فلسفه تجمیع فیزیک اتمی و شعر در وجود باران نیکراه

|
۱۴۰۰/۰۶/۱۶
|
۱۳:۵۶:۰۵
| کد خبر: ۱۲۳۰۳۶۸
فلسفه تجمیع فیزیک اتمی و شعر در وجود باران نیکراه
باران نیکراه و رضا شجیع مهمان های برنامه پانزده شهریور ماه صبح پارسی بودند.

به گزارش برنا؛ در بخش ابتدایی برنامه گفت و گو محور «شب نشینی» رضا شجیع محقق و پژوهشگر حوزه فرهنگ ورزشی و مدیریت ورزشی به عنوان مهمان با عبدالرضا امیراحمدی به گفت و گو نشست.

شجیع گفت: رشته تربیت بدنی را در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری ادامه دادم و در دوره دکتری مدیریت ورزشی خوانده ام. طی سه دهه گذشته وضعیت علمی در ورزش بهبود جدی یافته و دانشکده های علوم ورزشی در کشور تاسیس شده است. هر روز از این ورود علم به ورزش نتایج بیشتری می گیریم. امیدواریم این موضوع علمی بودن بیش از پیش وارد دنیای ورزش شده و اوضاع بهتر شود.

وی با اشاره به اختتامیه المپیک توکیو تصریح کرد: چنین تورنمنت هایی فقط رقابت نیست بلکه زمینی برای نشان دادن توانایی ها است. بهترین کشورهای المپیک ورزشی بهترین های اقتصادی هستند و این موضوه نشان دهنده این است که دو مولفه مذکور باهم ارتباط دارند. ورزش در توسعه نقش زیادی دارد و در این زمینه شگفتی های باستانی هم وجود دارد که نشان دهنده اهمیت ورزش است.

محقق حوزه فرهنگ ورزشی ادامه داد: ورزش در این خاک ریشه و قدمتی دیرینه دارد مثل جام حسنلو از روستایی در آذربایجان که تصاویری از بوکس امروزی بین طرح های آن دیده می شود. آثار باستانی کشف شده در میمند، سیلک و تپه موسیان طرح هایی دارند که نشان دهنده حرکت و ورزش است. بر اساس آن چه در این آثار دیده می شود ورزش تیر و کمان مربوط به 9 هزار سال قبل از میلاد است. حرکت و فرهنگ هایی مثل حفاظت از آب و طبیعت در این آثار بسیار عجین بوده است.

شجیع افزود: تاریخ ایران در موضوع فعالیت بدنی و ورزش بسیار غنی است گاهی دلم میگیرد که چرا قدر این داشته ها را نمی دانیم.

وی بیان کرد: به مدت 1200 سال المپیک در یونان برگزار می شده است بعد به مدت 1500 سال منسوخ شد و جای خود را به بازیهای گلادیاتوری داده است. المپیک کهن آدابی داشته که با ستایش زئوس و مذهب بسیار عجین بوده تا اینکه احیا می شود و همه مردم و جوامع امکان حضور در آن را می یابند.

این محقق ورزشی درباره نشان مسابقات المپیک اظهار داشت: حلقه های نشان المپیک نمادی از 5 قاره جهان هستند که هر کدام مربوط به یک قاره است و اتصال این حلقه ها بهم انسجام بین ملل را نشان می دهد و جشن انسان ها است. این جشن بزرگ پر از نشانه هایی برای این است که غرب با کمک فرهنگ سرمایه داری روز به روز به واسطه المپیک فرهنگ خود را گسترش می دهد و هرروز حلقه را برای دیگر کشورها تنگ تر می کند.

شجیع گفت: کشور ما پر از استعداد است. ایرانی ها برای مدال نمی جنگند برای آبروی کشور می جنگند. امکانات ورزشی ما با دنیا قابل مقایسه نیست تحریم ها شرایط سختی را برای ورزشکاران ایجاد کرده است و کرونا هم وضع را بدتر کرد. غیرت ایرانی در این میدان ها متبلور می شود با وجود تمام این استعدادها هنوز با دنیا و کشورهای قدرتمند در حوزه ورزش فاصله داریم و می توانیم موفق تر باشیم.

وی تصریح کرد: وقتی تجربه زیسته انسان ها را نگاه می کنیم قهرمان ها الگوی مردم شده اند و متاسفانه این موضوع در حال کمرنگ شدن است. شهر ها دارد از ورزش های اصیل خالی می شود و چنین ورزش هایی فقط در روستاها به چشم می خورد. المپیک هم به سمت ورزش های مدرن پیش می رود حتی ذائقه مردم و جامعه ورزشی در حال تغییر کردن است. در این پهنه استعدادهای زیادی وجود دارد که باید کشف و به آن ها توجه شود.

این محقق حوزه فرهنگ ورزشی افزود: پارادایم المپیک به سمت برابری های جنسیتی می رود این عطش بین بانوان وجود دارد که آن ها هم پا به پای آقایان افتخار آفرینی کنند. امیدواریم در المپیک آینده شاهد حضور موفق بانوان در این حوزه باشیم و افتخار آفرینی های زیادی را ببینیم.

در بخش دوم برنامه باران نیکراه گوینده و دانشجوی رشته فیزیک اتمی به عنوان مهمان معرفی شد. نیکراه گفت: اگر در لحظه زندگی کردن را یاد بگیریم و وقتی در کاری هستیم همه منطق و تلاشمان را به کار بگیریم موفقیت به سراغمان می آید. انسان موجود محدودی است که اختیارات کوچکی دارد و باید بتواند از توانایی هایش استفاده کند.

وی درباره فعالیتش در زمینه خلبانی تصریح کرد: من جوجه خلبانی بیش نیستم. در همه حوزه هایی که فعالیت می کنم راه نزفته زیاد دارم و برخی از افراد را که می بینم به آن ها غبطه می خورم و می فهمم در مقایسه با آن ها من چیزی نیستم.

گوینده معروف ادامه داد: وقتی واقعا خسته می شوم به شعرها پناه می برم. از درک معنای برخی از شعرها عاجز هستم. همیشه دوست دارم چیزی که خودم با تمام وجود حسش کرده ام را به مخاطبم بگویم تا بتواند تاثیر گذار باشد و مخاطبانم از آن استفاده کنند وگرنه این اشعار فقط از دهان من خارج می شود.

نیکراه بیان کرد: وقتی میبینم افراد مختلف به ویژه بچه ها اشعاری را که من اجرا کرده ام حفظ می کنند خوشحال می شوم چون معتقدم حتی اگر معنای اشعار را درست نمی دانند اما روزی این اشعاری که خوانده است برایش نجات دهنده خواهد بود و اگر در آن هنگام نامی از من در ذهنشان باشد تمام حال خوب من است؛ اینکه دیگران نیز این مسیر را پیش بگیرند برایم دوست داشتنی است.

وی اظهار داشت: انقدر کتاب ورق نزده و خط نخوانده و بیت نشنیده داریم که هرچقدر افراد شعرخوان زیاد شوند بازهم شعر داریم تا بتوانیم این رسالت را به انجام برسانیم.

این گوینده گیلانی درباره خوش صدا بودنش گفت: قطعا ژنتیک بی تاثیر نیست؛ برادرم بهتاش هم خوش صدا است و خواننده فورکلور است. در سن 20 سالگی اولین بار به من گفتند که صدایم قشنگ است در مراسم شب شعر حضور یافتم که در آن زمان خیلی از آن فضا دور بودم و چون سال اول دانشگاه بودم بیشتر حواسم به درس بود؛ خیلی خوشم آمد و به نظرم آمد می توانم این کار را انجام دهم و تصمیم گرفتم در شب شعر بعدی خودم هم شعر بخوانم.

نیکراه افزود: در زندگی به دنبال تجربه کردن و نظاره گر بودن می گردم. ساعت شنی چیز جالبی است، شن هایی که پایین هستند نماد گذشته و شن های قسمت بالایی نماد آینده هستند. گلوگاه آن حال است که نمی توان آن را نگه داشت و نمی توان تعداد آن را مشخص کرد که چه میزان شن از این گلوگاه عبور کند و تعداد یک نواختی است. آینده به آنی تبدیل به گذشته می شود و نمی توانیم کاری کنیم فقط می توانیم لذت ببریم.

وی درباره رشته تحصیلی اش بیان کرد: انتخاب اولم فیزیک نبوده اما همه رشته ها آنقدر جذابیت داشته است که دانشمندان برای آن زمان بگذارند و داده های جدیدی را از آن کشف کنند به خاطر همین من هم سعی می کنم به این زیبایی ها دست یابم. برایم همین اتفاق درمورد خلبانی فیزیک و ادبیات هم افتاده است.

گوینده معروف تصریح کرد: تمام تلاشم را می کنم که لحظه را زیست کنم. نگاه کردن به اتفاقات از زاویه بالایی و از سقف به داستان نگاه کردن را دوست دارم؛ در ادبیات رسیدن به تئوری ابیات، در هواپیما از بالا نگاه کردن و در فیزیک بیرون آمدن از کره زمین و به آن نگاه کردن را دوست دارم.

نیکراه ادامه داد: به دنبال کشف و زیست کردن و دخیل بودن در زندگی هستم؛ انگار دوست دارم چیزی هم من سر سفره این زندگی بگذارم ولی تا نگاه نکنم نمی توانم بفهمم چه چیزی سر سفره کم است که آن را آماده کنم.

وی درباره تقابل عقل و احساس گفت: عقل و احساس را نمی توان از هم تمییز داد. اگر کسی فقط منطقی باشد ربات می شود و کسی که فقط احساسی است هم نمی تواند زندگی کند بنابراین عقل و احساس را باید باهم تلفیق کرد. درباره بسیاری از علوم و هنرها چیزی نمی دانم اما به خودم قول داده ام تا 40 سالگی جهان های جدید را تجربه کنم و در عرصه های جدید پا بگذارم. زندگی نباید به این بگذرد که فقط چند زمینه را دنبال کنیم باید تا جایی که از دستمان بر می آید تاثیر گذار باشیم و زمینه های مختلف را تجربه کنیم.

این گوینده گیلانی که این روزها ویدئوهایش به وفور در فضای مجازی یافت می شود تصریح کرد: به این معتقد هستم که همه آدم ها در هر جغرافیا باید آرامگاهی را برای خودشان پیدا کنند و بتوانند فکر کنند و با خودشان خلوت کنند بدون اینکه حس کنند دیده می شوند. شاید مکان خاصی نیاز نباشد اما خلوت کردن حال انسان را خوب می کند.

نیکراه افزود: انسان به طور کلی معمولی است؛ 99 درصد وجود آدم ها باهم مشابه است و همه تفاوت های انسان ها در استعدادها و جهان هایی که به دنبالشان می روند به یک درصد باقی مانده مربوط می شود. پس همه ما معمولی هستیم من هم مثل بقیه یک انسان معمولی ای هستم که می دانم معمولی هستم.

اطلاعات بیشتر درباره «شب نشینی» و مهمان های برنامه هر روز در صفحه اینستاگرامی @shabneshini.irani بارگذاری می شود.

نظر شما