احتمالا متوجه شده اید که چندین برابر محصولات دیگر، سینما، تلویزیون و تئاتر و حتی شبکه نمایش خانگی بازیگر تولید کرده است. بازیگرانی که برخی به لحاظ کیفی در قد و قواره های ستاره هستند و برخی به لحاظ ظاهری در شکل و شمایل ستاره ها هستند و برخی روابط مورد نیاز برای ستاره بودن را دارند منهای استعداد!
با افزایش تعداد سالن های تئاتر، بازیگران مستعد بسیاری به دنیای این هنر مادر معرفی شدند. تولیدات شبکه نمایش خانگی بازاری بود تا تعداد بیشتری از بازیگران فرصت خودنمایی داشته باشند و البته سینما هم از این اتفاق مطلوب به نحو احسن استفاده کرد تا همه ارکان بازار نمایش از این ارتقاء لطف کیفی ببرند.
اگرچه در دنیای بازیگری فاکتورهای مختلفی از جمله زیبایی، فیزیک، استایل در کنار استعداد و خلاقیت و توانمندی مهم و موثر است اما در این سالها بارها دیده ایم که بازیگرانی تنها با چند آیتم اول، ورود کردند و برخلاف فاکتور همیشگی ماندگار هم شده اند. با این حال نمی توان کتمان کرد که مخاطب عام حتی متوجه فیک بودن و عدم استاندارد یک بازیگر به هنگام ایفای یک نقش می شود و بدیهی است که بازیگری تنها هنری است که نمی توان به مشتری اش دروغ گفت.
این هفته و در چهارمین قسمت از سریال «هم گناه» و البته در دقایق پایانی، اولین سکانس از بازی هدیه تهرانی آغاز شد و در همان دقایق اول خیلی ها را به فکر فرو برد که چرا امروز سینمای ایران به حد و اندازه کافی از وجود این بازیگر خوش موج سودی نمی برد.
قطعا کارنامه هدیه تهرانی هم در نقطه اول شروعی داشته و در طول دوران بازیگری شاهد نقاط اُفت و قوت در کارنامه بازیگری بوده است. مثل هر ستاره ای برخی از نقش های هدیه تهرانی هم یک انتخاب درست و بجا نبوده است اما نمی توان کتمان کرد که او در اوج، کم رنگ شد و درواقع در روزهایی که می توانست بیش از پیش بدرخشد و حتی دستمزدهای نجومی دریافت کند، از دنیای بازیگری فاصله گرفت تا با وسواس بسیاری در نقش های کوتاه حاضر شود.
شاید اگر به خاص بودن این بازیگر زن در سینمای ایران نگاهی تخصصی تر داشته باشیم به چند نکته اساسی در رابطه با او می رسیم که؛
_چهره ای سرد
_صورتی استخوانی
_میمیکی پر از گفتن ها و نگفتن ها
_چشمانی نافذ
_لحنی سرد و گیرا در ایفای نقش های خاص
_باوری که به سرعت مخاطبش را درگیر می کند
_ بازی هایی که از هرگونه درشت نمایی و اغراق به دور است
تمام فاکتورهای بالا کمک می کند تا او جلوی دوربین هر کارگردانی راحت باشد و باورپذیر دیده شود.
تهرانی مدل هیچ بازیگری بازی نمی کند اما مشخصا در انتقال حس و ارتباط گرفتن با بازیگران مقابلش با استانداردهای بازیگری دنیا قرابت عجیبی دارد. در تمام این سال ها که او با ستاره های مختلف سینما به لحاظ سن و سال همراه شده است دو نکته مهم را در بازی اش به تماشاگر دیکته کرده است که؛
1) این هدیه تهرانی است و درمقابل یک ستاره وار می درخشد
2) این توانمندی را دارد که جنس بازی اش را بدون خروج از چارچوب و جنس بازی اش به رخ بکشد
بارها در حضور مشترک در یک قاب هدیه تهرانی خودش را بر جذابیت های مردانه یک ستاره تحمیل کرده است و این به دور از خوردن بازی، خراب کردن بازیگر پارتنر و شلنگ و تخته های مرسوم بازیگران تازه ستاره شده اتفاق افتاده است.
اگر به چهره هدیه تهرانی با دقت بیشتری توجه کنیم متوجه خواهید شد که او برای جوان تر ماندن هیچ اقدام عجیب و غریبی نکرده براساس سنش قبول نقش می کند و با واقعیت فیزیک و چهره اش کنار آمده است و زمان و تجریبات بازیگری را چیزی جدا از ظاهر و باطنش در کار نمی داند و همین مسئله باعث شده است که نقش بر او اصطلاحا بنشیند و مثل برخی از بازیگران این روزهای سینما، نقش و بازیگر به جان هم زار نزنند.
هدیه تهرانی هم مانند خیلی از ستاره های سینما تجربه آنچنانی در دنیای سریال را ندارد. معمولا ستاره ها عادت ندارند بیش از 90 دقیقه بدرخشند و معمولا در یک سریال تلویزیونی به سرعت برای تماشاگر تمام می شود. باید ببینیم او در این تجربه جدید با کارگردان قبراقی مثل مصطفی کیایی و با داستانی پُرشخصیت و پرقصه در طول سریال هم مانند استارت ابتدایی اش خاص و جذاب خوش جلوه دیده می شود یا خیر؟ که البته بخش اعظمی از این مسئله به داستان، جایگاه این شخصیت در قصه و شخصیت پردازی این کاراکتر برمی گردد.