تصمیم گرفته بودم در این ایام کرونایی که همه چیز وابسته و سنجاق شده به پروتکل های جهانی بهداشت و هر حرکتی که می خواستی انجام دهی باید آن را با قوانین جاریه ی کرونا مقایسه می کردی، برای اهدای خون به مرکز انتقال خون آبادان بروم تا شاید با شرکت در این امر حسنه بتوانم کمکی کرده باشم. مرکزی که بیش از ۲۰ سال است با آن خو گرفته ام و به اصطلاح از یک خون هستیم.
وارد مرکز انتقال خون آبادان می شوم، پرسنل مثل همیشه با گرمی استقبال می کنند. مدارک را برای ثبت نام اولیه تحویل می دهم که متصدی پذیرش اعلام میکند این روزها شرایط خونگیری از بانوان را نداریم. علت را که پیگیری می کنم متوجه می شوم کولرهای اتاق خونگیری از سال گذشته تا کنون خراب است و ظاهرا بودجه ایی برای تعمیر آنها وجود ندارد. پایگاه انتقال خونی که در منطقه آزاد اروند قرار دارد و چندین شهر و بیمارستان را پشتیبانی می کند برای چند دستگاه کولر، نمیتواند از بانوان اهدا کننده، خونگیری کند. حس کنجکاوی ام اجازه نمی دهد بدون نتیجه به منزل باز گردم. علت را که بیشتر جویا می شوم، کمبود شدید پرسنل و فرسودگی ساختمان به مشکلات این مرکز اضافه می شود.
ظاهرا مرکز انتقال خون آبادان این روزها با مشکلات عدیده ای مواجه است، به خانه بر می گردم بدون اینکه توانسته باشم خون اهدا کنم، آن هم در این شرایط که نیاز بیشتری به خون است.
قطعا در شهری که نام منطقه آزاد اروند را با خود یدک می کشد، شایسته نیست اروند نشینان چنین پایگاه انتقال خونی داشته باشند. پایگاهی که علاوه بر پوشش چندین بیمارستان در سه شهرستان(آبادان، خرمشهر و شادگان)، قرار است با افتتاح چند بیمارستان دیگر در سال جاری و آتی تخت های بیشتر را پشتیبانی کند. به هر حال آنچه که متوجه می شوم این است که این مرکز نیز چوب موجودیتش در منطقه آزاد اروند را می خورد که نه از سوی مرکز انتقال خون خوزستان مورد توجه است و نه از سوی سازمان منطقه آزاد اروند و این دو گانگی اگر رفع نشود رفته رفته به سلامت شهروندان جنوب غرب خوزستان ضربه می زند.
شاید اگر تمهیداتی در این بین اعمال شود و این مرکز به صورت مستقل تحت نظارت سازمان منطقه آزاد فعالیت کند، برخی از مشکلات ریز و درشت آن که بر عملکرد کیفی و کمی این مرکز تاثیر گذاشته است، حل شود. مرکز انتقال خون آبادان نیاز به نفس تازه دارد تا بتواند خون را در رگ های شهروندانش جاری سازد.