به گزارش برنا، متن پیام منتشر شده به شرح زیر است:
هو الطیف
برای پدر و اندیشه های ماندگارش
پدر، شامگاه 24 مهرماه سفر بی پایان خود را به سمت ابدیت آغاز کرد. از اولین روزهای وخامت بیماری، دوستان و همکاران قدیمی جویای احوالش بودند و از هیچ کمکی برای بهبودی دریغ نکردند. از نخستین ساعات پس از درگذشت نیز با تسلیت و همراهیشان بازماندگان را مورد لطف قرار دادند.
پدر، در تمامی سالهای زندگی، دغدغهای بزرگتر از هنر و سینمای انقلاب اسلامی نداشت. این نگرش در آثاری نظیر «زندان دولهتو»، «اتاق یک»، «الماس بنفش»، «انفجار در اتاق عمل»، «شیرین و فرهاد» و ... متبلور است. او حتی پس از سالهای توقف فعالیت نیز لحظهای از این دغدغه دست نکشید و هر لحظه و هر زمان در پی سوژههایی برای ساخت آثاری با محتوای اسلامی و انقلابی بود. پدر، سینما را از مظاهر ملکوت میدانست، اعتقاد داشت برای به تصویر کشیدن مفاهیم و اعتقاداتمان هیچ راهی بهتر از فیلمسازی وجود ندارد.
با همین تفکر، در سال ۱۳۷۵ عازم حج شد. در این سفر، به محض رویت خانهی کعبه، از خدا خواست که شناختی از جهان و ابدیت به او بدهد که بتواند آثاری مبتنی بر این شناخت تولید کند. فیلمنامههایی با موضوعاتی مثل مراسم حج، جنگ بوسنی، کودتای 28 مرداد، زندگینامه شهید حسین خرازی، شهید محمدحسین یوسفالهی و شهید قاسم سلیمانی و انواع موضوعات مختلف، در میان دستنوشتهها و آثار ایشان در حال حاضر موجود است.
تصویر پدر در حال تفکر، تحقیق و پژوهش صحنه¬ی ثابت تمام روزهای زندگی مشترک با همسرش و خاطرات کودکی، نوجوانی و جوانی فرزندانش است. او همیشه برای اهل خانه یادآوری میکرد که «قصه»، مهمترین قسمت یک اثر است. او بهترین راه انتقال مفاهیم دینی و انقلابی را داستانپردازی و فیلمسازی میدانست.
پدر، از اولین ساعات شهادت شهید قاسم سلیمانی، به دنبال نوشتن اثری برای پاسداشت مقام ایشان بود و از مطالعهی منابع مختلف دریغ نمیکرد. در یک سال و نیم پس از شهادت سردار عزیز، او مشغول نوشتن فیلمنامهای با موضوع زندگی سردار شهید و همرزم ایشان «محمدحسین یوسفالهی» بود. فیلمنامهای با نام «حسین پسر غلامحسین» حاصل همین تلاش است.
رحیم رحیمیپور علاوه بر عناوینی مثل کارگردان انقلاب و دفاع مقدس، همسری مهربان و پدری دلسوز بود و هست. رزق اهل خانهاش، داستان زندگی شهدا بود، به خصوص شهدایی که فیلمی از زندگی آنها ساخته نشده بود. رحیم رحیمیپور با مشاهدهی چندین بارهی هر اثر و تحلیل نکته به نکته آن و ساعتها نشستن در سالن سینما و آموختن، هر روز اطلاعات خود را در زمینه حرفهایاش افزایش میداد. تا آخرین روزهای عمرش مشغول یاد گرفتن نکات جدیدی برای فیلمسازی بود. چند روز پیش از ابتلای به بیماری، سیستم سخت افزاری حرفهای تهیه کرد و شروع به آموختن شیوههای جدید تدوین از طریق نرم افزار کرد تا بتوانند بانک عظیم راش (Rush) هایی را که طی ده سال اخیر، با دستان خودش و با دوربین شخصی تهیه کرده بود، تدوین کند. نکات فیلمسازی به قدری برایش اهمیت داشت که حتی در آخرین تماس تصویری در بیمارستان، درخواست داشت که کادر دوربین درست شود. علاوه بر فیلمسازی، مطالعات گستردهای در زمینههای دینی و فلسفی نیز داشت و زمان قابل توجهی را صرف مطالعه تفسیر قرآن میکرد و از این اطلاعات در داستانهای خود بهره میبرد.
رحیم رحیمیپور جزو اولین نسلی بود که کاخ بلند هنر و سینمای انقلاب اسلامی را بنا نهادند. آثار وی در کنار همکارانش، جزو اولین سنگ بناهای این کاخ بلند است. ساخت و انتشار فیلمهایی دیگر از آثار به جا مانده از این نگرش، علاوه بر ماندگارسازی اندیشههای یک هنرمند مسلمان ولایت مدار، موجب خواهد شد تا بخشی از مفاهیم انقلاب به بهترین نحو منتقل شود. این وظیفه بر عهده همکاران و مسئولین هنری جمهوری اسلامی است که دغدغه مند فرهنگ انقلاب هستند. خانواده رحیمیپور، از هرگونه پیشنهاد جهت حفظ، ساخت و انتشار استقبال می کند.
در پایان ضمن تشکر ویژه از تمامی بزرگوارانی که لطف و محبت خود را ابراز کردند، طلب دعای خیر میشود.
همسر و فرزندان مرحوم رحیم رحیمیپور
فاطمه قربانی، نغمه، علی و مریم