به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ مهدی بدرلو، بازیکن سابق تیمهای سایپا و فولاد خوزستان که چندسالی است به دلیل آسیب دیدگی دوران بازیگری را کنار گذاشته و در حوزه مربیگری فعالیت میکند گفتگویی را با خبرنگار برنا انجام داده است که در ادامه میخوانید:
به دلیل مصدومیت مجبور شدم بازی را کنار بگذارم
حدود 2 سال است بازی نمیکنم. پیش از این با تیمهای صبا قم، فولاد خوزستان و سایپا همکاری کردم با فولاد خوزستان قهرمان شدیم با حسین فرکی و 2 سال در جام باشگاههای آسیا بازی کردیم و نهایتا به خاطر مجموعهای از آسیبدیدگیها مجبور شدم زمانی که در سایپا بودم خداحافظی کنم. البته دوره کوتاهی هم با ماشینسازی بودم که این آسیب دیدگی اجازه برگشت نداد. من جزو کسانی بودم که به بدنم همیشه خیلی اهمیت میدادم و در شرایط خیلی خوبی بدنم را نگه میداشتم اما این آسیبدیدگی جلوی کارم را گرفت و قسمت این شد. تقریبا همسترینگم خیلی اذیت میکرد بعضی از بازیهایمان که پشت سر هم میافتاد به فاصله 3/4 روز مخصوصا آن زمان که در آسیا بازی میکردیم بیشترین چیزی که ما را اذیت میکرد این نحوه نقل و انتقال ما بود مخصوصا تأخیرهایی که در پروازها میخورد نمیتوانستیم استراحت کنیم و تیم در کورس قهرمانی بود و مجبور بودیم بلافاصله بازی کنیم و استراحتمان که این گونه خراب میشد باعث میشد این اتفاقات برای من بیفتد. در این مدت هم موفق شدیم B آسیا را بگیریم و اینکه خدا را شکر نمره اکسلنت به من دادند که خودم خیلی سورپرایز شدم واقعا از این قضیه و خوشحالم و تشکر میکنم خیلی چیزها یاد گرفتیم از پیروانی و شاهین ریاحی و الان هم برای شروع همان طور که فوتبال را از پایه شروع کردیم الان هم در رده پایین تهران با تیم احسان ری زیر 17 سال مشغول به کار هستیم که امیدواریم این روندمان رو به جلو باشد.
دوران مربیگری سختتر از دوران بازیگری است
تعداد خیلی زیادی بازیکن بازنشسته داریم که میخواهند به عنوان مربی وارد لیگ شوند. مدرکهای خیلی خوبی گرفتند ولی این یک رقابت سختی است و شاید سختتر از دوران بازیگری باشد چون مربیگری واقعا ریزشش خیلی کم است یعنی وقتی کسی وارد بحث مربیگری میشود ممکن است شاید 20/30 سال مربی باشد و فضا برای جوانترها خیلی کم ایجاد میشود در این رقابت انتخاب خیلی تأثیر دارد. اینکه به هر طریقی آدم بخواهد تیم بگیرد و مشغول به کار باشد به نظر من درست نیست این باعث میشود که وقتی یک مربی جوان وارد کار میشود مربیگری فوقالعاده سخت است مخصوصا در ایران ما بازی میکردیم و میدیدیم که مربیان مان چه سختیهایی میکشند، هوادار، زمین، یعنی در تیمهای ایرانی مربی یعنی زمین، مدیرعامل، سرپرست و تدارکات و مربی یعنی همه اینها با تماشاچیان چانه بزند و همین چیزهایی که میگویید. به همین خاطر بدون اینکه آدم تجربه داشته باشد وارد این قضیه شود به نظر من خیلی باید قوی و خوششانس باشد که مسیرش را پیدا کند و بتواند موفق باشد. وقتی مدیرعامل انتخاب میشود حتما قولهایی میدهد که تیمش نتیجه بگیرد بسته به بودجهای که دارد سعی میکند بهترین مربی که در بازار است را جذب کند منظورم کسانی که هستند و می توانند کمک کنند در این شرایط میروند به سمت مربی که تجربه داشته باشد و چندین سال کار کرده باشد و کارنامه داشته باشد و خیلی سخت است تیمشان را بدهند به دست مربی جوان مربی جوان هم نیاز به تجربه دارد، کما اینکه خیلی جاها مربیان جوان هم امتحانشان را خوب پس دادند و توانستند با بودجه کم تیم خیلی خوبی ببندند. ولی بزرگترین اولویتی که وجود دارد این است که نتیجه گرفته باشد و همه هم فکر میکنند آدم باتجربه تضمین نتیجه است خیلی جاها.
پرسپولیس و سپاهان مدعیان قهرمانی هستند
لیگ امسال اولش خیلی خوب شروع شد. تیمها خیلی خوب با هم رقابت میکردند و یواش یواش مدعیان پیدا شدند. پرسپولیس توانست خودش را نسبتا از تیمهای دیگر جدا کند و آن روندی که داشت در سالیان اخیر را حفظ کند. شخصیتی که پرسپولیس گرفته تیمش واقعا برای برد به زمین میآید ممکن است خیلی از تیمهای دیگر میخواهند وارد بازی شوند، یا تساوی یا میآیند که اتفاقاتی که در بازی میافتد برایشان رقم بخورد ولی پرسپولیس شخصیتی که الان دارد ناخودآگاه تیمش که وارد بازی میشود میرود برای بردن و این کمکشان کرد شخصیت قهرمانی که در این چند سال گرفتند. سپاهان مدعی است. استقلال میتواند مدعی باشد و پدیده هم به خاطر مشکلات زیاد مالی مقداری افت کرده و تراکتور هم اگر بتواند شرایطش را بهتر کند و بازیکنان جوانتر بیشتر بها بدهد میتواند جزو مدعیان باشد.
در ایران فقط سه تیم در حد باشگاه هستند
معمولا سیاستهای کلانی که مدیران را جابجا میکنند خیلی در بحث های نتیجهگیری مدیران عوض نمیشوند و مربیان عوض میشوند. مربیان به هر حال سیاستهایی که باشگاه در نظر میگیرد و مربی را انتخاب میکند ممکن است در نتیجه گیری موفق نباشند. یک جایی است به شما میگویند این تیم را 50 میلیارد تومان ببندید یک جایی است تیمی میدهند و میگویند با 10 میلیارد تومان امسال در لیگ نگه دارید. شما اول باید ببینید باشگاه چه سیاستی را در پیش گرفته چه مقدار بودجه در اختیار مربی قرار داده سایپا تیمی است که در تهران بوده و تمریناتش اینجاست و معمولا یک باشگاه شسته رفتهای است که دست روی هر بازیکنی بگذارد بازیکن دوست دارد برود آنجا به شرطی که مبلغ خوبی باشد وقتی مبلغ خوبی را به بازیکن پیشنهاد نمیدهید مربی مجبور است برود بازیکن جوان انتخاب کند و اینها برمیگردد به سیاست باشگاه که احتمال زیاد چون آقای صادقی فوقالعاده کاربلد و باتجربه و شاید بیشتر از همه در بحث بازیگری تجربه دارند و در خیلی از سالهایی که بازی میکردند مشاوره میدادند به مربیانشان و این میتواند کمکشان کند در بحث مربیگری قطعا سیاست باشگاه با بودجه کم بسته شد و شاید فقط از آنها میخواهد تیم بماند. شاید بگویم تنها 2 یا 3 باشگاه در ایران بگویم که واقعا باشگاه هستند. فولاد خوزستان، شاید در این یکی، دو سال استقلال و پرسپولیس. مابقی تیمها به آن شکل باشگاه نیستند چون از لحاظ آکادمی و از لحاظ اینکه امکاناتی که برای باشگاه در نظر میگیرند شما ببینید چهار پنج زمین تمرین و سالن مجزای تمرین استخر و سونا و هر چیزی که فکرش کنید این تیم را دارد. باشگاهی که اینقدر به رده پایهاش اهمیت میدهد 100 درصد همیشه جزو مدعیهاست امسال هم که آقای نکونام نسبتا نتایج خوبی گرفتند سال اول و شهرستان است و تیم خوزستان آشنایی نیاز دارند و مطمئنا اگر باشند سالهای آینده میتوانند موفقتر باشند.
اسکوچیچ مربی فوق العادهای است
لیگ برتر به نظر من خیلی جای بحث دارد و نمیشود بگوئیم تعطیل کنیم یا ادامه بدهیم. به نظر من میتوانند این لیگ را ادامه دهند ولی خیلی معایب دارد چون 100 درصد باعث آسیبدیدگی بازیکنان میشود و فاصله کمی که تا لیگ آینده داریم و جام ملتها هست همه اتفاقات هست. میتوانند لیگ را تعطیل کنند و از این قسمت راحت میشوند و این معضلاتی که هست باشگاهها و بازیکنان آسیب میبینند مجبورند دوباره بدنسازی کنند و این قسمت را میتوانند در نظر نگیرند و لیگ را تعطیل کنند یا اگر بخواهند لیگ را ادامه بدهند در تابستان شرایط خیلی سخت خواهد بود برای مربی و بازیکنان که بخواهند لیگ را ادامه بدهند و آسیبدیدگیها اذیتشان خواهد کرد. من 2 سال با آقای اسکوچیچ کار کردم مربی فوقالعاده هستند و باهوش هستند و میتوانند به تیم ملی کمک کنند و امیدوارم موفق باشند و برایشان آرزوی موفقیت دارم چون در این 2 سال خیلی چیزها یاد گرفتم با اینکه با هم دورهای اختلاف عقیده شدید داشتیم ولی برایشان آرزوی موفقیت میکنم.