مریم مقدم:

سانسور، موجب نادیده گرفته شدن بخشی از جامعه شده است / امکان به تصویر کشیدن زندگی بسیاری از زنان جامعه در سینمای ایران وجود ندارد

|
۱۴۰۰/۰۳/۰۲
|
۰۵:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۱۱۷۸۱۸۰
سانسور، موجب نادیده گرفته شدن بخشی از جامعه شده است / امکان به تصویر کشیدن زندگی بسیاری از زنان جامعه در سینمای ایران وجود ندارد
مریم مقدم بازیگر فیلم‌های سینمایی «سینما سینماست»، «مواجهه»، «احتمال باران اسیدی» و «قصیده گاو سفید» معتقد است خط قرمزها و محدودیت‌ها، سینما را از نمایش واقعیت‌های زندگی دور می‌کند و به همین دلیل امکان به تصویر کشیدن زندگی بسیاری از زنان جامعه در سینما وجود ندارد.

مریم مقدم بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: خشونت را می‌توان مهم‌ترین مشکل جامعه امروز ما دانست. در واقع خشونت در فرهنگ و رفتار روزمره ما نهادینه شده و بخش عمده‌ای از این رفتار بیمار که در واقع ابزاری برای کنترل و سرکوب ضعیف‌تر است و می‌تواند از طرف اشخاص یا حتی نهادهای صاحب قدرت به دیگران اعمال شود؛ این قدرت میتواند برگرفته از مقام بالاتر، سن بالاتر و یا حتی جنسیت،دین و قومیت متفاوت باشد. متاسفانه در کشورهایی با سیستم مردسالار این خشونت ها حمایت قانونی دارد و بسیار فراگیر است در صورتیکه اینگونه رفتارها، در کشورهای متمدن جرم محسوب می شود.

مقدم تصریح کرد: به طور کل تیغ تیز خشونت بیش از هر چیز به سمت زنان، کودکان و دگرباشان جنسی است و این سه گروه در یک جامعه مردسالار طبقه فرودست به حساب می‌آیند. پس از این سه گروه می‌توان حیوانات را هم در این دایره گنجاند که اتفاقاً خشونت بالایی را علیه آن‌ها در کشورمان شاهد هستیم.

این بازیگر در ادامه درباره نگاه آثار سینمایی به زنان جامعه در سال‌های اخیر گفت: در برخی آثار سینمایی ما چهره‌ای واقعی از برخی زنان جامعه می‌بینیم اما بخش بزرگی از جمعیت ما و به خصوص زنان ایرانی همواره نادیده گرفته شده‌اند. شکل‌گیری این وضعیت و نادیده گرفته شدن برخی از افراد جامعه چند دلیل مشخص دارد؛ اولین دلیل را می‌توان قوانین سانسور دانست، به این معنی که ما اجازه نداریم چهره‌ واقعی خیلی از زنان جامعه‌مان را در سینما نمایش دهیم. زنانی قوی در جامعه وجود دارند که با تفکرات و سبک زندگی مورد نظر خودشان زندگی می‌کنند اما امکان به تصویر کشیدن این زنان در سینمای ما به دلیل سانسور وجود ندارد.

او افزود: دلیل دیگر به نویسنده‌ها و فیلمنامه‌نویس‌ها برمی‌گردد که اکثر آن‌ها مرد هستند و درصد زیادی از مردان ایرانی شناخت کافی از زنان ندارند و ناخواسته زن‌ها را واقعی ترسیم نمی‌کنند. علت این اتفاق بیش از هر چیز به سبک زندگی ما برمی‌گردد که از همان دوران کودکی تفکیک جنسیتی داریم و پسر و دختر را از هم جدا می‌کنیم تا هیچ‌کدام هیچ‌وقت شانس شناخت جنس مخالف را نداشته باشند و همین وضعیت باعث شده حتی خیلی از افراد مادر و خواهر خود را هم نشناسند و فاصله زیادی با آن‌ها داشته باشند.

بازیگر فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» در ادامه در پاسخ به این پرسش که سینمای ایران تا امروز چه اندازه به موضوع خشونت علیه زنان پرداخته، گفت: تا امروز تلاش‌هایی برای پرداختن به این موضوع صورت گرفته و معدود کارگردان‌هایی هستند که فیلم‌هایی با این موضوع در چارچوب‌هایی که می‌شود حرف زد ساخته‌اند ولی تا زمانی که یک نظام فرهنگی و یک حامی قدرتمند پشت یک زیرمتن و یک دغدغه فرهنگی نباشد اتفاقی در راستای فرهنگ‌سازی برای عموم مردم رخ نمی‌دهد و جسته و گریخته هر چند سال یک فیلم با این موضوع ساخته می‌شود و تأثیری ندارد. سینمای ما در واقع یک سینمای کاملاً دولتی است و وقتی بیشتر سرمایه‌ها برای ساخت فیلم‌های ایدئولوژیک صرف می‌شوند نباید انتظار داشته باشیم که جریانی فرهنگی در این زمینه شکل بگیرد.

مقدم با اشاره به شرایطی که محدودیت‌ها در سینمای ایران به وجود آورده، اظهار داشت: در یک فضای آزاد کاری و تولید محصولات فرهنگی که در واقع هیچ رانتی وجود ندارد و بحث خودی و غیر خودی مطرح نیست، رقابتی سالم شکل می‌گیرد و این رقابت به خودی خود در بالا رفتن کیفیت و سلامت فیلمنامه تأثیر می‌گذارد که بخش مهمی از این سلامت به صداقت اثر برمی‌گردد. صداقت در یک فیلمنامه به معنای تحقیق و پژوهش و گفتن واقعیت‌ها و افشاگری است اما وقتی ملاک و معیار فراهم شدن سرمایه تولید فیلم و دریافت مجوز تولید فیلم داشتن ارتباط یا ایدئولوژی‌های مشخص در فیلمنامه است دیگر نمی‌شود انتظار داشت که آثاری صادقانه و واقعی ساخته شود.

این بازیگر با اشاره به اینکه در سینمای ایران امکان پرداختن دقیق و سازنده به موضوعاتی چون خشونت علیه زنان وجود ندارد، تأکید کرد: محدودیت‌ها و خط قرمزها، سینما را از نمایش واقعیت‌های زندگی دور می‌کند و وقتی اجازه شنیدن حرف‌های متفاوت که بخش مهمی از هنر و دموکراسی است فراهم نباشد مسلماً با پرداختن به بخشی از واقعیت و نادیده گرفتن دیگر بخش‌ها نمی‌توان به تحلیل کامل و درست امیدوار بود.

او افزود: اگر قانون حامی هر حرفی باشد هیچ مانعی برای گفتن مسائل مختلف برای هنرمندان باقی نمی‌ماند. قطعاً فرهنگ و سنت هر ملتی قابل تغییر و قابل رشد و تکامل است. در واقع اگر نگاه عقب‌‌افتاده‌ای در جامعه وجود دارد باید قواعد و قوانینی را مقصر اصلی دانست که طی سال‌هایی طولانی تغییر نکرده‌اند. متمدن‌ترین ملت‌های امروز جهان در گذشته‌شان قرون وسطا دارند که آن را پشت سر گذاشته‌اند. هیچ ملتی را از همان ابتدا نمی‌توان صاحب فرهنگی پیشرو و دموکرات دانست چرا که برای رسیدن به این موقعیت لازم است سنت‌های اشتباه و فرهنگ بیمار را به چالش کشید. اصلی‌ترین دلیلی که فیلمساز و بطور کل هنرمند به عنوان یکی از عوامل فرهنگساز، تلاشی در جهت تغییر نمی‌کند این است که از حمایت قانون بهره‌مند نیست و نه تنها تشویق نمی‌شود بلکه در صورت تلاش تنبیه می‌شود و هیچ انگیزه‌ای چه مادی چه معنوی برایش باقی نمی‌ماند.

بازیگر فیلم سینمایی «احتمال باران اسیدی» خاطرنشان کرد: به نظر من بخش مهمی از فرهنگ همان ارزش‌های اجتماعی، هنجارها و باورهایی هستند که اصلاً آن‌ها را به ارث نبرده‌ایم و کاملاً اکتسابی هستند. به عنوان مثال ما نوعی رفتار و پوشش را 50 سال گذشته در کشورمان داشته‌ایم که امروز دیگر این رفتار و پوشش را شاهد نیستیم، پس سنت‌ها و باورهای فرهنگی به راحتی با تغییر قوانین تغییر شکل داده‌اند. در برخی کشورهای اروپایی که شاهد رعایت قوانین مدنی و حقوق برابر انسان‌ها هستیم طی شاید کمتر از صد سال اخیر این قوانین و قواعد شکل گرفته و آن‌ها حتی دورانی چون قرون وسطا را پشت سر گذاشته‌اند. قطعاً در گذشته این کشورها هم رفتارهایی چون آزار حیوانات، آزار زنان و کودکان و... وجود داشته است. پس این اتفاقات و ناهنجاری‌ها که امروز در جامعه‌مان شاهد هستیم را نمی‌توان ژنتیکی دانست و قانون است که می‌تواند به ما بیاموزد که حقوق زنان، کودکان، حیوانات و انسان‌های متفاوت را محترم بدانیم. رانندگی درست، رعایت حق تقدم، احترام به انسان‌ها و... آدابی است که می‌توان آموخت و به مرور فرهنگ را تکامل بخشید.

مقدم در پایان اظهاراتش گفت: در یک دنیای ایده‌آل تغییر و گفت‌وگو باید همزمان و پابه‌پا شکل بگیرد و حتماً قدم اول را باید قوانین متفاوت و پیشرو بردارند. بالطبع در سینمای آزاد هم به همین شکل است و در این شرایط است که سینماگران تشویق می‌شوند دست در دست قانون در راستای رشد و مدنیت اثر خلق کنند. اصطلاح معروفی وجود دارد که می‌گوید "خشونت، خشونت به بار می‌آورد"، همه ما این اصطلاح را شنیده‌ایم و به نظر من جمله‌ای است که باید آن را جدی بگیریم. شرایط اقتصادی، بایدها و نبایدهای اجباری در جامعه خشونت به بار می‌آورد و به هیچ‌وجه از مردم در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار دیگری داشت. همه ما اعم از مردم عادی و حتی مروجان خشونت باید برای بهتر شدن شرایط عادت‌های خشونت‌آمیز زندگی‌مان را تغییر دهیم.

نظر شما