به گزارش برنا، در شب پانزدهم ماه مبارک رمضان، دو مهمان خاص با قصه های جذاب مهمان این ویژه برنامه بودند.
این برنامه قصد دارد که همانند هر سال، جشن رمضانی باشکوه در فضای استودیویی برگزار و امید، شادی بخشی و شادی آفرینی را به جامعه منتقل کند. از این رو هرشب میزبان مهمان های متفاوتی از اقصی نقاط ایران است که قصه های جذاب و شنیدنی دارند.
مهمان شب پانزدهم جشن رمضان ۱۴۰۰، دکتر قاسم موسوی از خطه مازندران بود. او که در حال حاضر ۲۵۰۰ بیمار تحت حمایت خود دارد درباره خاطرات گذشته اش گفت: از وقتی به یاد دارم پدر مرحومم بیماری اعصاب و روان داشتند و همیشه در بستر بودند. بخشی از استعدادها ذاتی است، یعنی ژن خوب در وجود خانواده ما بود.
وی افزود: ما ۷ خواهر و برادر هستیم، قبل از من شرایط برای درس خواندن آنها خوب نبود زیرا روستا امکانات خاصی نداشت به طوریکه خانه ما حتی برق نداشت. خوشبختانه در آن شرایط درس ما خوب بود. ابتدایی را در روستا خواندم، برای مقطع راهنمایی به یک روستای دیگر با ۵ کیلومتر فاصله میرفتم و در مقطع دبیرستان هم به یک مدرسه شبانه روزی در منطقه خودمان می رفتیم.
موسوی با بیان اینکه در مقطع ابتدایی درس ما بهتر بود، اظهار کرد: من از اول یعنی حتی زمان کنکور هم بیشتر از ۳ یا ۴ ساعت درس نمیخواندم. از کودکی تلفظ سین من مشکل داشت به همین خاطر هروقت بچه ها می پرسیدند نمره ات چند شده می گفتم ۱۸ یا ۱۹، دوست نداشتم بگویم بیست و آنها مرا مسخره کنند. زمان کنکور هم شیوه های تست زنی مثل الان رایج نبود، من بیشتر بر کتاب های درسی مسلط بودم و در نهایت در کنکور رتبه ۴۷۰ را کسب و در رشته پزشکی دانشگاه ساری قبول شدم.
این پزشک جوان در پاسخ به اینکه هزینه های تحصیل از کجا تامین میشد گفت: مشکلات مالی که از همان ابتدا وجود داشت، ما تحت پوشش کمیته امداد بودیم، از طرفی خود من از ۱۳ سالگی هر کاری که در روستا وجود داشت مانند کشاورزی، چوپانی و... انجام دادم. به یاد ندارم از مادرم پول تو جیبی گرفته باشم. ما همان موقع برای رفتن به مدرسه در روستای دیگر کرایه نداشتیم به همین خاطر هر ماشینی که نگه میداشت اول میگفتیم که پول نداریم آنها هم گاهی سوار می کردند. حتی یک بار راننده کامیون معدن ما را سوار کرد وقتی رسیدیم گفت کرایه بدهید گفتیم پول نداریم، دوباره ما را به محل اول برگرداند.
وی درباره خاطرات خود از زمان دانشگاه بیان کرد: به هرحال ما که در محیط روستایی بزرگ شده بودیم تفاوت هایی با بچه های دیگر داشتیم، دانشجوهای دیگر حداقل یک گوشی موبایل و یک ماشین داشتند اما من ترم ۲ بودم که پولی تهیه و با آن موبایل خریدم. یا در کلاس کامپیوتر همه بچه ها سرفصل های درس کامپیوتر را کاملا بلد بودند، تنها شخصی که با کامپیوتر کار نکرده بود من بودم.
موسوی با بیان اینکه الان شماره من را ۲۵۰۰ نفر از مردم دارند گفت: هر مشکلی که پیش می آید با من تماس می گیرند. بیشتر بیماران تحت پوشش من هم معلم های قدیمی ام هستند. کودکان در مطب من خیلی عزیز هستند، این رابطه خوب باعث میشود که معاینه هم راحت باشد.
وی در پاسخ به اینکه هزینه دایر کردن مطب دا از کجا تهیه کردید بیان کرد: پول اجاره مطب را از کمیته امداد وام گرفتم. من از ابتدا آرزوی پولدار شدن نداشتم و پولدار بودن برایم ارزش نبود. الان هم دوست دارم که تخصص بگیرم تا بیشتر به مردم کمک کنم.
در ادامه مهدی جهانی وارد استودیو شد و با بابک افرا و زینب پورابراهیم به گفتگو نشست.
جهانی گفت: من اصالتا متعلق به مازندران هستم، صدا و بینی ام را از پدرم به ارث برده ام اما بینی را عمل کردم.
وی افزود: پدرم مخالف صد در صد فعالیت من در موسیقی بود و همیشه میگفت درس بخوان؛ من درس خواندم و فوق لیسانس گرفتم، بعد به پدرم گفتم الان فوق لیسانس دارم اجازه فعالیت در موسیقی به من میدهی؟ اما او باز هم مخالفت کرد و من در نهایت کار خود را انجام دادم. بابت رسیدن به این مرحله هم خیلی سختی کشیده ام.
خواننده "بخواب دنیا" بیان کرد: اولین بار که با مادرم صدای خودم را گوش کردم، مادرم گریه کرد من هم گریه کردم به همین خاطر به مادرم گفته ام که اصلا در کنسرت هایم گریه نکند زیرا من هم گریه میکنم.
وی در خصوص برخی از خصوصیات اخلاقی اش توضیح داد: یک روز در منزل با مادرم بحث کوچکی داشتیم، او رفت بیرون تا نان بخرد من هم خیلی عذاب وجدان داشتم، دنبالش رفتم و دیدم که نانوای محله با او بحث میکند. کاری کردم که بعد از آن هرکسی مرا در محل می بیند ادای احترام میکند.
قسمت پانزدهم جشن رمضان ۱۴۰۰ با اجرای قطعه " بخواب دنیا"
و با صدای مهدی جهانی به پایان رسید.
گفتنی است جشن رمضان ۱۴۰۰ به تهیه کنندگی کاوه امیری و سردبیری فرزانه پزشکی کاری از گروه اجتماعی شبکه پنج سیماست که در شب های ماه مبارک رمضان حوالی ساعت ۲۱:۳۰ تقدیم حضور بینندگان می شود.