به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا؛ گامهای برجامی ایران به منظور کاهش تعهدات، به گام پنجم رسیده است. روندی که از ماههای گذشته از سوی ایران با خروج یکساله آمریکا از برجام آغاز شد؛ اقدامی که واکنشی به اقدام غیرقانونی و خلاف حقوق بینالملل «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، از یک سو و هشدار به اروپاییهای امضاکننده برجام از سوی دیگر بود.
از این رو با وجود برداشتن چهار گام فنی ایران در راستای کاهش تعهدات برجامی و پایان یافتن چهارمین مهلت شصت روزه به اروپاییها برای انجام تعهدات برجام، آنها همچنان سیاست دوگانه خود را در قبال ایران ادامه میدهند. اروپایی که برخلاف آنچه تاکنون گفته، عمل کرده است و به معنای واقعی برجام را به ایران سپرده است.
ایران در 18 اردیبهشت 98 همزمان با خروج یکساله ترامپ از برجام و انفعال اروپا در برابر حفظ برجام اعلام کرد به صورت مرحلهای از برجام خارج می شود. در واقع خروج مرحلهای برجام توسط ایران تاکنون در قالب چهار گام بوده است که همچنان نیز ادامه دارد. اولین گام تحت عنوان «عدم رعایت محدودیتهای مربوط به نگهداری ذخایر اورانیوم غنی شده و آب سنگین» بود که تاکنون در چهار گام ادامه پیدا کرده و اکنون به گام پنجم رسیده است. گامی که با مواضع اخیر حسن روحانی، رئیسجمهور، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به ویژه مقامات وزارت امور خارجه از جمله سید عباس عراقچی در قبال بدعهدیهای اعضای باقی مانده در برجام همراه بوده است. از این رو در صورت عملی نشدن تعهدات اعضای باقی مانده در برجام، به گفته رئیس جمهور، دیگر چیزی از این توافق باقی نمی ماند و به ویژه اینکه از لحاظ فنی، بندی نمانده است که ایران تاکنون آن را در گامبندیهای برجامی خود اجرا نکرده باشد.
در این راستا به نظر میرسد ایران در گام پنجم برجامی خود یکی از گزینههای نصب حدود 11هزار سانتریفیوژ IR-1 و بیش از 800 سانتریفیوژ IR -2M که می تواند ظرفیت غنی سازی را از حالت فعلی به سه برابر افزایش دهد یا افزایش غنی سازی به 20درصد و نیز کنار گذاشتن اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را مورد بررسی قرار دهد.
این تصمیم ایران در حالی است که واکنش اروپا به برداشتن گامهای چهارگانه کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران، تهدید به ویژه تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه، تخریب و اتهامزنی بوده است. البته تهدید به «مکانیسم ماشه» از سوی اروپا علیه ایران در چند ماه گذشته نیز مطرح شده است. تهدیدی که به نظر میرسد از روی ضعف باشد تا قدرت. چراکه اروپاییها نه در گفتار بلکه در عمل نشان دادند که جز سخن گفتن، اقدام قابل توجهی در عرصه بینالمللی نمیتوانند انجام دهند و به تعبیری همواره عنوان، غلام حلقه به گوش بودن آمریکا به ویژه در دوران ترامپ و جمهوریخواهان را به یدک میکشند.
به عبارت دیگر اروپا به جای اینکه رویکرد مستقلی را در قبال تعهدات بینالمللی خود به ویژه در برجام در پیش گیرد همچنان رویه وابستگی خود را به آمریکا ادامه داده و به نوعی نشان داد که اروپایی نیست که بتواند در مقابل تهدیدات آمریکا ایستادگی کرده و به صورت مستقل تصمیم بگیرد. این در حالی است که برجام بهترین فرصت برای اروپاییها بود تا بتوانند افکار عمومی جهان را قانع کنند که میتوانند به عنوان اروپای مستقل به ویژه مستقل از آمریکا گام بردارند و در قواره سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بتوانند در سیاست بینالملل تاثیر گذار بوده و عرض اندام کنند.
در ادامه گزینههای ایران برای برداشته شدن گام پنجم، شتاب بخشی به اقدامات فنی نیز ممکن است در دستوکار قرار بگیرد. یکی از این اقدامات احتمالی ایران، افزایش تعداد سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز بر خلاف ماده 27 پیوست یک برجام است. دیگر اقدام ایران، افزایش میزان غنیسازی از 4.5 درصد به 20 درصد غنی سازی است که البته در حال حاضر میزان 4.5 درصد در سایت فردو جریان دارد.
البته به گفته مقامات ارشد ایران، زیرساختهای تولید 20درصد نیز مهیا است. بنابر این تفاسیر میتوان گفت ایران به رغم اینکه از همان گام ابتدایی در راستای کاهش تعهدات برجامی، میتوانست میزان غنی سازی را به 20 درصد برساند اما با در نظر گرفتن مصالح ملی کشور و نشان دادن بدعهدی اروپاییها به افکارعمومی جهان، ترجیح داد این اقدام را در قالب گامهای پنج گانه به مرحله عملیاتی برساند.
اقدام احتمالی دیگر ایران، به نوعی اجرا نکردن اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی است که در این صورت به معنای خروج کامل از برجام و عمل نکردن به آن است. پروتکلی که از دی ماه 94 و با اجرایی شدن برجام طبق ماده 64 برجام، ایران به صورت داوطلبانه و موقتی پذیرفت، آن را اجرا کند.
به هر روی گامی که کمتر از دو هفته برای برداشتن آن، زمان باقی است، چه در نحوه اجرا چه در میزان خروج از برجام از اهمیت بسیاری برخوردار است و مقامات ارشد در نهایت باید بهترین تصمیم را به نفع کشور درباره برجام اتخاذ کنند. در عین حال نکتهای که نباید دور از نظر داشت این است که مقامات ارشد ایران، همواره بر لغو همه تحریمها به عنوان شرط بازگشت ایران به تعهدات برجامی و مذاکره با آمریکاییها تاکید کردهاند؛ این در حالی است که هم ترامپ و هم اروپاییها همواره خواستار بازگشت ایران به تعهدات برجامی به صورت یکطرفه هستند و همواره با زبان تهدید و اتهام زنی با ایران سخن گفتهاند.
گفتنی است؛ دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در 18 اردیبهشت 97 از توافقنامه بینالمللی برجام که حاصل 12 سال رایزنی و مذاکره ایران با کشورهای اروپایی و آمریکا بود، خارج شد. ترامپ در عین حال از بسیاری از معاهدات بینالمللی از جمله: نفتا، پاریس و غیره خارج شده است. در نتیجه از زمان این خروج، دولت آمریکا تحریمهای اقتصادی بینالمللی را -که طبق برجام از ایران برداشته شده بود- در چند مرحله علیه ایران بازگرداند و همه کشورها و شرکتهای در حال همکاری اقتصادی با ایران را تهدید کرد که در صورت مراوده با ایران، مورد تحریمهای سنگین قرار خواهد داد. به ویژه در حوزه فروش نفت، ایران تحریم شد و سهم فروش نفت ایران در بازارهای بینالمللی به شدت دچار روند نزولی شد. هر چند اروپاییها با بر سر زبانها انداختن سازوکار اینستکس، تلاش کردند مراوده با ایران و سهم فروش نفت آن را حفظ کنند اما عملا هیچ اقدام موثری را پس از خروج یکسال و نیم ترامپ در قبال برجام و ایران انجام نداند. در این ارتباط ایران در واکنش به این اقدام غیرقانونی ترامپ و بدعهدی اروپاییها، اردیبهشت امسال اعلام کرد که به صورت مرحلهای تعهدات برجامی خود را در قالب گامهای چندگانه کاهش خواهد داد و به اروپاییها نیز مهلتهای شصت روزه داد تا به تعهدات خود در قبال ایران و برجام عمل کنند که پاسخ قانعکنندهای تاکنون از اروپاییها دریافت نکرده است.