به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، «امیرحسین بانکیپور فرد» در برنامه «بدون توقف» با اشاره به اینکه موضوع رابطه دختر و پسر و انواع و اقسام آن از متعارف گرفته تا نامتعارف پدیدهای است که زائیده دنیای مدرن است، یادآور شد: لذا بررسی این واقعیت صرفنظر از اینکه بخواهیم آن را تأیید یا رد کنیم از این جهت اهمیت دارد که چقدر میتواند به ازدواج موفق جوانان کمک کرده یا مانع آن باشد و این ارتباط چقدر میتواند در سرنوشت آنها تأثیرگذار باشد. نمیخواهیم ارزشگذاری و یا تقسیمبندی کنیم با واقعیتی روبرو هستیم که پدیده امروز است، در زمانهای نسبتا گذشته این سطح از ارتباط بین زن و مرد وجود نداشت.
وی ادامه داد: بحث ما در اینجا هدفگذاری نیست، بحث این است یک حقیقتی وجود دارد که بشر با همه تحولی که داشته از آن جدا نشده و هنوز برای بشریت یک هنجار مثبت است، حال برای ما مهم است که این پدیده روابط باز و گسترش ارتباطات به کمیت و کیفیت ازدواج کمک میکند یا در امر ازدواج اخلال ایجاد میکند. مخاطب ما عموم جامعه هستند و وقتی صحبت از ارتباط میشود هر کس به یک نوع رابطه فکر میکند، در جامعه حاضر، روز به روز روابط متنوعتر میشود، میخواهیم به این نتیجه برسیم که اگر این گسترش رابطه دو جنس خوب است ارتباطات بیشتر شود و اگر ضربه میزند محدودترش کنیم و اگر بستگی دارد، بستگی به چه چیز دارد، چه چیزهایی را باید مراعات کنیم که آسیب کمتری به ازدواج بزند یا ازدواج را تقویت کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در خصوص اینکه چرا دختر و پسر تمایل به برقراری ارتباط دارند، اظهار کرد: خداوند جهان را بر اساس ارتباط آفریده به ویژه ارتباط متقابل یک زوج، خداوند همه نوع زوجی را در عالم آفریده، در مغناطیس، الکتریسیته، عالم جانوران که هر کدام فاقد یک چیزی است و در طرف مقابل قابیلتی از آن را میگیرد، بنابراین زوجها مکملند، خداوند جهان را زوج آفریده و پیچیدهترین نوع آن را در انسان قرار داده، زن و مرد با اینکه یک حقیقتند و یک نوعند اما خیلی عجیب متفاوتند و یک چیزهایی را یکی واجد است و دیگری فاقد که همین باعث جذبه آنها به یکدیگر میشود، پس خود خداوند هستی را طوری آفریده که دو زوج به یکدیگر نیاز دارند و این نیاز مربوط به حوزه جنسی نیست.
این کارشناس مسائل ازدواج در ادامه تصریح کرد: در داخل یک خانواده شما به عنوان یک پسر یا دختر با پدر و مادر ارتباط دارید ولی جنس ارتباط تان کاملا متفاوت است، شما به عنوان یک دختر به پدر یا مادر حسی دارید که به دیگری ندارید یا به من به عنوان یک مرد حسی از عمه یا خالهام منتقل میشود که با دایی و یا عمو اینطور نیست، ما دو جنس به هم نیاز داریم، ولی سطح ارتباطات متفاوت است، ما سطحی از ارتباط مان را تا حد پدر و مادر و افراد خانواده دنبال میکنیم و بعد در جامعه سطوح دیگر را تجربه میکنیم، اما بشر به کم قائل نیست و دلش میخواهد هر آنچه که فاقد است و جنس مخالف واجد است در یک ارتباط تمام عیار و کامل رخ دهد تا تمام ابعاد وجودیاش را در بربگیرد، فلسفه ازدواج همین است که چطور یک زوج به هم برسند که ارتباط در یک بُعد و سطح سیرابشان نکند و عمیقترین و صمیمیترین نحوهای که این دو جنس میتوانند به هم برسند ازدواج است که این فقط خاص انسان است.
بانکیپور در پایان بیان کرد: دختر و پسر وقتی در جامعه یکدیگر را میبینند طبیعی است که یک حسی به یکدیگر دارند و باز طبیعی است که یک حدود و حریمهایی نسبت به هم دارند، ما در خانواده هم این حریمها را داریم ولی انسان میخواهد تا میتواند این ارتباط عمیقتر باشد و همه حریمها گذاشته شود، اصلا یکی از حکمتهای آفرینش دقیقا همین است، این از حکمت خداوند است که ازدواج را خلق کرد که انسان تجربه عمیقترین رابطه بین دو جنس را در ازدواج درک کند، اما مسئله این است که این سطوح ارتباطی که در جامعه گستردهتر میشود او را به آن ارتباط عمیق و کامل نزدیک کرده یا از آن دور میکند.