به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛سعید روستایی نوشت :دوست دارم منصف باشم و تصور کنم شاید در پس خروار خروار پیام تلخ و گزنده نکتهای پنهان است. مثلا با خودم میگویم آن روزهای پر شمار که بازیگری رقص با مرگ میکند، خورد و خوراک بر خود حرام میکند و مثقال مثقال گوشت تنش را آب میکند به چشم کسی نمیآید.
آن همه انتظار، خویشتنداری، چشم بستن بر پیشنهادهای پر سود و بیهنر به گوش کسی نمیرسد. آن همه دویدن در ماراتن کشوری که رویای نیمی از جوانانش هنرپیشهگی ست، ذهنی را به تأمل وا نمیدارد...
شاید از این بیخبریهاست که انسان به سادگی قضاوتگر زندگی دیگران میشود. شاید از تلخی زمانه است که زبانها به این اندازه تلخ است.
.
شاید گرفتاری ما از دلهای پر غبار است و از «حسد» که هیولای پر کار در دیار ماست.
.