به گزارش خبرگزاری برنا از اصفهان؛ شهر را کرونا گرفته، حتی پرنده هم در شهر پر نمیزند؛ بنر های بزرگی دیوار بیمارستان را پوشانده، بنر هایی که قوت قلب است و همدلی برای یک درد. «کرونا را شکست میدهیم؛ یک شهر قدردان شماست»
خانواده های بیماران کرونایی اما برای دیدن بیمارشان هر راهی را امتحان میکنند، نگرانی در چشم هایشان موج میزند، پدر یکی از آنها گریه کنان میگوید«آنفولانزا نیست که کروناست!!»
نگهبان هر چند دقیقه یکبار با صدای بلند میگوید« ملاقات ممنوع است برادر من؛ ممنوع. اگر میخواهی جان سالم به در ببری برو»
وارد بیمارستان میشوم؛ کادر درمانی لباس های مخصوص بر تن کردهاند لباس هایی که در این جبهه مقاومت نامی بهتر از زره نمیشود به آنها داد. ماسک روی صورتشان است و اگر اسم هایشان را بزرگ بر روی سینه ننوشته بودند نمیتوانستی آنها را از یکدیگر تشخیص دهی. اینجا چشم ها پشت عینک های شیشهای حرف ها دارند.
به ایستگاه پرستاران نزدیک میشوم. پرستاری به سمتم میآید چشمانش لبخند میزند و میگوید« نترس، همراه من بیا فقط مراقب باش اینجا همه مثبت هستند، نفس هایشان هم ویروس دارد، خیلی جلو نرو، ماسکت را بر ندار. دست به جایی نزن وقتی کارت تمام شد دستانت را ضدعفونی کن، ویروس که نیست زهرماره.»
پرستار بخش که قدم هایش را استوار و بلند بر میداشت، ادامه داد: «بیماران این بخش همه مشکوک به کرونا هستند اما در بخش آی سی یو بیماران حاد بستری شده اند، سرفه که امان ندهد در آی سی یو بستری میشوند.»
صدای آژیر آمبولانس در بیمارستان قطع شدنی نبود و صدای سرفه در اورژانس. یکی پس از دیگری بیماری را به اورژانس میآوردند و پرستاران زره پوشیده خود را بالای سر بیمار میرساندند.
آقا جواد بیمار مشکوک به کرونایی است که در اورژانس بستری شده بود، نزدیکش که رفتم صدای پرستار در گوشم پیچید « اینجا همه مثبت هستند، اینها نفس هایشان هم آلوده است» وقتی از او درباره علائم بیماریاش سوال کردم ماسک روی صورتش را پایین کشید و گفت:« اول علائم خاصی نداشتم، کم کم سرفه هایم شروع شد، جوری که انگار از فریاد زیاد صدایم گرفته است، آرام آرام سردرد و تنگی نفس به سراغم آمد، وقتی تب و لرزم گرفت شک کردم نکند کرونا گرفته باشم و اینگونه شد که به بیمارستان آمدم.»
آقا جواد 40 ساله است و منتظر اعلام جواب آزمایش، تسبیح را در دستش میچرخاند و امید دارد جواب آزمایشاش منفی و آنفولانزا گریبان گیرش شده باشد.
مردم باید به کاهش شیوع بیماری کمک کنند
پرستاران اورژانس درباره لغو مرخصی های نوروز صحبت میکنند، به پرستار بخش آقایان نزدیک میشوم، خستگی از چشمانش شره میکند اما لبخند از روی لبانش کنار نمیرود او میگوید:« نزدیک دو هفته است فرزندانم را ندیدهام. از همسرم خواستم همراه فرزندانم به منزل پدرش برود. در این مدت سعی کردم با اطرافیان مراوده نداشته باشم.»
پرستار بخش آقایان ادامه داد:« گفتهاند در ایام نوروز امکان دارد تعداد بیماران افزایش پیدا کند به همین دلیل تمام مرخصی های پرستاران را لغو کردهاند. از مردم درخواست داریم در ایام نوروز از سفر و دید و بازدید خودداری کرده تا به کاهش شیوع بیماری کمک کنند.»
وی حضور بی مورد مردم در بیمارستان را عامل اصلی ابتلا به بیماری میداند و میگوید:« گاهی مردم با علائم ساده مانند سرفه های خفیف، عطسه و بدن درد که علائم سرماخوردگی است به بیمارستان میآیند و به دلیل اینکه برای حضور در بیمارستان پوشش مناسبی ندارند امکان دارد به کرونا مبتلا شوند. از مردم درخواست دارم در این شرایط بحرانی توصیه های پزشکی را جدی بگیرند و پیش از مراجعه به بیمارستان با شماره تلفن 3113 تماس گرفته و با مشاوران مستقر در دانشگاه علوم پزشکی صحبت کنند.»
وی میگوید:« گاهی نگران حال همکارانم میشوم اما معجزه عجیبی است، زمانی که بیماری بهبود پیدا میکند انرژی مضاعف به ما تزریق میشود.»
صدای صوت زیبایی به گوشم میرسد، به دنبال صدا میروم و به بخش کرونایی1میرسم، همان جایی که پیرمرد60 سالهای زیارت عاشورا میخواند. در بین قرائت آیهها سرفه میکند، سرفه هایی خشک؛ 8 روز است که در این بخش بستری شده و دل تنگ روزهایی شده که صبح زود در میدان تره بار بوی سبزی و میوه تازه استشمام میکرده است.
حاج آقا رضا درباره خدمت رسانی پرستاران بخش میگوید:« خدا خیرشان دهد، سنی ندارند اما شبانه روز از ما مراقبت میکنند. معلوم نیست این چه دردی است که درمان ندارد. دکتر که میگفت باید رعایت کنم. این ماسک را هم گفته از روی صورتم بر ندارم، اما با ماسک نمیشود قرآن را بلند قرائت کرد.»
تخت کناری حاج آقا رضا جوانی 30 ساله خوابیده است، صورتش رو به پنجره و نور خورشید بر چهرهاش افتاده. حاج آقا رضا میگوید:« دو روز است که بستری شده و از وقتی آمده با کسی حرف نمیزند انگار دور از جون وبا گرفته است، بارها به او گفتهام بلند شو پسر، کرونا که طاعون نیست، باید روحیه داشته باشی تا خوب شوی.»
اینجا که به خط مقدم جبهه معروف است، همه امید دارند و برای شکست مهمان ناشناخته میجنگند. پرستاران شبانه روز در حال خدمت و بیمارستان در حالت آماده باش است. به قول حاج آقا رضا روحیه شاد و امید میتواند درمان خوبی برای این بیماری باشد. پرستاران در این ایام که کرونا فاصله ها را زیاد کرده است، با روحیه شاد و پر انرژی با بیماران کرونا همدردی میکنند.
اغلب بیماران بالای 60 سال سن دارند به جز پسرک 16 سالهای که در آی سی یو بستری شده است. آن سوی قرنطینهی شیشهای، پرستار بخش آی سی یو مجهز ترین لباس ها را بر تن کرده و در فاصله چند سانتی از بیمار قرار گرفته است وقتی به سمتم میآید فاصلهای یک متری میگیرد و درباره حال بیمار میگوید:« 16 سال دارد که قبلا بیماری آسم داشته، ریه هایش حساس است و بیماری حالش را وخیم تر کرده است.»
بهبود 552 نفر از مبتلایان به بیماری کرونا
ملاقات ممنوع و دلتنگی شیوع پیدا کرده است، پرستاران محبت را به بیماران تزریق میکنند تا دردی که درمانش پیدا نشده التیام یابد.
تا کنون دو هزار و 922 نفر در کشور به بیماری کووید19 مبتلا شدهاند که از این تعداد 92نفر جان خود را از دست داده اند که با این احتساب، تعداد کل فوت شدگان (92) به تعداد کل مبتلایان (2922) تاکنون 3.14 درصد و تعداد بهبود یافتگان به 552 نفر رسیده که با احتساب به کل مبتلایان 18.89 درصد است.
از تعداد مبتلایان به ویروس کرونا 120 نفر در استان اصفهان به این بیماری مبتلا شده اند که در بیمارستان های خورشید، عیسی بن مریم و الزهرا بستری هستند.
پس از گذشته دو هفته از شیوع بیماری کرونا در استان اصفهان توصیه پزشکان شدت گرفته و بیشتر مراکز خرید، فرهنگی و تفریحی استان در راستای پیشگیری از ویروس کرونا تعطیل شده است، اما پرستاران و کادر درمانی بیمارستان در این روزها که شهر در قرنطینه به سر میبرد؛ جان در کف گرفته اند تا با شجاعت و از خودگذشتگی ویروس کرونا را به زانو در بیاورند.
کیمیا صادقی خبرنگار خبرگزاری برنا از اصفهان