به گزارش خبرگزاری برنا از گرگان؛ نجمه جهانتیغ؛ همیشه در طول تاریخ مردان و زنان بزرگی در عرصه های مختلف هنری، اجتماعی، فرهنگی، سازندگی کشور و غیره حضور داشته اند که پس از چندین سال خدمت صادقانه به فرهنگ، اجتماع و مردم در شهرها و روستاهای این سرزمین گرد فراموشی بر چهره خسته اما امیدوار آنان نشسته است.
«محمد ابراهیم(گودرز) روشن» بنیانگدار فضای سبز در ایران و جهان می باشد و سالها با تصدی این سمت در وزارت کشور به نوعی مجری عملی این سیستم در دنیا بود.
خبرنگار برنا گفتگویی را با «پدر فضای سبز ایران» و بنیانگذار فضای سبز جهان که سالیان زیادی از عمر خویش را در استان گلستان سپری کرده و اکنون نیز ساکن شهرستان گرگان است ترتیب داده که به شرح ذیل می باشد؛
* خودتان را برای مخاطبان مامعرفی کنید.
اینجانب محمدابراهیم روشن زنجانی فرزند محمدعلی خان هستم که در 23 اسفند 1313 در شهر بابل به دنیا آمدم.
پس از کسب آموزش های اولیه در مکتب خانه ای که به وسیله معلمین خصوصی دایر و تدریس میشد در مدرسه خانوم کنگرلو به تحصیل علم مشغول و پس از گذراندن دوران تحصیل در سال 1336 موفق به کسب دیپلم متوسطه از دبیرستان شاهپور بابل شدم که پس از قبولی در کنکور سال 39 به دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج ورود پیدا کردم و نهایتا درسال 45 با طی مدارج عالی موفق به کسب مدرک فوق لیسانس در رشته باغبانی شدم.
وی به خبرنگار ما متذکر شد: شاخه کشاورزی و کارشناسی باغبانی جزو بالاترین شاخه تحصیلی در علوم طبیعی محسوب میشد.
* چه شد که به تفکر نوین فضای سبز رسیدید؟
به دلیل وجود زادگاهم در منطقه مازندران (شهر بابل) و داشتن باغ واملاک خانوادگی و همچنین رفت وآمد با دهقانان و جوامع دست اندرکار فضای سبز، خلاء وجود تقسیط ثروت وعدالت همیشه دغدغه ذهن کودکانه اینجانب بود که چرا یک نقطه از دنیا سبز ونقاط دیگر در خشکسالی و قحطی به سر میبرد.
در زمان کودکی طی سفری که باتفاق پدر از بابل به منطقه دماوند داشتیم با دیدن سرسبزی منطقه شمال وخشکی مسیر راه دماوند، سوالی کودکانه ذهنم را مشغول کرد و به پدرم گفتم «این منطقه خشک است و ما میتوانیم در این منطقه با همکاری بچه های دماوند درخت بکاریم و منطقه را به جنگل تبدیل کنیم تا مردم اینجا هم از قحطی وخشکسالی نجات پیدا کنند.»
وقتی پدر پرسید چگونه درختان را ابیاری میکنی پاسخ دادم «با کوزه آب میدهیم» و پدر در جواب گفت: در زابل و زاهدان هم با کوزه اب میدهی؟؟
این فکر کودکانه بعدها در نقاط مختلف خشک ایران مطرح و به مرحله اجرا درآمد و یادآور ضرب المثل «گاه باشد که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تیری» شد.
* فضای سبز را با چه هدفی بنیان گذاری کردید؟
علاوه بر تفهیم فضای سبز به جامعه و رابطه و نیاز جامعه انسانی به آن و همچنین حفظ واحیای این فضا برای بقاء همه جانداران اصول فضای سبز در ایران را پایه گذاری نمودم.
* در ادامه چطور تفکر نوین فضای سبز را پیگیری کردید و نخستین اقدام تان در این حوزه چه بود؟
بعدها با ارائه « اصل بقاء براساس تفکر وتولید» و» اصل مدیریت توام انسانی وملی» در حین تحصیل در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران واقع در کرج اهداف خود را به تدریج پیگیری نمودم و برای اولین بار با کمک مردم و بعضی از اساتید دانشگاه از جمله دکتر محمد حسن مهدوی اردبیلی و دکتر نیلوفری استاد رشته جنگل و سایر اساتید پیشنهاد ایجاد اولین واحد فضای سبز در ارتفاعات کرج را به شهرداری این شهر ارائه و به کمک مردم، دانش آموزان ، کودکان و خانواده های کرجی درختکاری در تپه های اطراف این شهر را اغاز نمودیم که اینکار در کنار ایجاد فضای سبز اطراف رودخانه ها و پارک کرج انظار عمومی را به خود جلب کرد.
* نتیجه نخستین فعالیت تان در این حوزه چه بود و آیا از این موضوع استقبال شد؟
در هنگام فعالیت گروه شهرسازان آلمانی در وزارت کشور طی بازدیدی که از اقدامات فضای سبز در کرج بعمل آمد نظر شهرسازان بر این شد که این اقدام از طریق وزارت کشور در همه شهرهای ایران اجرا شود و از اینجانب دعوت شد اینکار را در سطح ایران انجام دهم که فرصت مناسبی برای من درشناخت ایران و بررسی مشکلات مردم و بخصوص کویر نشینان بود.
* تفکر نوین فضای سبز در چه مناطقی از ایران با مدیریت و هماهنگی شما انجام شد؟
با بهره گیری از نیروهای مردمی برای گسترش فضای سبز و دعوت از همه اقشار به مبارزه با گسترش کویردر شهرهای ایران همت کردیم و با بکارگیری نیروهای مردمی در شهر یزد در سال 1344 با هماهنگی شهرداری و فرمانداری این شهر با شعار» حماسه باز پس گرفتن زمین از چنگ کویر»، ایجاد مسیر سبز با شعار» پیش به سوی ثامن الائمه» اتفاق افتاد.
در دیگر شهرهای ایران نیز با اعزام 33 نفر از مهندسین به نقاط مختلف ایران تفکر فضای سبز در مدیریت شهرهای ایران به مرحله اجرا در آمد و با آموزش باغبانان و تکنسین ها به منظور ایجاد پل ارتباطی مهندسین و باغبانان در شهرها، فضای سبز در شهرهای مختلف جایگاه خود را در مدیریت شهری توسعه و تثبیت نمود.
اولین باغبانان از شهر ساری در زمان شهردار وقت جلال خاوری جهت آموزش به مرکز تحقیقات وزارت کشور معرفی شدند و با اعزام باغبانان از شهرهای مختلف اولین کلاس باغبانی با کمک دانشکده کشاورزی کرج در وزارت کشور تشکیل شد.
که در آن دوران اولین کنکور فضای سبز نیز از طریق آزمون سراسری برگزار گردید که حاصل آن استخدام اولین مهندسین فضای سبز جهان، آبادی و عمران شهرها و بخش های سراسر کشور در جهت حفظ، احیا و توسعه فضای سبز بود.
از دیگر اقدامات مهم میتوان به ایجاد فضای سبز در جنوب کشور به خصوص در شهر بندر عباس و استانهای ساحلی اشاره کرد.
در بازدیدی که شیوخ حاشیه خلیج فارس از این مناطق داشتند از وزارت کشور ایران تقاضای کارشناس نمودند و پیرو این تقاضا اولین کارشناس فضای سبز به دوبی اعزام شد تا مقدمات را مهیا کند و پس ازآن از اینجانب دعوت شد تا به دوبی و دیره سفر کنم.
نمونه ای از اقدامات در آن منطقه احداث پارک جنب فرودگاه المشرف دوبی در مساحت 240 هکتار بود که درکویر احداث شد و امروز از پارکهای معروف دوبی می باشد که مورد قدردانی حکام دوبی در آن زمان نیز قرار گرفته بود.
با انجام این اقدامات و اعلام موجودیت فضای سبز اقدامات دیگری از جمله طرح ایجاد کمربندهای سبز اطراف تهران در دامنه جنوبی البرز پیگیری شد که طی 5 برنامه 20 ساله پیشنهاد تا با همکاری مردم به اجرا درآید که بعدها توسط بعضی سازمانها ومدیران پیگیری شد.
این طرح به منظور جلوگیری از نابودی تهران در قالب موضوع «تهران می میرد» عنوان شد و اینجانب طی سالهای متمادی موضوع را پیگیری و خطراتی که متوجه سلامتی و حیات مردم تهران بود را گوشزد نمودم و همچنین در مصاحبه های زیادی مانند انچه در روزنامه ایران با عنوان « فاجعه نزدیک است» دغدغه های خود را در این خصوص با ارائه راه حل پیگیری نمودم.
در این خصوص باید مسئولین امر در امور مربوط به ساختمان و مسکن برای مردم شهرهای اطراف تهران و دیگر شهرها معادل نیاز هر فرد فضای سبز جهت استراحت روزانه و تخلیه انرژی برای کودکان منظور شود تا از فاجعه بزرگی که تهران با آن رو برو است پیشگیری شود.
* مسئولین وقت تا چه اندازه از طرح ها و ایده های شما استقبال میکردند؟
در آن دوران از طرف «محمدرضا مهدوی کنی» وزیر کشور وقت اختیار تام در امورفضای سبز به بنده واگذار شده بود و در دوره های بعدی همچنین «علی اکبرناطق نوری» و «اکبر هاشمی رفسنجانی» امورفضای سبز کشور و حتی سایر امورغیر مرتبط با فضای سبز را به بنده واگذار کردند که با اعتقاد کامل وارد عمل شدم.
* دغدغه شما در حال حاضر چیست؟
اعتقاد دارم استنشاق لحظه به لحظه هوای مسموم علاوه بر جسم، فکر را مسموم میکند و بر اقدامات و تصمیمات افراد اثرمیگذارد و جوامع بشری را به نابودی میکشاند.
این سموم معظلی است که همراه با احداث ساختمان های مرتفع فضای نفس کشیدن شهرها را از بین میبرد و امکان رشد و بالندگی را از کودکان میگیرد ومردم را دچار بیماری و رخوت میکند.
محیط شهری باید مناسب زندگی انسان باشد اما آپارتمان هایی که برای سکونت انسان مناسب نیست و عدم وجود فضای سبزمحلات رابطه انسان با طبیعت را از بین برده و انسان را از مادر خویش که طبیعت است دور کرده و مشکلات جسمی وروانی برای مردم به ویژه در کلان شهر ها ایجاد کرده است.
بچه ها فضایی برای « تخلیه انرژی» میخواهند اما با از بین رفتن فضاهای آزاد و فضاهای سبز انسانهایی بیمار و ناسالم پدید می آید.
به همین علت در سال 1347 اولین پارک محله ای در رامسر و لپاسر با پیشنهاد اینجانب و با کمک کودکان شهر ایجاد شد چون اعتقاد بر این دارم که آموزش از دامان مادر همراه با رشد کودکان در زمینه حفظ و دوست داشتن طبیعت در ذهن کودک نهادینه شود.
در فضای سبز محلات که کودکان در احداث آن نقش داشته باشند میتواند نه تنها هوای سالم همراه با بازی کودکانه داشته باشند بلکه آموزش و پرورش آنان نیز در چنین محیط هایی انجام شود.
راز رشد و بالندگی کودکان و مادران که گل های این جامعه و اولین معلم فضای سبز هستند در محیط سبز به ویژه فضای سبز محلات اتفاق می افتد.
* به نظر شما آینده فضای شهری چه خواهد شد؟
نبود شرایط «تقسیط عادلانه ثروت « که بخشی ازآن به نبود محیط مناسب در زندگی شهری برمیگردد خانواده ها را متمایل کرده تا برای رسیدن به شرایط بهتر برای خود و کودکان به کشورهای دیگر مهاجرت کنند.
* از دیگر اقداماتی که برای سازندگی کشور انجام داده اید را برای مخاطبان نشریه عنوان کنید.
طرح بیمه کشاورزان که با حمایت رئیس جمهور وقت تصویب شد ، طرح ساماندهی کاریزها وقنوات، راه اندازی لاستیک پارس(پیروزی) در کشور به منظور خودکفایی در تولید لاستیک ، مبارزه با طاعون گاوی که طی شش ماه به کنترل درآمد، همچنین مدیریت بنادر در جنوب و گنجاندن موضوع فضای سبز در کتب درسی به پیشنهاد اینجانب که به تصویب شهید رجایی نیز رسید، انتقال آموزشگاه علوم دریایی از چابهار به نوشهر با مشاوره و همکاری سید حسن عارفی وزیرعلوم وقت، کمک و همکاری جهت بازگشایی مجدد دانشگاه تهران پس از حادثه شهادت شهید رجایی، تدریس در کلاس آموزش قبل از خدمت شهرداران و بخشداران در خصوص فضای سبز و تدریس فضای سبز در اولین دبیرستان دخترانه شرافت در کرج از جمله اقداماتی بود که به بنده محول شد وبه نحو شایسته ای به انجام رسید.
* سخن پایانی؛
حاصل کار برای زندگی شخصی من چنین است که حتی تقاضای بازنشستگی دادم و مورد قبول واقع نشد و این موضوع نشان میدهد که خدمتگذاران دیده نمیشوند و از این موضوع که راه برای ساختن آینده با تفکر آینده نگری پیگیری نمیشود، بسیار رنج میکشم.
میخواهم تاکید کنم که برخی مسائل شهری از طریق تجربیات گذشته و استفاده از نیروهای مردمی قابل اجراست.
بنده سالهاست که به عنوان شهروند افتخاری گرگان انتخاب شده ام و پیشنهادم برای ایجاد یک شهر توریستی به منظور ایجاد درآمد برای مردم و آیندگان موضوعی است که میتواند شهر را متحول کند و باید توسط افراد شایسته پیگیری شود.