خبر کوتاه و شوکهکننده بود. روابط عمومی سازمان اوج به عنوان تهیهکننده فیلم سینمایی «خروج» آخرین ساخته «ابراهیم حاتمیکیا» اعلام کرد مهمترین فیلمی که در سال اخیر تولید کرده یعنی خروج، قرار است به شکل اینترنتی و خارج از سالنهای سینما اکران شود. تصمیمی که باعث واکنش خیلی از اهالی سینما و فرهنگ کشور شد. واکنشهایی شامل انتقادهای تند از سازمان اوج و البته تعریف و ستایشهایی بود که اکثر به ابراهیم حاتمیکیا بازمیگشت. ستایشگران و منتقدان این تصمیم دلایل خاص خود را داشتند که آنها را مرور خواهیم کرد و با توجه به شرایط فعلی کشور، این تصمیم مهم سازمان اوج را بررس میکنیم. البته در این گزارش علاوهبر استدلالهای موافقان و مخالفان اکران اینترنتی «خروج» به ابعاد دیگر این تصمیم نیز خواهیم پرداخت. ابعادی که از دید خیلیها مهم به نظر نمیرسد اما در حقیقت از اهمیت به سزایی برخوردار هستند.
آیا پول بیتالمال هدر میرود؟
اولین و جدیترین دلیل منتقدین اکران اینترنتی خروج به مسئله بازگشت سرمایه برمیگردد. از آنجا اوج یک سازمان حاکمیتی به حساب میآید خیلیها نگران این هستند که سرمایه نه چندان کم فیلم به خاطر یک تصمیم غلط یا جاهطلبی مدیران از بین برود. شنیدهها حاکی از هزینه ۱۰میلیاردی تولید این اثر است که البته مبلغ قابل توجهی به شمار میآید اما با توجه به حجم جلوههای ویژه و سایر اقتضائات تولیدی «خروج»، میتوان گفت که چنین عددی منطقی به نظر میرسد. با توجه به این عدد و اطلاعاتی حداقلی از شرایط اکران و قراردادهای پخش فیلمهای سینمایی به این نکته میرسیم که خروج برای بازگشت سرمایهاش در اکران باید چیزی در حدود ۳۰ میلیارد تومان در گیشه فروش داشته باشد. فروشی که نه تنها هنوز سودده نبوده بلکه صرفا باعث میشود سازنده خروج ضرر مالی نکند و سرمایهاش بازگردد. البته با توجه به تورم سال اخیر حتی اگر خروج به چنین فروشی دست پیدا کند، سازندگانش باز هم ضرر کردهاند چرا که هزینه تولید آنها در سال گذشته با همین مبلغ در سال پیشرو اختلاف ارزش قابل توجهی دارد. اگر از این جزئیات اقتصادی بگذریم و به همان قواعد اکران بپردازیم متوجه میشویم که در اکران هر فیلم ۵۰ درصد فروش به سینمادار میرسد و حدود ۱۰ درصد هم به پخش کننده. حال کافی است هزینه تبلیغات و جزئیات دیگر را هم حساب کنید، تا متوجه شوید که حدود یک سوم از درآمد گیشه به صاحب اثر میرسد پس فروش گیشه «خروج» حداقل باید حدود ۳۰ میلیارد تومان باشد که هزینه اولیه این فیلم به سازمان اوج و بیتالمال بازگردد.
حقیقت جز این نیست که چنین فروشی در هر صورت غیر ممکن است! و این حقیقت تلخ نیاز به آزمون ندارد بلکه کافی است میزان فروش فیلمهای مختلف سینمای ایران در سال گذشته را بررسی کنیم تا به چنین نتیجهای برسیم. جدول فروش سال گذشته سینمای ایران نشان میدهد پر فروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران با بیش از ۳۸ میلیارد تومان «مطرب» است که اثری طنز به حساب میآید. البته این نکته را فراموش نکنید که به طور کلی آثار طنز در کشورمان با استقبال ویژهای روبه رو میشوند. بعد از مطرب نوبت به «متری شش و نیم » میرسد که پرفروشترین فیلم غیرطنز سینمای ایران است. آخرین ساخته سعید روستایی توانسته فروش حیرتانگیز ۲۷ میلیارد را تجربه کند. رتبههای بعد از این فیلم همگی آثار طنز هستند و همه فیلمهای شاخص غیر طنز مثل سرخپوست، شبی که ماه کامل شد و... زیر 20میلیارد فروش داشتهاند. این ارقام نشان میدهد که تصور فروش ۳۰ میلیاردی برای «خروج» شبیه خیالی خام است چرا که حتی بر خلاف آثاری مانند «شبی که ماه کامل شد» یا «متری شش و نیم» بازیگر گیشهای نیز ندارد و حتی در جوایز جشنواره فیلم فجر اخیر هم نتوانسته توفیق بزرگی به دست بیاورد. پس آنهایی که نگران بیتالمال هستند باید بدانند که اکران سینمایی این فیلم ممکن است شکست بزرگتری را رقم بزند. حال سوال اینجاست که چرا سود اکران اینترنتی و بازگشت سرمایه بیشتر از اکران است؟
برای پاسخ به چنین سوالی مجددا باید به قواعد اقتصادی بازگشت. قواعدی که نشان میدهد حداقل ۷۰ درصد فروش فیلمها در اکران اینترنتی به صاحب اثر میرسد. از طرفی دیگر خبری از پخشکنندهها هم نیست و هزینههای سرسامآور تبلیغات نیز به شکل جدی کاهش پیدا میکند. یک محاسبه کوچک نشان میدهد که سرمایه این فیلم با فروشی در حدود ۱۴ میلیارد تومان بازخواهد گشت و این مبلغ از نصف یک فروش ایدهآل در اکران نیز کمتر است. در واقع همه این محاسبهها نشان میدهد که منتقدینی که نگران بازگشت سرمایه عمومی کشور در اکران اینترنتی دارند با ید خاطرشان جمعتر باشد چرا که قطعا اینگونه اکران برای آثاری چون «خروج» سوددهتر است.
اکران عمومی به معنای واقعی
تعداد پردیسهای سینمایی تهران و سایر کلانشهرها هر روز بیشتر میشود اما در عوض سرانه سالنهای سینما در شهرستانهای کوچک بسیار کم است و اکثرشان از دیدن فیلمها روی پرده نقرهای محروم هستند. طبق یک گزارش درباره آمار سینماهای کشور که در سال96منتشر شده است، از میان ۱۱۴۸ شهر در کشورمان، تنها حدود ۶۰ شهر سینما دارند و بطور تقریبی ۱۰۸۸ شهر از سینما محروماند. دولت هم اعلام کرده دیگر سینما نخواهد ساخت و این کار را به بخش خصوصی واگذار خواهد کرد. این ارقام نشان میدهند که اکران عمومی بر پرده نقرهای برخلاف اسمش، عموم مردم کشور را شامل نمیشود و فقط مخصوص شهرهای بزرگ و کلانشهرها است. بر خلاف این مدل اکران، در توزیع و اکران اینترنتی خروج همه مردم کشور میتوانند این فیلم را مشاهده کنند چرا که تنها شرط مشاهده «خروج» داشتن اینترنت است که در حال حاضر تقریبا در تمام کشور چنین زیرساختی ایجاد شده است. این نکته علاوه بر افزایش مخاطب، باعث اثرگذاری بیشتر این فیلم میشود چرا که قصه «خروج» مربوط به تعدادی کشاورز است و کشاورزهای واقعی دسترسی خاصی به پردیسهای سینمایی ندارند اما حالا در خانهشان میتوانند شاهد قصهای باشند که برگرفته از زندگی آنها است.
بلیت ارزانتر، مخاطب بیشتر
تصور کنید یک خانواده چهار نفره میخواهند برای مشاهده یک فیلم به سینما بروند. اگر با خودروی شخصی راهی یکی از پردیسها شوند و از هزیینه بنزین، پارکینگ و... صرف نظر کنیم و فرض کنیم قرار نیست وعدهای مانند شام را خارج از خانه میل کنند باید برای هر تفر بلیتی ۲۰هزارتومانی تهیه کنند. این هزینه فارغ از خوراکیهایی است برای خوردن در طول فیلم پرداخت کردهاند. در کنار این هزینهها اگر به ترافیک، زمانبندی خاص اکران و... فکر کنید متوجه میشوید که سینما رفتن در کشور ما نه تنها تفریحی نسبتا گران محسوب میشود بلکه چالشهای جانبیش باعث میشود خیلیها از خیر دیدن فیلمها روی پرده بگذرند. در عوض حالا همه اعضای خانواده میتوانند فیلم را کنار هم و بدون هر گونه چالش نگاه کنند. ضمنا این مدل اکران در شرایط نا مساعد اقتصادی به لحاظ مالی نیز بسیار ارزانتر از رفتن به سینما تمام میشود و کل خانواده میتوانند با ۱۲هزارتومان در کنار یک دیگر فیلم را مشاهده کنند. همین نکته مانند سایر مباحثی که بالاتر ذکر شد به فروش هر چه بیشتر فیلم کمک میکند و باعث میشود بازگشت سرمایه به شکل بهتری انجام گیرد.
مسئله برند و تبلیغات
فارغ از مسئله مالی و بازگشت هزینههای فیلم به تهیهکنندهاش یعنی سازمان اوج، اکران اینترنتی فیلم «خروج» از جنبههای دیگر نیز حایز اهمیت است. یکی از مهمترین ابعاد این تصمیم به بحث برندیگ و مسئولیت اجتماعی سازمان اوج بازمیگردد. هر ساله کمپانیهای بزرگ و برندهای مختلف عرصه هنری مبالغ زیادی را صرف کارهای عامالمنفعه میکنند تا علاوه بر خدمت به مردم، تصویر خوب و مثبتی را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند. ساخت چنین تصویر مثبتی که معمولا منجر به ایجاد حس خوب مابین برند و مخاطب میشود دستاورد بسیار بزرگی است که با هزینههای بسیار بالایی صورت میگیرد و در کوتاه مدت و بلند مدت بسیار مفید خواهد بود. پیروی همین نکات این تصمیم سازمان اوج و تصمیم هوشمندانهاش در مورد اکران اینترنتی باعث قدرت گرفتن برند اوج میشود و طبیعتا تصویر مثبتی را در ذهن مخاطبان ایجاد مینماید. تصویری که نشان میدهد این سازمان در بزرگترین بحران جمعی سالهای اخیر در کنار مردم بوده و فراموش نکرده که مخاطبانش در دوره قرنطینه نیاز به محتوای با کیفیت دارند. در نهایت باید پذیرفت که برندها برای ساخت چنین تصویر جذابی از خودش حاضر است مبالغ هنگفتی را خرج کند اما اوج صرفا با یک تصمیم درست گام مهمی را در ایجاد چنین حسی برداشت.
چنین کنند بزرگان
در همه کشورهای دنیا به لحاظ محتوایی شاخهای از سینما وجود دارد که بیانگر سیاستهای حاکمیت است. در ایران نیز سازمانهایی مانند فارابی، اوج و... چنین نقشی را برعهده دارند. در کنار اثر گذاری محتوایی آثار این موسسات، ریلگذاری عرصه هنر و به خصوص سینما از جمله وظایف این موسسات محسوب میشود. گاهی از اوقات این ریلگذاریهای شامل مسائل محتوایی و گاهی شامل مباحث فرمی میشود اما بعضی از اوقات نیز چنین سازمانهایی تصمیم به ایجاد یک ساختار جدید یا اجرایی کردن یک ایده جدید میگیرند. ایدهای که شاید بخش خصوصی یا افراد گمنام جرات اجرایی کردنش را نداشته باشند. اکران اینترنتی از جمله همین ایدهها است. تهیهکنندههای خصوصی به هیچوجه جرات نمیکنند با اکران اینترنتی روی سرمایهشان ریسک کنند مگر زمانی که از سودده بودن چنین اکرانی مطمئن باشند. در این شرایط سازمان اوج تصمیم میگیرد به سراغ اکران اینترنتی برود و همین باعث میشود سایر تهیهکنندگان دلگرم شوند. برای مثال پس از اعلام رسمی خبر اکران اینترنتی «خر
وج»، تهیهکنندگان زیادی در مورد این ایده تحقیق کردند و حتی بعضیهایشان تصمیم گرفتند آثارشان را از این طریق به دست مخاطب برسانند. برای مثال فیلم دابلند پس از «خروج» به شکل اینترنتی اکران میشود و سایر تهیهکنندگان نیز منتظر مشاهده نتایج این اکرانها هستند و به احتمال زیاد آنها نیز به زودی وارد این گود میشوند.
از اسکورسیزی تا حاتمیکیا
همانطور که میدانید کارگردان خروج «ابراهیم حاتمیکیا» است و نام او برای مخاطبان آشناتر از «اوج» است به همین خاطر خیلیها چنین تصمیم مهمی را به پای این کارگردان بزرگ نوشتند اما بر همه واضح است که این تصمیم صرفا برعهده مالک مادی اثر یعنی تهیهکننده «خروج» است. با همه این احوال سازمان اوج جهتگیری خاصی در قبال تشکرهایی که مخاطبش حاتمیکیا بوده نگرفته و این نشان میدهد که این سازمان حاتمیکیا را یکی از سرمایههای خودش میداند و برای چندان تفاوتی ندارد که کارگردان اثر به جای تهیهکننده ستایش شود.
فارغ از اینکه به لحاظ قانونی چه کسی مسئول این تصمیم بزرگ است، بدون شک چنین ایدهای با هماهنگی کارگردان اجرایی شده و ورود حاتمیکیا به اکران اینترنتی گام بزرگی برای سیاستگذاران سینما و حتی vodها به حساب میآید چرا که نام حاتمیکیا باعث دلگرمی سایر کارگردانها میشود و اکران اینترنتی را به مرحله بالاتری ارتقا میدهد. مشابه این اتفاق زمانی رخ داد که مارتین اسکورسیزی تصمیم گرفت فیلم «مرد ایرلندی» را برای شبکه اینترنتی «نتفلیکس» بسازد و در همان بستر اکرانش کند. در واقع همانطور که تصمیم کارگردان بزرگی مانند اسکورسیزی باعث اعتبار بیشتر اکرانهای اینترنتی در عرصه جهانی شد، تصمیم اوج و نام حاتمیکیا نیز باعث قوت گرفتن و اعتبار چنین اکرانهایی در ایران میشود.
تیرهایی که به هدف خورد
با توجه به نکاتی که در قسمتهای قبل گفته شد اکران اینترنتی فیلم «خروج» نه تنها باعث هدر رفت سرمایههای عمومی کشور نمیشود بلکه به لحاظ اقتصادی ریسک کمتری دارد و از طرفی مخاطبان بسیار گستردهتری را در برمیگیرد که همین به فروش بیشتر و اثر گذاری ویژهترش کمک میکند. از طرفی با بررسی اثرات جانبی این تصمیم متوجه میشویم که اکران اینترنتی به لحاظ تبلیغاتی برای ابراهیم حاتمیکیا و سازمان اوج که کارگردان و تهیهکننده این اثر هستند به لحاظ اعتبار چقدر سودمند است. سودی که نه تنها در بلند مدت کمک حال حاتمیکیا و اوج خواهد بود بلکه در بازه کوتاه و حتی نیز میتوانند روی صنعت سینمای کشورمان اثر گذار باشد چرا که در صورت موفقیت «خروج» تهیهکنندگان و کارگردانان با خیال راحتتری فیلمهای خود را به اکران اینترنتی میسپارند. همین امر میتواند تحول بزرگی را vodها ایجاد کند که بحثهای مربوط به این حوزه در این گزارش نمیگنجد و باید در جای خودش به شکل مفصل در موردش صحبت کرد.
یادداشت مهمان سید میلاد ناظمی