به گزارش خبرگزاری برنا؛ حدود 6 سال قبل چند نفر از همسایههای یک زن میانسال در تماس با پلیس از مزاحمتهایی که این زن برایشان ایجاد کرده بود شکایت کرده و درخواست کمک کردند. مأمور پلیس پس از مراجعه به محل، دریافت زن میانسالی با چند نفر از همسایهها درگیر و زخمی شده است، بنابراین با درخواست آمبولانس او را به بیمارستان منتقل کرد اما چند روز بعد زن میانسال در بیمارستان جان خود را از دست داد.
خانواده این زن با شکایت به پلیس اعلام کردند براساس نظریه پزشکی قانونی وی بهدلیل جراحاتی که بر بدنش وارد شده جانش را از دست داده است. آنها گفتند: ملیحه دچار بیماری روانی بود، او یکبار هم خودکشی کرده بود روزی که او را برای بستری به بیمارستان بردیم اصلاً وضعیت خوبی نداشت به همین خاطر هم دکتر او را در بیمارستان بستری کرد. اما یک روز بعد ملیحه از بیمارستان روانی فرار کرده و به خانه آمده بود اما از آنجایی که ما در خانه نبودیم و کلید هم نداشت زنگ خانه همسایهها را زده بود.
آنها گفتند: ملیحه آن روز حال خوبی نداشته همسایهها هم به جای تماس با ما به پلیس خبر داده بودند، احتمالاً آنها ترسیده بودند اما وقتی مأموران او را به بیمارستان منتقل کردند ضرباتی بر بدنش وارد شده بود و به همین خاطر هم ما شکایت داریم.
بدین ترتیب مأمور پلیسی که آن روز در محل حاضر شده بود احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: زمانی که برای مأموریت اعزام شدم در محل زنی را که بیماری روانی داشت و با همسایههایش درگیر شده بود دیدم . او زخمی بود به همین خاطر هم او را به بیمارستان بردیم، اما من به او نه ضربهای وارد کردم و نه حتی درگیر شدیم.
با این حال با توجه به شکایت اولیایدم کیفرخواست علیه این مأمور صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته در جلسه دادگاه حاضر شد. در ابتدای جلسه کیفرخواست خوانده و سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند، آنها شکایت خود را مطرح کردند و گفتند: ملیحه زمان حادثه زنده بوده است، همسایهها گفتهاند مأمور پلیس او را خونین سوار آمبولانس کرده و با او بدرفتاری کردهاست، ما خواهان این هستیم که خون عزیزمان پایمال نشود.
وقتی نوبت به متهم رسید او اتهام قتل و حتی ضرب و جرح را انکار کرد و گفت: من چنین کاری نکردم. همسایهها و کسانی که در محل بودند هم شاهد هستند که من حتی به این زن دست هم نزدم و فقط او را هدایت کردم تا به سمت آمبولانس برود. او بشدت مجروح بود و به خاطر همین موضوع بود که منتظر آمبولانس شدم و او را تحویل تکنیسینها دادم و تا بستری شدنش هم همراهش بودم.
او گفت شاهدانی که آنجا هستند میتوانند توضیح دهند که من کاری نکردم.
سپس شاهدی که متهم به دادگاه معرفی کرده بود در جایگاه حاضر شد و گفت: ما در محل بودیم که مأمور پلیس آمد، آن موقع ملیحه زخمی شده بود. ظاهراً همسایههایش او را زده بودند، مأمور پلیس کمک کرد که او سوار آمبولانس شود و به بیمارستان برود. من شهادت میدهم که مأمور پلیس او را نزد. در ادامه وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه هیچ دلیل و سندی وجود ندارد که نشان دهد موکلش باعث مرگ این زن شده باشد برای او درخواست برائت کرد.
در پایان جلسه دادگاه با توجه به نبود مدرک کافی و انکار متهم، رأی بر برائت او صادر شد.