به گزارش خبرگزاری برنا در اصفهان،کرونا آمد. کرونا از چین آمد، وقتی به ایران رسید ما در گیر و دار آن بودیم که نماینده اصلح تری را به مجلس بفرستیم و زمانی که کرونا قم را تصرف میکرد ما در ساعات پایانی انتخابات به سر میبردیم.
کرونا از دستی به دست دیگر منتقل میشد و ما باور نداشتیم که این ویروس، بحرانی جدی است، کرونا در ایران جا خوش کرده بود و یکی از پس از دیگری استان های کشور را در آغوش میگرفت. آمار مبتلایان به ویروس کرونا در حال افرایش بود و در همان روز های ابتدایی، معاون وزیر بهداشت با انتشار ویدیوئی در اینستاگرام اعلام کرد که کرونایی شده است و به مردم اخطار داد مراقب باشند که کرونایی نشوند.
با پیشرفت کرونا رعایت بهداشت فردی و استفاده از ماسک و دستکش برای همه مردم اجباری شد، هنوز ساعاتی نگذشته بود که پشت در داروخانه ها نوشتنند " ژل و اسپری ضد عفونی کننده، دستکش و ماسک تمام شد" در این وهله بهترین راه قانون 20 بار شستن دست ها به مدت 20 ثانیه بود که میتوانست جنگ خوبی میان صابون و کرونا باشد.
برای مردمی که با فوت هر ماده ای را ضدعفونی میکردند شستن 20 ثانیه ای دست ها چالش سختی بود که بعضی را به بیماری وسواس و قارچ مبتلا کرد اما برای مردمی که ترس از مرگ با ویروس بنجول چینی بر جانشان افتاده بود، بهترین راه به حساب میآمد، به طوری که پزشکان شست و شوی دست ها را تنها راه پیشگیری از کرونا اعلام کردند.
کرونا پیش رفت و بعد از کلنجار بسیار با مسئولین دانشگاه ها را برای بازه یک هفته ای و مدارس را برای چند روز تعطیل کرد. خوابگاه ها و کلاس های درس خالی شد و ویلا های شمال همه اجاره رفته بود که کرونا مسیر های ورودی جاده شمال را بست.
دیگر نه ماشینی در جاده ها حرکت کرد و نه پروازی در آسمان ها، کشور های اطراف پرواز های ایران را لغو کردند و خط قرمز قرنطینه دور ایران کشیده شد. حالا مانده بود یک ایران و یک ویروس چینی و خفاش نخورده و دهن سوخته!
کرونا بختکی شد بر جان ایران، نه احترام به کوچک و بزرگ را رعایت میکرد و نه فرق بین مردم و مسئولین را میدانست. محبت ایرانی را نشان رفت و در آستانه بهار، با ممنوع کردن آغوش و بوسه و دست، خود را بهارستان رساند.
کرونا مجلس را تعطیل کرد، سینما ها را بست، ورزشگاه ها را خالی کرد، جشن ها را منحل کرد، عبور و مرور را منع کرد، نماز جماعت را فرادا و تلویزیون را مدرسه کرد.
چرخه اقتصاد کشور در آخرین و پر رونق ترین ماه سال ایستاد، دلار به اوج رسید، بازار بورس افتاد، ریال ثابت ماند و از ترس کرونا حتی دست به دست هم نشد. مردم در حصر خانگی بودند و از ترس جان، نان هم نداشتند.
بیمارستان ها خط مقدم جبهه ها شد و پزشکان و کادر درمانی بیمارستان زره پوشیده به جنگ ویروسی میرفتند، ناشناخته که نه درد داشت و نه درمان!
کرونایی ها یکی یکی زیاد شدند، ایران در وضعیت قرمز قرار گرفت با جهانی شدن هشدار کرونا، ستاد های مقابله با ویروس کرونا در استان ها کمر بستند که با شعار کرونا را شکست می دهیم ایران را آباد کنند.
اگرچه کرونا ویروسی نا شناخته است اما در مقابل مردمی که با سل، آبله، وبا، حصبه و طاعون جنگیدند، شکست خواهد خورد و اگر کوئید 19 ویروس کرونای جدید است؛ ما هم مردم ایرانیم.
مردمی که در ادوار مختلف، بحران های تاریخی، سیاسی و طبیعی زیادی را پشت سر گذاشتهاند و این بار برای حفظ سلامت منفعت ملی با ایجاد طرح بسیج ملی مقابله با کرونا دست به دست یکدیگر دادند تا با همکاری نخبگان و دانشمندان ایرانی، آحاد مردم جامعه، مسئولین، سازمان ها و نهاد های مختلف از هر طیف و جناحی، قدم در راه جهاد مبارزه با ویروس کرونا بگذارند و با شکست کرونا برگی دیگر از تاریخ ایران را رقم بزنند.
یادداشت از کیمیا صادقی خبرنگار خبرگزاری برنا در استان اصفهان