به گزارش گروه روی خط رسانههای خبرگزاری برنا؛ ترور "جمال خاشقجی" روزنامه نگار منتقد عربستانی در سفارت کشورش در استانبول و شیوه به قتل رساندن وی و نیز پیامدهای حقوقی و سیاسی این جنایت را میتوان بزرگترین گام در مسیر پایان حکومت آل سعودی تلقی کرد. شاهزاده جوان، محمد بن سلمان بر این باور بود که میتواند کشور را به سبک بازیهای کامپیوتری اداره کند، ولی نتیجه به گونهای شده است که موجودیت این کشور را در کمین خطری جدی قرار داده است.
کاهش بهای نفت و تصمیم مقامهای سعودی برای کاهش تولید نفت تا حدود ۴ میلیون بشکه در روز و رساندن سطح تولید به ۷ میلیون بشکه بر اساس توافق "اوپک پلاس"- که با هدف متوقف کردن روند نزولی قیمت انجام شد- و نیز وضعیت رکود اقتصاد این کشور باعث ایجاد کسری بودجه شده است. لذا، ما شاهد کوچک شدن خزانه عربستان سعودی شده ایم که سالها از آن برای خرید تسلیحات و راضی ساختن رهبران آمریکایی با هدف حفظ بقایش برداشت میشد.
از سوی دیگر، این شاهزاده در راستای تثبیت خود در قدرت و زمینه سازی پادشاهی پردستاورد، کوشیده است تا وهابیت مطلوب خود را سر و سامان دهد؛ اقدامی که به نگرانیها درباره ورود این کشور به مسیر نابودی دامن زده است.
عربستان سعودی از بُعد منطقهای نیز، خودش را در شکستهای مستمر محاصره کرده است؛ جنگهایی که با مشارکت مستقیم و غیرمستقیم آن آغاز میشود از جمله جنگ در سوریه و در نهایت جنگ علیه یمن، همواره باتلاقی ایجاد کرده است که آل سعود به آن سوق داده میشود. به این شکستهای منطقه ای، باید تخریب روابط سعودی با همسایگانش در منطقه و جهان عرب را نیز اضافه کرد.
عربستان سعودی در عرصه جهانی نیز از جایگاه واقعی برخوردار نیست. محمد بن سلمان از طریق حکمرانی بر کشور، روابط با کشورهای اروپایی را تخریب و اعتبار کشورش را در نهادهای بین المللی تضعیف کرد. همچنان که آمریکا احساس میکند که عربستان سعودی به دلیل قرار گرفتن در معرض بحران اقتصادی، وبال گردن آن شده است.
افزون بر موارد فوق الذکر، اقداماتی که محمد بن سلمان در قبال شاهزادههای منتقد انجام داده، سخن گفتن درباره پایان حکومت آل سعودی را بیش از هر زمان دیگری نزدیکتر کرده است.
منبع: العالم