بهتاش صناعیها کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: تأثیر سانسور بر زبان آثار هنری کاملاً مشهود است، بدون شک سانسور در بیان آنچه که یک هنرمند مدنظر دارد تأثیرگذار است و اجازه بیان دقیق را نمیدهد. سانسور ذهنیات هنرمند را خدشهدار و زبان اثر را الکن میکند.
صناعیها خاطرنشان کرد: قطعاً یکی از راهکارهای کنار گذاشتن سانسور درجهبندی سنی فیلمهای سینمایی است. این طرح در کشورهای توسعهیافته و در واقع صاحبان سینما اجرایی شده و قطعاً اجرای آن در کشور ما نیز امکانپذیر است. سانسور به هر شکل در هر نقطه از دنیا اتفاقی اشتباه است و درستترین شکل نظارت بر آثار سینمایی درجهبندی سنی فیلمها است.
او افزود: اجرای این طرح در کشور ما نیاز به تمرین دارد و بهتر است کمی صبر داشته، ترس و محافظهکاری در سیاست فرهنگی را کنار گذاشته و اجازه دهیم این طرح مراحل آزمون و خطا را سپری کند و با محافظهکاری جلوی اجرای آن را نگیریم. شکل مشابه طرح درجهبندی سنی در کشور ما سینمای هنر و تجربه است که قبلاً تجربه شده و سالهاست این طرح وجود دارد. معمولاً فیلمهای بخش هنر و تجربه دارای مضامینی هستند که ممکن است هضم آن برای بخش عظیمی از جامعه امکانپذیر نباشد و تنها اهالی هنر و افراد باسوادتر بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. این اتفاق در سینمای تجاری ما هم میتواند رخ دهد و ما میتوانیم برای سنین مختلف درجهبندی داشته باشیم.
این کارگردان در ادامه گفت: این حجم از محافظهکاری که شاهد هستیم سینمای ما را اخته میکند و برای جلوگیری از این اتفاق و اجرای طرحهای مفیدی چون درجهبندی سنی فیلمهای سینمایی نیاز به یک همگرایی در تصمیمگیریهای فرهنگی داریم. متأسفانه در اقلیم فرهنگی ما چند پادشاه حکومت میکنند و این وضعیت آسیبهای جدی به سینمای ما وارد کرده است. در تصمیمگیریهای فرهنگی ما هر کس ساز خود را میزند و هیچ تمرکزی در این تصمیمگیریها وجود ندارد. اینکه افراد مختلفی میتوانند در مسائل مهم فرهنگی کشور تصمیمگیرنده باشند وضعیت نابسامانی را ایجاد میکند و میبینیم این وضعیت امروز در سینمای ما وجود دارد و حتی وزیر ارشاد هم نمیتواند پای مجوز خود بایستد و از آن دفاع کند.
کارگردان فیلم سینمایی «احتمال باران اسیدی» با بیان این مطلب که سینمای ایران در بدترین دوران تاریخ خود به سر میبرد، گفت: به هیچوجه نسبت به آینده سینما خوشبین نیستم، فیلمهای ما به شدت اخته و با محدودیتهای داستانی فراوان مواجه هستند. تمام قصههایی که میشود در سینمای ایران تعریف کرد در این مدت تعریف شده و فیلمنامهنویسهای ما به بنبست رسیدهاند. همه موضوعات تکراری شده و اکثر طرحها و ایدهها استفاده شدهاند و بعضاً میبینیم که فیلمهای کمدی بسیاری با دستمایه قرار دادن موضوعاتی که در شأن خانوادههای ایرانی نیست مدام مسائل سخیف را تکرار میکنند که نازلترین سطح سلیقه مردم را به خود جذب میکنند.
صناعیها در پایان اظهار داشت: سینمای مستقل رو به نابودی است، حمایت دولتی هم وجود ندارد و هیچ توجهی به سینمای هنری نمیشود. بدترین اتفاق در این بین نازل شدن سطح سلیقه مخاطب ایرانی است و این اتفاق را میتوان در لیست پرفروشترین فیلمهای سال دید که اکثراً آثار کمدی ضعیف هستند. شرایط از هر جهت بسیار وحشتناک و ناامیدکننده است، قطعاً برای بهتر شدن وضعیت نیاز به یک تحول اساسی در مدیریت فرهنگی کشور داریم که اگر این اتفاق رخ ندهد سینمای ایران آیندهای نخواهد داشت.