اخیرا دو خبر شبیه به هم به لحاظ محتوا در رسانهها پیچید که یکی از آنها خبر عدم ادامه همکاری کامبیز دیرباز با برنامه «دست فرمون» بود و دیگری مطلبی که از سام درخشانی در رسانهها دست به دست شد با این مضمون که «مسابقه ایران» اولین و آخرین تجربه من در عرصه اجرا بود.
سوالی که اینجا مطرح است به این نکته برمیگردد که چه فاکتورهایی انگیزه تجربه اجرا را در بازیگران برانگیخته میکند؟
چرا بازیگران علاقهمند هستند از قاب رسانههای مختلف، در قد و قواره مجری نیز دیده شوند؟
اگرچه حضور چهرههای مطرح سینمایی و بازیگران محبوب و جذاب در دیده شدن هر برنامه یا مسابقه تلوزیونی موثر است و اسپانسرها برای بهتر دیده شدن برنامهها علاقهمند هستند سکان اجرای مسابقات و برنامههای تلویزیونی را تنها و صرفا با هدف بیشتر دیده شدن به بازیگران بسپارند اما فراموش نکنیم که این نکته به رغم سود مادی و بیزینسیاش نمیتواند اتفاق چندان مبارکی برای بازیگران به خصوص ستارههای سینمایی باشد.
اگرچه بازیگران چهره و سرشناس سینما و تلویزیون در رقابت با یکدیگر و البته به پیروی از چهرههای سینمایی مطرح دنیا علاقهمند هستند اجرا را نیز به دیگر تجارب حرفهای شان اضافه کنند اما فراموش نکنیم که دنیای اجرا در مقایسه با دنیای بازیگری اتفاقی متفاوت و گاهی هزینهدار است و نمیتوان تصور کرد که یک بازیگر سینمایی تنها به واسطه دستمزد هنگفت ، تصمیم گرفته باشد در مقام یک مجری تلویزیونی عرض اندام کند.
چرا باید در روزگاری که بسیاری از مجریان تلویزیون سال به سال یک برنامه نیز در دست ندارند برخی از بازیگران سینما و تلویزیون بدون تجربه اجرا و تنها به واسطه محبوبیت و علاقه اسپانسرها به حضور آنها مدام روی آنتن اجرا برنامههای تلوزیونی و اخیرا اینترنتی دیده شوند؟ این در حالی است که همگان بر این اعتقادند که دیده شدن بیش از حد یک بازیگر سرشناس سینمایی روی آنتن رسانه باکره گی را از چهره آرتیست میگیرد و تردیدی نیست که مخاطبان و طرفداران سینما و حتی شبکه نمایش خانگی دیگر حاضر نیستند برای بازیگری که حضور فعال او را در رسانه میبینند دست به جیب شوند.
و از بُعد دیگر باید اعتراف کرد که اجرای یک برنامه تلویزیونی و حتی اینترنتی اصلا اتفاق ساده و سهل و ممتنعی نیست که هر بازیگری تنها به استناد نام و چهرهاش بتواند از پس آن به راحتی بربیاید حوزه اجرا به همان انداره که می تواند شیرین، جذاب و اغواکننده باشد خطرناک و خطر ساز نیز هست و در روزگاری که فضای مجازی با سرعتی عجیب و غریب در انعکاس واقعیتها و غیرواقعیتهای رسانه سرعت عمل دارد حرکتی بر لبه تیغ محسوب میشود.
شاید همین ویژگیها و خصوصیات عاملی باشد که برخی از بازیگران سرشناس علاقهمند باشند در دنیای اجرا هم خودشان و هم مخاطب و طرفدارانشان را حفظ کنند و میزان وایرال (چرخیدن ویدئوها در فضای مجازی را) درباره خودشان تخمین بزنند که این ریسک بزرگ گاهی طعم نامطلوبی خواهد داشت.
با این اوصاف باید گفت تجربه اجرا در مورد هر بازیگری هم جواب نداده و به رغم اینکه برخی از بازیگران از این فرصت منتفع شده اند برخی نیز از این ماجرا متضرر شدهاند و حتی جایگاه حرفهایشان را نیز در این مسیر متذلل کردهاند. در چند سال اخیر که حضور بازیگران صاحب نام و گاهی متوسط را در حوزه اجرا دیدهایم شاهد این مسئله بودهایم برخی از این بازیگران که در دنیای بازیگری حد و اندازههای مطلوبی را از خود به نمایش گذاشتهاند در دنیای اجرا، تجربهای ضعیف، پر ایراد و بدون رعایت کوچکترین معیارهای مرتبط با اجرا را به کارنامهشان اضافه کردهاند اتفاقی که از قبل قابل حدس بوده و مشخصا یک بلندپروازی اغواگرانه آنها را به این مسیر رهنمون کرده است.
البته نمیتوان نادیده گرفت که برخی از بازیگران صاحبنام سینما و تلویزیون در دنیای اجرا نیز حرفهایی برای گفتن داشتند و حتی دیده شده است که برخی از بازیگران معمولی در دنیای اجرا به ستارههایی تبدیل شدهاند که گویا از ابتدا مسیر را اشتباه رفته بودند و باید گفت هستند افرادی که با داشتن تمام معیارهای یک آرتیست همهفن حریف در دنیای بازیگری، اجرا و کارگردانی، صاحب سبک و امضا هستند.
مهران مدیری در طول سالهای بازیگری و اجرای برنامههای مختلف نشان داده است که میتواند سکان اجرای یک برنامه جذاب و پرمخاطب را با تکیه بر توانمندیها و چهره کاریزماتیکش بر عهده بگیرد.