گزارش روز؛

پایداری نیستیم!/ فرزندان سیاسی آیت‌الله مصباح به کدامین سو می‌روند؟

|
۱۳۹۸/۱۰/۱۱
|
۰۵:۰۳:۰۹
| کد خبر: ۹۴۳۴۳۳
پایداری نیستیم!/ فرزندان سیاسی آیت‌الله مصباح به کدامین سو می‌روند؟
لیدرهای دیروز به گمان خود به جمع مستقلین پیوسته‌اند یا این گونه وانمود می‌کنند که پایداری نیستند و یا حتی از گذشته خود گریزانند. در این ارتباط وقتی از حمید رسایی و کوچک‌زاده، پایداری‌چی‌های سابق مجلس و به ادعای خود از مستقلین امروز، پرسیده می‌شود: آیا پایداری هستید یا خیر؟ با لحن تندی پاسخ می‌دهند: «خیر. پایداری نیستیم».

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ پایداری‌های دیروز به گمان خود به جمع مستقلین پیوسته‌اند یا این گونه وانمود می‌کنند که پایداری نیستند و یا حتی از گذشته خود گریزانند. در این ارتباط وقتی از حمید رسایی و کوچک‌زاده، پایداری‌چی‌های سابق مجلس و به ادعای خود از مستقلین امروز، پرسیده می‌شود: آیا پایداری هستید یا خیر؟ با لحن تندی پاسخ می‌دهند: «خیر. پایداری نیستیم» این در حالی است که این‌ اشخاص در میان مردم و سیاسیون به پایداری‌چی‌ها مشهور هستند.

پرسش اینجاست آیا پایداری‌ها از گذشته خود گریزانند که این‌گونه پاسخ می‌دهند؟! به نظر می‌رسد پایداری‌ها و یا چهره‌های منتسب به پایداری‌ها همچنان از حمایت 8ساله خود از احمدی‌نژاد تاکنون رضایت دارند اما در آستانه انتخابات مجلس، ژست بی‌طرفی و سکوت را سرلوحه اقدامات خود قرار داده‌اند.  به عبارتی پایداری‌ها گاهی به نعل می‌زنند و گاهی به میخ. به ویژه با نزدیک شدن انتخابات مجلس 98، پایداری‌ها با منسوخ اعلام کردن اصولگرایی، راه خود را از جرگه و گعده‌های فصلی اصولگرایان نیز جدا کرده‌اند.

این در حالی است که ناصر ایمانی، چهره سیاسی اصولگرا، نظر دیگری دارد. او می‌گوید: «به هر حال پایداری‌ها طیفی از اصولگرایان هستند چراکه نه مستقل هستند و نه اصلاح‌طلب.» اما او در عین حال بر این واقعیت صحه می‌گذارد که پایداری‌ها هیچ گاه نخواستند با اصولگرایان در یک قالب قرار گیرند به ویژه به لحاظ سیاسی و آن هم در زمان انتخابات.»

او در این باره به خبرگزاری برنا می‌گوید: «افرادی چون حمید رسایی و کوچک‌زاده به صورت رسمی عضو جبهه پایداری نیستند اما تفکرات‌شان به جبهه پایداری نزدیک است.»

این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به اینکه رسایی عضو کدام جریان  محسوب می‌شود؟ با توجه به اینکه به صورت مستقل نیز در انتخابات مجلس 98 ثبت‌نام کرده است، نیز ادامه داد: به هر حال این چهره‌ها از اصولگرایان محسوب می‎شوند. این افراد نه اصلاح‌طلب و نه مستقل هستند. مبانی فکری این افراد به هر حال اصولگرایی است. منتهی در حال حاضر عضو هیچ حزب و تشکل اصولگرایی نیستند و گاهی نیز انتقاداتی به جریان اصولگرایی دارند اما عضو جبهه پایداری نیستند.

ایمانی در عین حال تاکید کرد: این آقایان، به هر حال زاویه‌هایی با جریان اصولگرایی دارند. به عبارت دیگر از این جریان گریزان نیستند اما زاویه دارند و برخی از حرکت‌های اصولگرایان را نیز قبول ندارند. به هر حال مبانی فکری آنها اصولگرایی است و در بین مردم به پایداری‌ها که یکی از طیف‌های اصولگراست، مشهور هستند. نمی‌توان گفت پایداری‌ها اصولگرا نیستند.

او در این باره که اخیرا جبهه پایداری، اصولگرایی را منسوخ شده اعلام کرده از این رو از نظر حمید رسایی و کوچک‌زاده که به گفته شما متاثر از  تفکرات این جبهه هستند، این نظر به نوعی تایید شده است گفت: به هر حال به لحاظ سیاسی، پایداری‌ها، اختلافاتی با اصولگراها دارند که ممکن است به صورت مستقل در انتخابات مجلس 98 شرکت کنند اما به هر حال پایداری‌ها طیفی از جناح اصولگرایی است.

ایمانی با اشاره به اینکه پایداری‌ها با جریان اصولگرا اختلافاتی از گذشته دارند تاکید کرد:  در چندین انتخابات گذشته و همچنین از زمانی که جبهه پایداری شکل گرفت، تا جایی که بنده حضور ذهن دارم، اعضای این جبهه با اصولگرایان، حاضر نشدند تا انتهای پای صندوق رای، اقدام مشترکی انجام دهند و یا حتی از کاندیداهای اصولگرایان حمایت کنند و یا لیست مشترک ارائه دهند. به عبارت دیگر پایداری‌ها نخواستند با اصولگرایان در یک قالب باشند. این روند از چندین انتخابات گذشته وجود داشته است. حال ممکن است در این دوره از انتخابات، یک لیست مشترک معرفی کنند  و یا حتی ممکن است این اتفاق رخ ندهد.»

طبق گفته‌های ناصر ایمانی سوالی پیش می‌آید و آن این است که آیا پایداری‌ها به عنوان طیفی جدا از اصولگرایان، شانس حضور و مشارکت در انتخابات مجلس 98 را دارند یا خیر؟! از سوی دیگر نیز باید گفت علاوه بر پایداری‌ها، قالیباف هم که از کاندیداهای ریاست جمهوری از میان اصولگرایان بوده راه خود را با نواصولگرایی از جریان اصولگرا جدا کرده است. هرچند خود می‌گویند از اصولگرایان جدا نشده‌اند و همچنان به دنبال وحدت هستند. وحدت و انسجامی که تاکنون به دست نیامده است.

لازم به ذکر است پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 96 و همچنین پیش از آن، پس از درگذشت آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی در سال 93، در واقع آنچه رخ داد، این بود که جریان اصولگرایی، وجهه سنتی سابق خود را تا حدود زیادی از دست داد و به نوعی دچار تشتت و پراکندگی شد. در نتیجه به جریانی فاقد رهبری انسجام بخش و ایجاد کننده وحدت تبدیل شد. نکته‌ای که شخصیت‌های اصولگرا خود بر این امر واقف‌اند  چراکه در هم در عمل  و هم در نظر نیز نتوانستند انسجام و وحدت قبلی را به این جریان بازگردانند. عدم انسجامی که در انتخابات ریاست جمهوری 96 به صورت علنی نمایان شد. کناره گیری دلخورانه قالیباف از انتخابات ریاست جمهوری به نفع ابراهیم رئیسی، یکی از این اختلافات بود. کنار رفتنی که به گفته عباس سلیمی نمین، «برای قالیباف دلچسب نبود.» البته نباید دور از نظر داشت قالیباف، حمایت دلچسبی نیز از سوی اصولگرایان دریافت نکرد.

در نتیجه از یک سو پایداری‌ها و مستقل اعلام کردن خود، از سوی دیگر قالیباف و جریان نواصولگرایی‌اش، جمنایی‌ها، ایجاد شوراهایی تحت عناوین گوناگون از جمله: شورای وحدت، شورای ائتلاف یا شاجا (شورای ائتلاف جریان انقلابی)، تلاش های مشترک محمد رضا باهنر، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری  و جامعه روحانیت مبارز برای ایجاد وحدت در میان همه جریانات اصولگرایی از جمله مواردی است که تاکنون در جلسات اصولگرایی که به گعده‌های اصولگرایی شهرت دارد، به نتیجه دلخواه و مطلوب این جریان منجر نشده است؛ چراکه به گفته ناصر ایمانی، طیفی چون پایداری‌ها هیچ گاه نخواستند با اصولگرایان در یک قالب قرار گیرند.

نظر شما