به گزارش برنا، «چرا ملت ها شکست میخورند» با نگارشی درخشان و دلپذیر به پرسشی پاسخ میدهد که قرن ها متخصصان را درمانده کرده است. چرا برخی کشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیرند و به واسطه ثروت و فقر، سلامتی و بیماری، غذا و قحطی از یکدیگر مجزا میشوند؟» آیا این امر ناشی از فرهنگ، آب و هوا یا جغرافیا است؟ شاید جهل و غفلت از سیاست های صحیح علت ناکامی ها است؟ مطلقا خیر.
هیچ یک از این عوامل قطعی یا محتوم نیستند. از این که بگذریم، چگونه توضیح دهیم که چرا بوتسوانا تبدیل به یکی از کشورهایی شده است که سریعترین رشدها را در جهان دارند، در حالی که سایر کشورهای آفریقایی همچون زیمباوه، کنگو و سیرالئون در ورطه فقر و خشونت گرفتار آمده اند؟ دارون عجم اوغلو و رابینسون قاطعانه نشان می دهند که این نهادهای اقتصادی و سیاسی ساخته دست بشرند که شالوده موفقیت اقتصادی (یا فقدان آن) را می سازند. عجم اوغلو و رابینسون بر مبنای پازنده سال مطالعه بر روی منابع اصلی به شواهد تاریخی فوق العاده ای از امپراطوری رُم، دولت-شهرهای مایا و نیز دوران قرون وسطی، اتحادیه جماهیر شوروی و آفریقا نظم می بخشند تا نظریه اقتصادی سیاسی تازه ای بنا کند که ارتبازی وسیع با پریش های سترگ امروزین دارد. «چرا ملت ها شکست می خورند؟» نحوه نگاه و درک شما را نیست به جهان دگرگون می کند.
این کتاب برای مخاطبان عام نیز جذاب است چرا که در آن نویسندهها داستانهایی از شکلگیری و افول ملتهای مختلف را بیان کردهاند. آنها اعتقاد دارند که نهادهای اقتصادی مختلف در کشورها سطح رفاه مردم را تایین میکنند و به آنها انگیزه برای تلاش و کار میدهند. اما همین نهادهای اقتصادی را قدرتهای سیاسی میسازند.