خبرگزاری برنا به مناسبت روز نوجوان بررسی می‌کند؛

اهمیت تقویت روحیه مشارکت اجتماعی به نوجوانان برای ورود به جوانی/ آموزش و پرورش کجاست؟

|
۱۴۰۰/۰۸/۰۹
|
۰۵:۱۴:۳۹
| کد خبر: ۱۲۵۳۹۴۰
اهمیت تقویت روحیه مشارکت اجتماعی به نوجوانان برای ورود به جوانی/ آموزش و پرورش کجاست؟
اهمیت مشارکت اجتماعی و آموزش آن در دوره کودکی و نوجوانی به فرزندان یکی از مسائلی است که نباید راحت از کار بگذریم امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته آموزش مشارکت اجتماعی یک اصل که در خانواده و مدارس به آن توجه ویژه‌ای می‌شود اما برای تقویت این روحیه در کشورمان چه اقداماتی انجام شده است؟

به گزارش برنا؛ آغاز یک دوره جدید در زندگی، دوره‌ای حساس و با تغییرات ناگهانی که حسابی افراد را درگیر خود می‌کند شب می‌خوابی و وقتی صبح شد  با صدای جدید خودت مواجه می‌شوی، صدا دو رگه که می‌توان گفت سرآغاز مرد شدن است و یا تغییراتی که برای یک دختر ایجاد می‌شود، شاید در ابتدا او را بترساند اما این تغییرات آغاز دوره جدیدی از زندگی است که نامش را نوجوانی می‌خوانیم. دوره نوجوانی یکی از مهم ترین و حساس ترین دوره‌هایی است که پشت سر می‌گذاریم دوره‌ای است که فرد از دنیای کودکی به دنیای بزرگ‌سالی وارد می‌شود. در این میان تغییرات عمده‌ای در فرد ایجاد می‌شود که شامل تغییر و تحول جسمانی و هورمونی از یک‌سو و تغییر در نقش‌ها، افزایش مسئولیت‌ها در خانواده و جامعه از سوی دیگر است؛ یعنی تغییرات ظاهری و درونی باهم همراه می‌شوند. پیامد‌های کوتاه‌مدت دوران بلوغ ممکن است بیش‌تر از آن‌که به نوجوان فشار بیاورد، خانواده‌ها را تحت‌فشار قرار دهد.

این مرحله، یکی از مراحل بحرانی در زندگی هر فرد است که عبور کردن موفق از آن نقش تعیین‌کننده‌ای بر سلامت روان و شخصیت فرد در دوران بزرگ‌سالی دارد. باید بدانیم که بسیاری از مشکلات جسمانی، روانی، اجتماعی و رفتار‌های ناسالم در بزرگ‌سالی، ریشه در زمان نوجوانی دارند. هر چه خانواده آگاهی و درک بهتری از این دوره و چالش‌های آن داشته باشند، بهتر می‌توانند بستر مناسب را برای شکل‌گیری شخصیتی قوی و سازنده در نوجوان خود فراهم کنند. از نوجوانی می‌توان به‌عنوان دوره طوفان و استرس یادکرد.

فرد در دوره نوجوانی ثبات ندارد و دایم در نوسان هستند. گاهی رفتارهای کودکانه دارد و گاهی مانند بزرگسالان رفتار می‌کند. حالات درونی وی نیز دچار تغییرات ناگهانی می‌شوند. گاهی نوجوان در اوج شادمانی و سرخوشی، ‌افسرده و نگران می‌شود. در عین احساس غرور،‌ دچار شرمندگی است یا در عین اینکه ماهیت این سن دقت و توجه به مسایل و موضوعات اطراف است، بعضا بی اعتنایی خاصی از خود در حل مسایل نشان می‌دهد یا حتی ممکن است با وجود شبکه ارتباطی وسیع با دوستان، احساس تنهایی کند. از این تغییرات مهم و اساسی می‌توان دریافت که این دوره تا چه اندازه اهمیت دارد و نقش و حضور جدی خانواده‌ها را در کنار نوجوان می‌طلبد. پدر و مادر باید همگام با نوجوان خود حرکت کنند، هیچگاه او را تنها نگذارند. همیشه او را مورد حمایت همه جانبه قرار دهند و زمان کافی برای وی بگذارند، با او درباره موضوعات مختلف صحبت کنند تا در این گفت و گوها بتوانند اضطراب‌ها و نگرانی‌های نوجوان را کاهش دهند و به او آرامش و امنیت خاطر بدهند.

چرایی اهمیت دوران نوجوانی

پریسا فرنودیان، روانشناس و مشاور، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، درباره اهمیت دوران نوجوانی گفت: تغییرات در زمینه جسمانی، هویت، هورمونی، تحصیل و ... در دوران نوجوانی را شاهد هستیم و در نوجوان آرمان‌گرایی، خودآگاهی، تمرکزگرایی شکل می‌گیرد. دوران ۱۰ تا ۱۳ سالگی پیش نوجوانی و دوران ۱۳ تا ۱۹ سالگی دوران نوجوانی است؛ والدین باید از تغییرات جسمانی و جنسی فرزندان خود آگاهی داشته باشند و حتما هر کدام از والد هم جنس درباره دوران بلوغ با فرزندان‌شان صحبت کنند (یعنی مادر با دختر، پدر با پسر).

او با اشاره به اینکه مهم‌ترین مسئله در دوره نوجوانی موضوع هویت‌یابی است، افزود: دستیابی به خودآگاهی و خودشناسی یکی از مسائل مهمی است که باید به آن توجه شود چراکه آگاهی در دوران کودکی تنها در حد دختر خوب و پسر خوب است، اما در دوره نوجوانی جنبه جدیدی پیدا می‌کند.

این روانشناس تصریح کرد: دختران و پسران در دوران نوجوانی به دلیل نقش‌هایی که ایفا می‌کنند خود را در گروه‌هایی جدا می‌کنند و درباره خود دست به شناخت و خودشناسی می‌زنند، در این مرحله جنبه‌های مختلف وجودشان را شناسایی کرده و هویت سازی می‌کنند.

فرنودیان گفت: دوره نوجوانی دوره شورش و بحران است، هنگامی که نوجوانی در این دوره آرام و ساکت است، باید شک کرد، چراکه در این دوران باید حتما مخالفت‌های خود را ابراز کند، مقابل خانواده حرف‌هایی را بزند، همچنین مطیع بودن نشان از مشکلاتی در آن نوجوان است.

او با اشاره به اینکه در دوران نوجوانی شاهد تغییر در نوع نگاه افراد هستیم، اضافه کرد: نوجوانان در نقش‌های خود تفکیک قائل هستند و خود را ایفا کننده نقش‌های مختلف می‌دانند، به عنوان مثال نوجوانان در دوران بلوغ می‌گویند همان‌طور که فرزند یک خانواده هستم و وظایف خاصی دارم، به عنوان یک دوست نیز وظایف مشخصی دارم.

این روانشناس بیان کرد: نوجوانان در دوران بلوغ با والدین تضاد دارند و شخصیت خود را به صورتی نشان می‌دهند که غیر از آن هستند و در مقابل پیشنهاد‌های والدین مخالفت می‌کنند؛ همچنین نوجوانان می‌خواهند مرکز توجه باشند و به بهترین شکل خود را جلوه دهند، اما گاهی می‌خواهند که کسی به آن‌ها توجه نکنند.

فرنودیان ادامه داد: گاهی والدین فرزندان‌شان را تحت فشار قرار می‌دهند، به عنوان مثال دائم می‌گویند «پولی که بهت دادم را چیکار کردی؟»، لذا نوجوانان این اقدام را نوعی بازپرسی تلقی می‌کنند، بنابراین همیشه در حال پوشاندن ایرادهای خود هستند.

او با اشاره به اینکه افراد در دوران کودکی به دلیل تشویق‌هایی که می‌بینند احساس بهتری از خود دارند، اما زمانی که به نوجوانی می‌رسند به دلیل واکنش‌های مختلفی که دریافت می‌کنند احساس بدی دارند و این موضوع باعث کاهش اعتماد به نفس در آن‌ها می‌شود، اظهار کرد: همچنین تشویق و تنبیه فرزندان اگر به موقع و به اندازه نباشد احساس خوبی در افراد ایجاد نمی‌کند و فرزند دچار مشکلاتی در حرمت نفس می‌شود لذا باید والدین در چنین زمانی که فرزندشان در حرمت نفس دچار مشکل شده است، توانایی او را تقدیر کنند تا از این دوره عبور کند.

این روانشناس ادامه داد: والدین باید فرزندان‌شان را مورد حمایت عاطفی قرار دهند و آن‌ها را تأیید اجتماعی کنند؛ همچنین خواهر و بردار بزرگتر که نقش مهمی در زندگی نوجوان دارند می‌توانند در این زمینه تأثیرگذار باشند و والدین باید بدانند حتی اگر زمانی از دست نوجوانشان ناراحت هستند به آن‌ها بفهمانند که با تمام ناراحتی دوستشان دارند.

فرنودیان با تاکید بر اینکه پذیرفتن نقش‌ها و رفتار مبتنی بر نقش‌ها برای نوجوان مهم است و هویت‌شان را می‌سازد، اضافه کرد: والدین باید دوران نوجوانی را دوره مهمی بدانند چراکه این دوران طلایی است و می‌توان آسیب‌های دوران کودکی را در این مرحله ترمیم کرد همچنین والدین آگاهی زیاد داشته باشند چراکه نوجوان به دنبال یافتن خود است، نوجوان را آزاد گذارند اما نسبت به کار‌های اشتباه او واکنش نشان دهند و شرایطی را ایجاد کنند که نوجوان خود مسیرش را انتخاب کند.

چگونگی جامعه پذیری در دوران نوجوانی

علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، درباره جامعه پذیری در دوران نوجوانی، گفت: دوره نوجوانی، آغاز شکل گیری تفکر انتزاعی است و از این مرحله به بعد ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی و انتزاعی بیشتر ملموس می‌شود چراکه پیش از این از کودکان در این زمینه انتظار نداشتیم.

او با اشاره به اینکه جامعه پذیری نوجوانان با شکل‌گیری انواع هویت در نوجوانی همراه است، افزود: انواع هویت شامل هویت جنسی، ملی، مذهبی، قومی و ... است. خانواده‌ها باید ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی که آحاد جامعه به آن عمل می‌کنند را به فرزندان‌شان آموزش دهند و خودشان در ابتدا باید عامل باشند تا بتوانند فرزندان‌شان را جامعه پذیر کنند که نسبت به این ارزش‌ها و هنجارها اهمیت قائل شوند.

شریفی با بیان اینکه برای جامعه‌پذیر کردن نوجوانان باید بر ارزش‌ها و هنجارهایی تاکید کنیم که برای نوجوان ملموس و در تعارض با نیازها و خواسته‌ها و گرایش های نوجوان نیست، ادامه داد: گاهی خانواده‌ها برای جامعه پذیری فرزندان‌شان بر ارزش‌ها و هنجارهایی تاکید می‌کنند که درک آن برای نوجوان‌شان سخت است.

این جامعه شناس گفت: علاوه بر این پرداختن به گرایش‌ها و علایق نوجوانان یکی از موضوعاتی است که برای جامعه پذیری نوجوان، خانواده‌ها به آن توجه کنند این که از نوجوان در این سن توقع داشته باشیم که مانند یک فرد 30 ساله لباس بپوشد با واقعیت‌های زندگی فرد یکسان نیست و به جای جامعه پذیری به سمت عصیان گری حرکت می‌کند و هنجارها و ارزش ها زیر پا می‌گذارد تا با والدین دیکتاتورشان در تقابل باشد.

او با اشاره به اینکه در دوره نوجوانی مهم‌ترین منبع تربیتی گروه همسالان هستند، تصریح کرد: بچه‌ها در این سن بخشی از جامعه پذیری را از آن‌ها می‌گیرند به همین دلیل والدین باید یک نظارتی بر دوستان فرزندان‌شان داشته باشند چراکه بیش از 40 درصد تربیت‌شان را از همین گروه دریافت می‌کنند. نوجوان نصیحت گریز است و خانواده‌ها ابزار آموزش ارزش‌ها و هنجارهای جامعه، عمدتا در قالب نصیحت می‌دانند و بچه‌ها در این سن فقط می‌شنوند و به آن عمل نمی‌کنند بنابراین باید سبک‌مان را تغییر دهیم.

اهمیت آموزش مشارکت اجتماعی در سنین کم

شریفی درباره مشارکت اجتماعی، گفت: دوره نوجوانی، دوره انتقال از کودکی است و برای اینکه نوجوان را به سمت مشارکت اجتماعی سوق دهیم اولین کانون آن خانواده است و خانواده‌ها باید از دوران کودکی آن‌ها در مسیر مشارکت قرار دهند  و مقوله مشارکت را به آن‌ها آموزش دهند بعد از در مدرسه که پایگاه بعدی آموزش است معلمان از روش تدریس مشارکتی باید استفاده کنند.

این جامعه‌شناس ادامه داد: این مشارکت‌ها وقتی تا دوران نوجوانی ادامه پیدا کند حتما نوجوان در دو وجه مشارکت در امور و مشارکت پذیری رشد پیدا می‌کند و سعی می‌کند تمام کارها را به صورت تیمی انجام دهند و این مسئله بسیار حائز اهمیت است چراکه مشارکت یکی از 3 اصل سرمایه انسانی است تا در سال‌های بعد که وارد جوانی و بزرگسالی می شوند در درون جامعه مشارکت کرده و همین مسئله برای جامعه نیز مفید است.

اهمیت مشارکت اجتماعی و آموزش آن در دوره کودکی و نوجوانی به فرزندان یکی از مسائلی است که نباید راحت از کار بگذریم امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته آموزش مشارکت اجتماعی یک اصل که در خانواده و مدارس به آن توجه ویژه‌ای می‌شود. به عنوان مثال در کشور ژاپن دانش آموزان و نوجوانان مسئول تمیز نگهداشتن محیط آموزشی‌شان هستند و فردی که ما در مدارس‌مان به عنوان بابای مدرسه خطاب می‌کنیم در مدارس ژاپن وجود ندارد و معملمان به همراه دانش آموزان این مسئولیت را بر عهده دارند این شاید بخش کوچکی از اهمیت آموزش مشارکت اجتماعی در کشور ژاپن باشد و ما نیز باید در کشورمان به این مهم توجه داشته باشیم.

آموزش و پرورش باید برای تقویت روحیه مشارکت اجتماعی جوانان ورود کند

سجاد سالک، مدیرکل مشارکت های اجتماعی وزارت ورزش و جوانان، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی برنا، درباره اقدامات لازم برای آموزش مشارکت اجتماعی، گفت: مشارکت اجتماعی در جامعه یک روحیه است که با دستور و بخشنامه قابلیت تحقق ندارد، باید از دوران کودکی و نوجوانی برای تقویت این روحیه برنامه‌ریزی کرد. نوجوانان اساسا در مقطعی هستند که با مدارس بیشتر در ارتباطند و آموزش و پرورش بیشترین تسلط را بر این قشر دارد در نتیجه مهم‌ترین عاملی که به افزایش مشارکت اجتماعی کمک می‌کند آموزش و پرورش است و ما در وزارت ورزش و جوانان خروجی‌هایی را دریافت می‌کنیم که از دوره نوجوانی خارج شده‌اند و در مرحله جوانی برای راه اندازی یک سمن درخواست دارند.

او با اشاره به اینکه مهم‌ترین انتظار این است که در کتاب‌های درسی به مسئله مشارکت اجتماعی پرداخته شود و مسئولان مدارس در این خصوص ورود کنند، افزود: باید مدارس در زمینه مشارکت‌های اجتماعی به صورت جدی عمل کنند و در کنار این آموزش‌های فوق‌العاده نیز برای دانش‌آموزان برگزار شود تا به صورت عملی کار جمعی را یاد بگیرند این کمک می‌کند در این زمینه مهارت بیشتری را کسب کنند.

سالک تصریح کرد: اساسا روحیه کار اجتماعی و داوطلبانه در دوره‌ای از زندگی افراد دیده می‌شود که دغدغه‌های معیشتی کمتری دارند افراد درسن 16 تا 25 سالگی قبل از اینکه درگیر زندگی مشترک و فرزندآوری شوند بیشتر به کارهای اجتماعی می‌پردازند چراکه افرادی که دغدغه‌های کمتری در زندگی دارند فرصت و مجال بیشتری برای کار جمعی دارند.

مدیرکل مشارکت‌های اجتماعی وزارت ورزش و جوانان ادامه داد: بسیاری از سمن‌های فعال ما افرادی هستند که از سن جوانی شروع به کار اجتماعی کردند و با برنامه‌ریزی خوبی که داشتن در سن بالا هم همچنان درحال فعالیت هستند چراکه آنقدر به این فضا آمیخته شده‌اند که بخش جدایی ناپذیر از زندگی‌شان شده است در مدارس باید کاری کنیم مشارکت اجتماعی بخشی از زندگی افراد باشد و افراد بدانند در کنار معیشت، تفریح، رسیدگی به خانواده و ... بخشی از وقت‌شان را برای جامعه بگذارند.

او با بیان اینکه مشارکت اجتماعی ارتباطی به سن، جنسیت، طبقه اجتماعی و ... ندارد، اضافه کرد: اصولا طبقه متوسط رو به بالای جامعه پایگاه بیشتر برای فعالیت‌های اجتماعی داوطلبانه محسوب می‌شود که این وظیفه برنامه‌ریزی مدارس را بیشتر می‌کند و این به معنای این است که طبقه محروم جامعه آنقدر درگیر معیشت زندگی‌شان هستند که کمتر به این فکر می‌کنند که برای جامعه وقت و هزینه اختصاص دهند.

روحیه مشارکت اجتماعی از نوجوانی تقویت شود

افزایش روحیه مشارکت اجتماعی موضوعی است که از سنین کم باید مورد توجه قرار گیرد چراکه بی توجهی به این موضوع هنگام بروز یک حرکت اجتماعی نمایان خواهد شد، زمانی که نیاز است تمامی مردم برای انجام اموری در صحنه حاضر شوند افراد به دلیل اینکه از زمان کودکی و نوجوانی به اهمیت مشارکت اجتماعی پی نبرده‌اند و همواره فرد گرا بودند در آن حرکت جمعی حضور پیدا نخواهند کرد. اگر بتوانیم از سنین کم اهمیت مشارکت اجتماعی به فرزندان‌مان آموزش دهیم و تا این مهم را به گوشت و پوست خود درک کنند دیگر نیاز نیست در هنگامی که اهمیت مشارکت اجتماعی مردم مانند زمان انتخابات حائز اهمیت است به دنبال آموزش روحیه مشارکت جمعی به بزرگسالان باشیم چراکه آموزش در زمانی تاثیرگذار است که هنوز شخصیت افراد کامل شکل نگرفته پس دوره کودکی و نوجوانی بهترین زمان برای آموزش مشارکت اجتماعی و دوره جوانی بهترین زمان برای عمل به این مسئله است.

انتهای پیام/ 5

نظر شما