به گزارش برنا به نقل از روابط عمومی انتشارات علمی و فرهنگی، در ابتدای این مراسم هادی حیدری مجری برنامه، یادداشتی از نادره رضایی مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی که به علت درگذشت پدر خود در این مراسم حضور نداشت، قرائت کرد که متن آن بدین شرح است: شاید پرداختن به هویت بصری در این زمانهٔ عسرت و این تنگنای اقتصاد فرهنگ، کاری غیرضروری به نظر بیاید. ضرورتش اما برای ما از یک دیدگاه کلی سرچشمه میگیرد که جزو رئوس مأموریت انتشارات در تاریخ فعالیتش یعنی عرضه بهترین محتوا در بهترین صورت و قالب است. نگاهی به تاریخچهٔ بصری انتشارات در چاپ آثار روشن خواهد کرد که کتابآرایی همواره واجد اهمیت بوده است. در ذکر اهمیت این موضوع همه میدانیم که زندهیاد هرمز وحید را پدر کتابآرایی نوین میدانند و بارها دربارهٔ دقت و ذوق تاریخی او بسیار شنیده و آنها را در آثار منتشر شده در فرانکلین دیدهایم. اما شاید کمتر شنیده باشیم که احمد سمیعی گیلانی خود کتابهای منتشره در فرانکلین را انتخاب، ویرایش و کتابآرایی میکرد و این نشان میدهد که محتوا و صورت در عرصهٔ کتاب جدایی ناپذیرند.
او در ادامهٔ این یاداشت نوشته است: دربارهٔ هویت بصری هم لوگو و نشانها، از نشان کله اسبی فرانکلین گرفته تا نشان شمع و قلم علمی و فرهنگی، نشانهایی شناخته شده در تاریخ نشر کشورند و تعریف شکل یکسان و قلم متناسب به نحو مستمر در دورههای گوناگون تاریخ انتشارات علمی و فرهنگی اهمیت داشته است. شمایل و طرح مجموعه «گزیدهٔ ادب پارسی» در خاطر تمامی اهالی ادب پارسی زنده است. نوار سرخ بر زمینهٔ سرمهای کتابهای مجموعهٔ «تاریخ جهان» را کمتر کسی است که به یاد نیاورد. کتابهای جیبی که هم به واسطهٔ قطع و هم به واسطه بهرهمندی از ذوق افرادی چون زندهیاد مرتضی ممیز در طراحی جلد، در زمانهٔ خود بخشی از تاریخ چاپ و کتابآرایی در ایران به شمار میروند. قطع مجموعه آثار کلاسیک «اندیشه غرب»، قطع «سیاست ارسطو» با نشان کلهاسبی و همچنین صفحهبندی «تاریخ تمدن» ویل دورانت در زمرهٔ ماندگارترین کتابها درآمدهاند.
نادره رضایی در پایان این یاداشت دربارهٔ طراحی قلم فرانکلین آورده است: با چنان پیشینهای، طراحی قلم انتشارات در برنامهٔ کار ما واقع شد و به افتخار زندهیاد صنعتیزاده بنیانگذار فرانکلین و به یاد تمامی اهالی انتشارات فرانکلین و به پاس آثار انتشاریافته در انتشارات فرانکلین، قلم فرانکلین نشانی دیگر از این انتشارات خواهد بود.
بهرام پروین گنابادی معاون فرهنگی انتشارات علمی و فرهنگی دربارهٔ اولینهای تاریخ نشر که فرانکلین در آن حضور داشته است، بیان کرد: مهر ماه سال ۹۹ در سخنانی گفتم که فرانکلین برای سرزمین ما یک انتشارات نبود، بلکه فراتر از آن یک مکتب بود. از این جملهٔ من برداشتهای مختلفی شد، اما فرانکلین در بسیاری از اولینهای صنعت نشر کشور ما حضور داشته است. فرانکلین برای اولین بار در ایران ویرایش متون ترجمه و به طور کلی ویرایش را شکل داد و آن را نهادینه کرد. ناشران ما اکنون جرأت ندارند یک شعر آمریکایی را ترجمه و با متن اصلی آن کنار هم منتشر کنند، اما در دههٔ سی فرانکلین متون ترجمه را همراه متن اصلی به چاپ میرساند و با این کار قدرت مترجمان و چشم تیزبین ویراستاران خود را نشان میداد.
او ادامه داد: حتی بسیاری از کتابهای غیرداستانی فرانکلین مانند کتاب «مقدمه ابن خلدون» بالای ۳۰ بار چاپ شدند. در آن سالها در زمینهٔ کتابآرایی اول بودند و افرادی را به خارج از کشور فرستادند تا برای این کار دوره ببینند. همچنین اگر به تاریخ کتاب کودک در ایران نگاه کنیم، فرانکلین از پیشگامان در این زمینه بود و تمرکز خود را روی زبان کودک گذاشته بود. همچنین انتشار کتابهای درسی و البته مجلهٔ «کتاب امروز» که بسیاری از مجلههای معروف آن زمان از آن الگوبرداری میکردند. حتی وقتی بعد از سالها مجلهٔ دوجلدی «کتاب امروز» به همت انتشارات علمی و فرهنگی تجدید چاپ شد، با وجود قیمت بالایی که داشت در بازار نایاب شد و این استقبال مخاطبان بعد از گذشت چند سال نشان از اصالت متن در این انتشارات دارد.
معاون فرهنگی انتشارات علمی و فرهنگی با اشاره به اینکه در ادامه همان رویکرد فرانکلین امروزه کتابهای ما هم باید اصالت داشته باشند، تصریح کرد: بر مبنای ریشه گرفتن دوبارهٔ همان اصالتهای فرانکلین، امروزه طرح جلد، فونت، متن و... کتابهای علمی و فرهنگی هم باید بااصالت باشند و این انتشارات هویت بصری مخصوص به خود را داشته باشد و به تبع آن برای همیشه در یاد مخاطبان بماند.
بخش بعدی مراسم برگزاری میزگردی چهارنفره با حضور آقایان ساعد مِشکی، یونس شُکرخواه، دامون خانجانزاده و مجید کاشانی بود.
ساعد مِشکی طراح گرافیک و مدیرعامل انتشارات مِشکی در جایگاه نخستین سخنران دربارهٔ اهمیت هویت بصری تشریح کرد: هویت بصری برای یک سازمان یا مؤسسه به اندازهٔ داشتن هویت برای انسانها اهمیت دارد. هویت ما را نسبت به دیگران متمایز میکند و این وجه تمایز را طراحان سعی میکنند با طراحی لوگو، قلم و اجزای هویت بصری برای یک سازمان به ارمغان بیاورند و به تبع آن، این امر در انتشارات هم همین کارکرد و اهمیت دارد و آن را نسبت به دیگر انتشارت متمایز میکند.
او افزود: از مدیران انتشارات علمی و فرهنگی بابت اینکه نام فرانکلین را بر این قلم گذاشتند، تشکر میکنم و این امر موجب میشود که برای همیشه در تاریخ این انتشارات ثبت شود. یک تشکر دیگر هم از این بابت که این پروژه را به یک تیم طراحی حرفهای واگذار کردند.
این طراح گرافیک خاطرنشان کرد: ای کاش برای هر بخشی از کتابهای انتشارات علمی و فرهنگی یک قلم اختصاصی درنظر گرفته شود. مثلا کتابهای کودک، ادبیات کلاسیک، ادبیات مدرن و ... قلم مخصوص به خود را داشته باشند و ما به محض دیدن متن کتاب، متوجه شویم مربوط به کدام دسته از کتابهای علمی و فرهنگی است. اگر این اتفاق رخ دهد قطعاً قدم بزرگی در عرصهٔ انتشارات کشور خواهد بود.
مجید کاشانی طراح هویت بصری انتشارات علمی و فرهنگی در مقام سخنران دوم دربارهٔ روند پژوهش و آغاز طراحی هویت بصری این مجموعه عنوان کرد: در ابتدا به دلیل اهمیت فرانکلین و انتشارات علمی و فرهنگی تمام اجزای بصری این انتشارات و زیرمجموعههای آن را استخراج و آسیبشناسی کردیم. در این سالها از لوگوی علمی و فرهنگی در فضاهای گوناگونی استفاده شده بود و آسیبهای زیادی به آن وارد شده بود. در نتیجه تمام لوگوها را اصلاح و ساماندهی کردیم و درنهایت به این نتیجه رسیدیم که باید قلم اختصاصی هم در کنار هویت بصری داشته باشیم تا این پروژه تکمیل شود.
او خاطرنشان کرد: با این ساختار کتابهای جدیدی که منتشر میشوند هم سامان میگیرند و با صفحهآرایی و هویت بصری مناسب و قلم مخصوص ارایٔه میشوند.
طراح هویت بصری انتشارات علمی و فرهنگی اظهار کرد: این تازه ابتدای مسیر است و ما میتوانیم خانوادهٔ قلم فرانکلین را گسترش دهیم و به مَثل در دیگر فضاهای این انتشارات مانند موسیقی و سینما فعالیت کنیم. امیدوارم که مدیران آینده علمی و فرهنگی هم همین مسیر و رویکرد را ادامه دهند تا این تلاش 2 ساله ما در سامانبخشیدن به هویت بصری انتشارات علمی و فرهنگی به ثمر بنشیند و سرآغازی باشد تا دیگر ناشران هم به این سمت حرکت کنند.
دامون خانجانزاده طراح قلم فرانکلین نیز دربارهٔ ظرفیتهای خط فارسی توضیح داد: در ابتدا باید بگویم که مدیریت انتشارات موجب رخ دادن این اتفاق شد و این مهم است که میبینیم یک ناشر به این میزان دغدغهٔ محتوا، فرم و خط مناسب فرانکلین را دارد. بزرگانی مانند سیفالله یزدانی، هرمز وحید، مرتضی ممیز، پرویز کلانتری و نورالدین زرین کلک در این انتشارات فعالیت میکردند و اگر اکنون خط ما به جایی رسیده است که هر بنگاه، سازمان و نهادی برای خود سفارش خط مخصوص میدهد، نشان دهنده ظرفیت بالای خط فارسی است. ما مانند دستگاههای موسیقی هفت دستگاه خط در فارسی داریم و این در هیج فرهنگ خطی دیگری مشاهده نمیشود.
او افزود: در طول تاریخ افراد زیادی ازجمله روشنفکران خواستهاند که خط و زبان فارسی را تغییر دهند اما موفق نشدند زیرا خط ایرانی از دل فرهنگ مردم سرچشمه میگیرد و تغییرپذیر نیست.
خانجانزاده با اشاره به لزوم طراحی قلم مخصوص برای انتشارات، گفت: معمولاً هر سازمانی در دنیا خط مخصوص خودش را دارد، اما در ایران همهٔ ناشران ما از یک خط مشابه استفاده میکنند و یکی از دلایل اینکه کتابهایشان کمتر فروش میرود، این است که خطشان را عوض نمیکنند. من تاکنون با سه انتشارات مِشکی، کارنامه و فرانکلین همکاری کردهام و در ده ضخامت برای آنها قلم مخصوص خودشان را طراحی کردهام.
یونس شُکرخواه روزنامهنگار، استاد و پژوهشگر علم ارتباطات در مقام آخرین سخنران دربارهٔ نقش ارتباطی هویت بصری و قلم با مخاطبان تصریح کرد: درواقع به عنوان یک روزنامهنگار اینگونه بگویم که هیچ چیزی شکل نمیگیرد الا زیر سایهٔ ارتباطات. باید توضیح بدهم که ما در ارتباطات حول محور رمزگذاری و رمزگشایی حرکت میکنیم و این رمز گاهی تابلوی بامخاطبی، گاهی بین پیام نشریه با خواننده، گاهی بین یک صوت با شنونده و گاهی بین یک ایماژ با بیننده به وجود میآید. به طور مثال طراحان هویت بصری رمزگذار هستند و ما مخاطبان از آنچه آنها به ما توصیه میکنند رمزگشایی میکنیم.
او ادامه داد: از جنبه رمزگذاری هرگز چیزی تمام شده نیست و گاهی رمزی جای رمز دیگری را میگیرد. مثلاً اینکه چرا ما برای مطالب گوناگون از قلمهای نستعلیق، آنلاین، روزنامه و کودک استفاده میکنیم؟ در اینجاست که در حوزهٔ ارتباطات پدیده همنشینی - جانشینی شکل میگیرد. دوستان هم اشاره کردند که فونتهای گوناگون برای مخاطبان، مطالب و بخشهای گوناگون طراحی کنیم و به نظر من طراحان قبل از اینکه رمزگذاران خوبی باشند، باید بتوانند به صورت حرفهای رمزگشایی کنند و ارتباط با مخاطب را در قلم به وجود بیاورند. بهطور مثال لباسهای ما در کمد کنار هم همنشینی دارند، اما زمانی که بخواهیم به مجلس عزاداری برویم، لباس مخصوص به آن موقعیت را انتخاب میکنیم و در اینجاست که جانشینی معنا پیدا میکند و به عبارتی لباس ما به زبان تبدیل میشود و معنا پیدا میکند. به همین دلیل اگر قرار است برای هر سازمانی قلمی خاص طراحی کنیم، آن قلم باید برای منظورهای خاص طراحی و رمزگشایی شود.
این استاد ارتباطات با بیان اینکه نباید صرفاً به زیبایی قلم اکتفا کرد، گفت: بحث ما بر سر قلم نیست بلکه قصه بر سر ارتباط با مخاطب است، به طور مثال کودکان با شکل ظاهری و خوانش برخی فونتها مشکل دارند و این یک چیزی مانند فونت دکوراتیو نیست و باید بدانیم که چه کاربردی دارد، نه اینکه همه چیز را فدای زیبایی متن کنیم.
او دربارهٔ اهمیت نهادینه کردن موضوع هویت بصری و قلم اختصاصی عنوان کرد: اگر کار هویت بصری این دوستان در انتشارات علمی و فرهنگی فراگیر و ادبیات آن توزیع نشود، صرفاً به عنوان یک قلم باقی میماند و نمیتواند به زبان فرانکلین تبدیل شود و به تبع آن به درستی با مخاطب ارتباط برقرار و معنا و حس متن را منتقل کند. اگر دربارهٔ این قضیه ننویسیم و درباره آن حرف نزنیم، این موضوع مانند یک جزیره خاموش میماند.
او در پایان دربارهٔ راههای تبدیل شدن این هویت بصری به ادبیات پیشنهاد کرد: به نظر من انتشارات علمی و فرهنگی هر ماه باید یک کنفرانس در موضوع هویت بصری و به طور خاص قلم اختصاصی برگزار کند. من برای ترویج ادبیات سه جا را سراغ دارم؛ نهادهای آکادمیک که باید این نکات را آموزش دهند، نهادهای رسانهای که باید ایدههای نو ارایٔه کنند و در آخر نهادهای صنفی میتوانند به این مسیٔله کمک کنند و انتشارات علمی و فرهنگی را هم به عنوان یک نصف میبینم که میتواند این مسیٔله را در جامعهٔ نشر کشور نهادینه کند.
در پایان این مراسم با حضور خبرنگاران و مهمانهای دیگری مانند گلی امامی، محمدجواد حقشناس، محمدرضا زائری و ... از دفترچهٔ اصلاح هویت بصری و قلم اختصاصی فرانکلین رونمایی شد.