به گزارش برنا؛ امروزه با استفاده از روشهای پیشرفته کمکی تولید مثل، از قبیل اهدای جنین، اسپرم، تخمک و انجماد رویان برای بارداری استفاده می شود اما مسائل و مشکلات ویژهای در مورد ارث کودکان آزمایشگاهی بروز کرده که در زمان های گذشته سابقه نداشته است به همین دلیل لازم است حتی به اختصار وضعیت کودک آزمایشگاهی در سیستم حقوقی ایران موضوع بحث قرار گیرد.
غلامرضا عابدینی، وکیل پایه یک دادگستری و حقوقدان در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به وضعیت ارث کودکان آزمایشگاهی گفت: با توجه به این که مطابق ماده 861 قانون مدنی ایران، «نسبت» یکی از موجبات ارث شناخته شده است، مساله ارث کودکانی که از طریق تلقیح مصنوعی متولد میشوند، تابع ثبوت یا عدم ثبوت نسبت میان کودک و صاحبان اسپرم یا تخمک و یا رحم است درواقع چنانچه رابطه نسبی میان طفل و صاحب اسپرم از یک سوء و صاحب تخمک و یا رحم یا هر دو از سوی دیگر، به رسمیت شناخته شود، توارث میان آنها نیز برقرار میشود و بر عکس هرگاه رابطه نسبی میان کودک و والدین ژنتیکی او برقرار نشود، مساله توارث میان آنها نیز از بین میرود.
او در ادامه به حالات مختلف ارث اشاره کرد و افزود: به عقیده عموم فقها هرگاه تلقیح مصنوعی (داخل یا خارج رحم) با استفاد از اسپرم شوهر و تخمک و رحم زن صورت گیرد، کودک به صاحب اسپرم (شوهر) و زن صاحب تخمک یا رحم، منتسب خواهد بود و توراث میان آنها برقرار میشود اما در صورتی که شوهر فاقد اسپرم بارور باشد ولی زن دارای تخمک بارور و رحم سالم باشد، معمولاً درمان ناباروری از طریق اهدای اسپرم صورت میگیرد که در این صورت هیچ گونه رابطه نسبی بین کودک و پدر وجود ندارد و این دو از یکدیگر ارث نمیبرند چون «نسب» امری است که از زمان تشکیل نطفه ایجاد میشود.
عابدینی تصریح کرد: در صورتی که زوجه دارای رحم سالم ولی فاقد تخمک سالم باشد و زوج نیز دارای اسپرم سالم باشد، برای درمان ناباروری از تخمک زن دیگر استفاده میشود اما این سوال مطرح میشود که رابطه توارث کودک متولد شده با کدام یکی از دو زن صاحب تخمک یا رحم ثابت است؟ پاسخ به این سوال جای بحث دارد چون حقوقدانان و فقها نظرات متفاوتی را بیان کردند اما عقیده بنده به عنوان یک حقوقدان این است که زنصاحب رحم، مادر شرعی و قانونی طفل است و زن صاحب تخمک، هیچ رابطه نسبی با طفل ندارد و ارثی هم از آن نمیبرد اما برای کسانی که مادر طفل را صاحب تخمک میدانند، رابطه توارث تنها میان طفل و صاحب تخمک برقرار میشود و صاحب رحم با کودک تولد یافته هیچ گونه ارتباط نسبی نداشته و توارث نیز میان آنها برقرار نخواهد شد البته برخی فقها نیز هستند که معتقدند عرف هر دو زن را مادر طفل میداند و مانعی هم وجود ندارد که کودکی صاحب دو مادر باشد ولی این نظریه از قوت فقهی لازم برخوردار نیست و به نظرم جای بحث ندارد.
این حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری در ادامه گفت: در مسئله اهدای جنین، شوهر فاقد اسپرم بارور و زوجه فاقد تخمک سالم و بارور ولی دارای رحم سالم است که در این صورت، معمولاً از جنین اهدایی استفاده میشود و این روش در ایران با تصویب قانون «نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور» مصوب 1382 صورت قانونی به خود گرفت. وضعیت توارث کودک متولد شده از طریق اهدای جنین با والدین طبیعی خود، تابع ثبوت رابطه نسبی و عدم آن است و صاحب اسپرم، پدر قانونی و شرعی طفل است و طبیعتا توارث میان آنها برقرار میشود اما وضعیت توارث میان کودک و زن صاحب تخمک یا صاحب رحم، مبتنی بر ثبوت نسب مادری است اما به اعتقاد من و برخی دیگر از حقوقدانان معیار و ملاک نسب مادری، تولد و زایمان است لذا مادر جانشین مادر شرعی و قانونی طفل است و رابطه توارث نیز میان طفل و زن صاحب رحم (مادر جانشین) برقرار خواهد شد.
عابدینی با تاکید بر اینکه قانون درباره کودکان آزمایشگاهی باید بازنگری شود، تاکید کرد: قانون درباره اهدای جنین به زوجین نابارور بسیار مختصر و ناقص است که البته شاید در آن زمان مصلحت حکم میکرده اینگونه مختصر به آن پرداخته شود تا بتواند نظر شورای نگهبان را جلب کند اما الان شرایط فرق کرده و تعداد زوجینی که از روشهای آزمایشگاهی بچهدار میشوند رو به افزایش است پس پیشنهادات اساسی این است که اولا قانون مصوب اهدای جنین مورد بازنگری قرار گیرد تا نواقص و ابهامات آن برطرف شود و همچنین آیین نامههای آن تبدیل به قانون شود ثانیا حقوق و تکالیف زوجین در برابر فرزند آزمایشگاهی و همچنین حقوق طفل مشخص شود چرا که این بچهها هم باید حق و حقوقی داشته باشند و نمیتوان آنها را از ارث و سایر حقوق محروم کرد.
//انتهای پیام: 4