ دو تکنیک مؤثر در شرایط کم‌فرمانی

|
۱۳۹۸/۰۷/۲۷
|
۲۱:۰۱:۵۱
| کد خبر: ۹۱۳۴۲۳
ترمز پای چپ و گردش پاندولی؛ دو تکنیک مؤثر در شرایط کم‌فرمانی
«کم‌فرمانی» حالتی است که لذت رانندگی را برای خیلی‌ها از بین می‌برد. علاوه بر این، کم‌فرمانی این قابلیت را دارد که شکل جلوبندی خودروی شما را نیز بر هم بزند. امّا در هر حال، این موضوعی است که ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد و برای آن، راه‌حل‌هایی نیز ارائه شده است. «گردش‌های پاندولی» و «ترمز پای چپ» دو نمونه از اقدامات رایج در دنیای رانندگی با چسبندگی کم هستند که در هنگام برخورد با کم‌فرمانی نیز کاربرد دارند.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ شاید بهتر است در اینجا اندکی این اصطلاحات را بیشتر باز کنیم. در گردش پاندولی  که به آن «ضربه سریع اسکاندیناوی» نیز گفته می‌شود، راننده در هنگام نزدیک شدن به یک پیچ، به سرعت و به شکلی تیز، فرمان را به سمت بیرون پیچ می‌چرخاند و سپس پدال گاز را آزاد کرده، اندکی ترمز اِعمال می‌کند. این کار موجب انتقال وزن و چرخش خودرو به طرف بیرون پیچ می‌شود. در مرحله بعد، راننده بلافاصله فرمان را به طرف داخل پیچ می‌چرخاند و همراه با رها کردن پدال ترمز، پدال گاز را تا انتها فشار می‌دهد. در نتیجه، خودرو به طرف مسیر پیچ خواهد چرخید. البته در هنگام خروج از پیچ، راننده احتمالاً به اندکی گردش فرمان در جهت مخالف، برای کنترل بیش‌فرمانی داشته باشد. اگر این تکنیک به‌درستی اجرا شود، خودرو می‌تواند با حفظ ممنتوم از پیچ خارج شود.

pedal-dance-results

تکنیک ترمز پای چپ، همان‌طور که از نام آن برمی‌آید، استفاده از پای چپ برای کنترل عملکرد پدال ترمز در یک اتومبیل است. در نتیجه، پای راست تنها در اختیار پدال گاز قرار می‌گیرد. این برخلاف شیوه معمول رانندگی در استفاده از پای چپ برای کلاچ و پای راست به صورت مشترک برای پدال‌های گاز و ترمز است. این تکنیک، در اساسی‌ترین حالت، موجب کاهش زمان تعویض پدال‌های گاز و ترمز در زیر پای راست می‌شود.

pedal-dance-inline1

در ادامه، در تستی که به این منظور تدارک دیده شده، میزان تأثیرگذاری این تکنیک‌ها بررسی می‌شود. هدف در اینجا، کاستن از پایداری شاسی و هدایت چر‌خ‌های متحرک خودرو در جهت مناسب، در نتیجه فراهم کردن شرایط برای زودتر گاز دادن و سریعتر خارج‌شدن از پیچ، نسبت به تکنیک‌های معمولِ مورد استفاده در مسابقات سرعت جاده‌ای است.

توضیح تصویر: در این تصویر که با استفاده از داده‌های VBOX تهیه شده،  خطوط مختلف نشان‌دهنده مسیرهایی هستند که با استفاده از تکنیک‌های متفاوت حاصل می‌شود. با وجود تکنیک «ضربه سریع اسکاندیناوی»، این ترمز پای چپ (خط قرمز رنگ) است که از مسیر کمتری در جاده استفاده کرده و سریعتر است. خط معمولی آبی‌رنگ، مسیر نسبتاً‌ کندتری است؛ چرا که در آن کم‌فرمانی باعث ایجاد فاصله نسبت به رأس پیچ شده است.

تیم اونیل (Tim O’Neil)، برنده ۵ رقابت رالی قهرمانی در ایالات متحده و امریکای شمالی و مؤسس مدرسه رالی تیم اونیل، از مزایای چندگانه ترمز پای چپ می‌گوید؛ از جمله تصحیح کم‌فرمانی، کاهش بیش‌فرمانی و کمک به زمان بندی در تغییر جهت در هنگام لغزش. فیلسوف و خواننده، سمی هیگار (Sammy Hagar) قبلاً مفهوم «یک پا روی ترمز و یک پا روی گاز» را نهادینه کرده، امّا «اونیل» آن را تکمیل می‌کند. با وجود همه این مزیّت‌ها، خودروسازان و قانون‌گذاران معمولاً‌ از ناپایدار کردن، در مورد هر چیزی که باشد، اجتناب می‌کنند؛ مخصوصاً برای یک وسیله نقلیه و خودرو. در نتیجه، کاربردهای عملی این نوع رانندگی به مسیرهای رالی با چسبندگی کم، رالی کراس‌ها و سایر مکان‌هایی که به دور از الزامات قانونی هستند، محدود شده است.

در این تست، از یک مدل کارخانه‌ای سوبارو WRX استفاده شده و در آن، سیستم‌های کنترل پایداری، کنترل کشش و ترمزهای ضدّ قفل، غیرفعال شده‌اند تا شرایط برای وقوع «کم‌فرمانی» بیشتر فراهم گردد. امّا چقدر استفاده از ترمز پای چپ، مفید خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش، دست‌اندرکاران Car and Driver، خودروی WRX را به همراه سیستم VBox خود به یک مسیر ماسه‌ای برده‌اند و جزئیات تکنیک «گردش پاندولی» را با یک گذر معمولی از پیچ مقایسه کرده‌اند.

سرعت خودرو

pedal-dance-vehicle-speed

سرعت بیشتر در ورود و خروج به پیچ، از جمله مشخصه‌های گردش پاندولی هستند. با این حال، مشاهده شده است که این تکنیک مخصوص مسیرهای با چسبندگی کم، به اندازه ۲ ثانیه کامل در وسط پیچ، از روش معمولی، کُندتر عمل می‌کند. در نقطه 001، که سرعت خودرو کمتر از حالت ترمز پای چپ شده، مطابق با زمانی است که پدال گاز به صورت کاملاً باز بوده و درست قبل از رسیدن به بالاترین ضریب انحراف (نقطه 013 در نمودار ضریب انحراف) است. به عبارت دیگر، این نقطه‌ای است که خودرو بیشترین سرعت زاویه‌ای را دارد. راننده در این حالت، سرعت ورودی را فدای جهت‌گیری مناسب و خروج خودرو با سرعت بالاتر می‌کند.

موقعیت پدال ترمز

pedal-dance-brake-pedal-position

با وجود سرعت بالاتر ورودی به پیچ با استفاده از تکنیک‌های گردش پاندولی و ترمز پای چپ (به اندازه 5.6 کیلومتر بر ساعت)، راننده با توجه به اینکه فارغ از کم‌فرمانی، اعتماد به نفس لازم را برای پیچیدن داشته، به اندازه ۱۵ فوت یا 4.5 متر دیرتر به سراغ ترمزگیری رفته است. شرایط هم‌پوشانی ترمز و گاز را در هنگام گردش پاندولی در نقاط 002 و 005 می‌توان مشاهده کرد. امّا با استفاده از تکنیک پای چپ، پیک ترمز، بسیار تهاجمی‌تر شده است. در نقطه 003 ملاحظه می‌شود که میزان جابجایی پدال در هنگام ترمز پای چپ، ۳۲ درصد در مقابل ۱۶ درصد در روش معمولی بوده است. همچنین در حالت (ترمز پای چپ) ترمزگیری زودتر به پایان می‌رسد (نقطه 004).

موقعیت پدال گاز

pedal-dance-accelerator-pedal-position

راننده در هر دو شیوه، حدوداً 2.1 ثانیه از پدال گاز استفاده کرده است (نقطه 006). البته اشتیاق وی برای فشردن پدال گاز در حالتی که فقط از تکنیک ترمز پای چپ استفاده کرده (نقطه 007) زودتر اتفاق افتاده و بنابراین، نیاز به آزمایش‌های بیشتر در این زمینه احساس می‌شود. در همین حال، راننده با استفاده از این تکنیک، پس از رسیدن به نصف پدال گاز، از فشار خود کاسته (نقطه 008) و در نهایت، تا انتها از آن استفاده کرده است (نقطه 009).

زاویه فرمان

pedal-dance-steering-wheel-angle

در نقطه 010 می‌توان ملاحظه کرد که ترمز پای چپ، با ورودی اولیه فرمان به سمت راست همراه است؛ یک چرخش کوچک که ممنتوم اولیه را برای گردش بیشتر خودرو به سمت چپ، در هنگام ورود به پیچ هدایت می‌کند. چرخش فرمان در جهت مخالف، در زمان 1.8 ثانیه اتفاق می‌افتد (نقطه 011)، یعنی درست همان زمانی که روند گردش در پیچ در حالت ترمز با پای راست آغاز می‌گردد (نقطه 012).

سرعت زاویه‌ای

pedal-dance-yaw-rate

سرعت زاویه به عنوان شاخصی از سرعت چرخش خودرو نسبت به محور قائم‌اش، شرایط برتری تکنیک ترمز پای چپ را در گردش WRX در پیچ، نسبت به یک گذر معمولی از پیچ نشان می‌دهد. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، حداکثر سرعت زاویه‌ای در روش ترمز پای چپ، بسیار زودتر اتفاق می‌افتد (نقطه 013).

نظر شما