از جمله ویژگیهای عجیب پدیده کرونا، یکی هم این است که در دنیا هنوز هیچ برنامه و سیاست معینی برای مقابله با آن وجود ندارد. اما عجیبتر این است که ما در داخل کشور خودمان هنوز نتوانستهایم به یک جمعبندی و استراتژی معین برسیم. اینکه هر روز یک حرف بزنیم و اعلام کنیم که از حالا میخواهیم این سیاست را دنبال بکنیم و بعد هم رها کنیم قطعا راه درستی نمیرویم و باعث میشود که مبارزه با کرونا بر اثر این سر درگمیها، هزینهی مضاعفی داشته باشد.
روی سخنم در این یادداشت به هیچ روی رفتار دولت در کرمان و این استان یا استان دیگر نیست، قصدم نگاهی به رفتار متناقض دولت و دستگاههای متولی امر مبارزه با کرونا در کل کشور است، که مسلما نداشتن یک استراتژی مطمئن میتواند به همه ما در هر کجای ایران که باشیم آسیب برساند.
هفته گذشته بزرگترین نگرانی دولت این بود که موج سفرهای ناشی از برگزاری مراسم سیزده بهدر، باعث طغیان ویروس کرونا در کشور میشود و ما به زودی با موج تازهای از بیماری و مرگومیر مواجه خواهیم شد. اتفاقی که البته با تمهیدات مدیریتی و دستورات سختگیرانه دولت به خیر گذشت، و معلوم شد قریب به اتفاق مردم در خانهها ماندهاند و درصد کمی از مردم مقررات را نادیده گرفتهاند.
این رفتار مردم نشان داد اگر دولت اراده تعطیلی داشته باشد در خانه ماندن مردم با وجود همهی سختیهایش امری کاملا شدنی است، به شرطی که دولت برای تداوم این سیاستها قاطعیت لازم را هم از خود نشان دهد. اما در ادامه این قاطعیت را ندیدیم. مردمی که روز سیزده بهدر را در خانه ماندند روز شنبه شانزدهم، بهصورت پر تعداد به خیابانها آمدند، و ترافیک تهران موجی از نگرانی ایجاد کرد.
پیام این شلوغی چه میتواند باشد؟ ظاهرا با گذشت یک ماه و نیم از سیاست کجدار و مریز دولت در مقابله با کرونا، هنوز قرار است در بر همان پاشنه بچرخد، و دولت حاضر نیست حتی به شیوهی در خانه ماندن و فاصلهگذاری اجتماعی با تکیه بر اهرم قاطعیت انتظامی تن در دهد.
برای درک این واقعیت که دولت روی موضع در خانه ماندن افراد اصراری ندارد، کافی است به صحبتهای رئیسجمهور نگاهی بیاندازید. روحانی صبح شنبه میگوید: «باید بدانیم صدمات اصلی اقتصادی کرونا متوجه اقشار ضعیف جامعه است و مردم از دولت انتظار دارند که اجازه ندهیم کرونا سلامت و معیشت آنان را نابود کند و این بدان معنا است که هم باید سلامت مردم را حفظ کنیم و هم معیشت و وضعیت اقتصادی آنان را تامین کنیم». این سخن روحانی با لحن برگشت به کاری که وزیر صمت مطرح کرد و مورد اعتراض وزیر بهداشت هم قرار گرفت، انطباق ندارد؟
این نوع رفتار اصناف، ادارات و مردم که در این روز شاهد بودیم، واکنش حریرچی نماینده ویژهی وزیر را هم بر انگیخت. او در گفتوگو با خبرنگاران میگوید: «ما هنوز دربارهی ویروس نگرانیم. سطح ترافیکی که امروز (شنبه) در سطح شهر تهران بود، ما را نگران میکند. زیرا هر یک از این افراد میتوانند ویروس را به خانه یا محل کار ببرند».
زالی فرمانده ستاد عملیات مدیریت کرونا در کلانشهر تهران هم در یک برنامهی تلویزیونی میگوید: «متاسفانه امروز در شرایطی شاهد افزایش غیر متعارف ترافیک و ترددها و حضور افراد در سطح شهر بودیم که ۴۴۸ بیمار کرونا مثبت جدید در بخشهای عادی و ۹۹ بیمار جدید کرونایی در بخشهای ویژه بستری شدند». به گفته وی در دو روز گذشته کل مراجعان بیمارستانی ۳۰ درصد رشد داشته که این حاکی از استمرار و حتی افزایش شیوع بیماری در شهر تهران بوده که نگرانکننده است.
این نگرانی در صحبتهای جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت در کنفرانس خبری روز شنبه نیز مشهود بود. او میگوید: هرگونه بازگشت از فاصلهگذاری اجتماعی و یا کاهش محدودیتهای آن باید بسیار دقیق، مطالعهشده، تدریجی، گام به گام و بر اساس پروتکلهای مشخص و ارزیابی دقیق خطر باشد، وگرنه همهی آنچه رشته کردهایم پنبه میشود.
اکنون سوال این است چه کسی میخواهد همه رشتهها را پنبه کند؟ عباس عبدی روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل اجتماعی در مطلب کوتاهی که در کانال شخصی خود منتشر کرده که به گمان من پاسخ سر راستی به این پرسش است.
او مینویسد: «اصلیترین علت این شلوغی شهر، فقدان اراده لازم از سوی حکومت برای نگهداشتن مردم در منزل است. ماندن در منزل یا با توصیه است یا با دستور. آنان که میمانند نیازی به توصیه هم ندارند. حکومت باید اراده کند و دستور دهد و حکومتداری کند و نه در نقش واعظ غیرمتعظ. از همان لحظه که ادارات و شرکتها را باز کردند و نسبت به تصمیمات اعلام شده در بارهی باز بودن یا نبودن اصناف اختلاف شد کل ماجرا تغییر کرد و مردم متوجه شدند ارادهای برای نگهداشتن آنان در خانه نیست؛ لذا زدند بیرون».