به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ دومین نشست از نشستهای فرهنگی «سینمادانش» با عنوان جریان شناسی فرهنگی سینمای پس از انقلاب با حضور محمدرضا برزویی، «عضو هئیت علمی دانشگاه» و محمدرضا چاووشی «دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات» از بسترهای مجازی چهلمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
محمدرضا بروزیی در این نشست اظهار داشت: جریان شناسیها عمدتا با مبنای صنعت و تجدد طبقهبندی میشود ولی میتوان جریان شناسیها را با محوریت انقلاب اسلامی تقسیم کرد.
او در ادامه با اشاره به اینکه سینما، امروز محبوبترین و اغوا کنندهترین رسانه تصویری در اکوسیستم ارتباطی ایرانیان تلقی میشود، گفت: در رابطه با کارکرد سینما بعد از انقلاب اسلامی
امام خمینی (ره) در سخنرانی اردیبهشت سال سال 59 بیان کردند «ما گویندگان و نویسندگان خوبی داریم و این یعنی ما همه چیز داریم» من غالباً فیلمهایی که خود ایرانیان درست میکنند به نظرم بهتر از فیلمهایی است که در دیگر کشورها ساخته میشود.
این هیئت علمی دانشگاه افزود: فیلمهایی که از خارج از کشور به ایران میآیند اکثراً استعماری است و باید فیلمهای استعماری خارجی را حذف کرد. همچنین رهبری در سخنان خود مطرح کردهاند «سینما هنری انسان ساز و ابزار راهبردی و سینما کلید پیشرفت کشور است.» اگر بخواهیم در یک جمع بندی افق رهبران انقلاب اسلامی نسبت به سینما را بیان کنیم میتوان گفت که سینما از منظر امام خمینی (ره) تمدن ساز و سینما از منظر امام خامنهای انسان ساز است.
در ادامه محمدرضا چاووشی، دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات با بیان اینکه سینما به پنج دسته سینمای ارزشی، دفاع مقدس، هنری روشنفکری، عامه پسند و اجتماعی تقسیم میشود، گفت: یکی از عواملی که موجب تمییز ارزش از ضدارزش به شمار میرود، منظومه فکری و باورهای مبتنی بر اعتقادات و فرهنگ است. به عبارت دیگر خاستگاههای متفاوت، معانی متفاوتی را از ارزش به دست میدهند. در علم ارتباطات نیز بر این موضوع تاکید شده است که معنی و مضمون پیامها در کلمات نیست، بلکه معنی به اعتبار اینکه انسان واجد تفکر و احساس و شخصیت است در انسان به وجود میآید.
او افزود: همه انسانها به یک نظام ارزشی تعلق دارند و از منظره فکری و اعتقادی و نظام احساسی و هیجانی خاصی برای من و خودم به پیامها سود میجویند. از انسانها و منظومه فکری و اعتقادی آنها است که به پیامها معنی میدهند پس برای آنها ارزشگذاری میکنند
آنچه مهم است این مطلب است که سینمای ارزشی باید ارزش سینمایی هم داشته باشد.
چاووشب با اشاره به نظر شهید آوینی در ارتباط با سینمای دفاع مقدس گفت: سینمای جنگ ملزومات ساختارها و قالب بندی های خاص خودش را دارد که سینمایی شکل گرفته به عنوان سینمایی دفاع مقدس هیچ یک از آنها را نمیپذیرد.
او افزود: همه جنگها بد است مگر جهاد فیسبیلاله و لذا چون دفاع مقدس با مسلخ عرصه حضور دل ایران حق پرست چون شهیدان همت، خرازی و دیگران بوده است که از مقام خلیفه الهی در مقابل شر دفاع میکردند. سینمای دفاع مقدس با سینمای جنگ، تفاوتهای آشکار و بارزی دارد و اگر این چنین نبود وظیفه سینماگران نیز آن بود که به جای مهاجر و دیدهبان و سفر به چزابه، غلاف تمام فلزی بسازند.
این دانشجوی دکتری با بیان اینکه سینمای ایران پس از انقلاب با چرخش معنادار تلاش کرد از سینمای پیش از انقلاب فاصله بگیرد، گفت: در این راستا سرگرمیهای سینما کمتر شد وسایل ابعاد و کارکردهای سینما از نظر آموزش و اطلاعرسانی پررنگتر شد و در این برهه بسیاری از آثار به دنبال انتقال یٲس به مخاطبان خود بودند.
او ادامه داد: ویژگی فیلمهای هنری روشنفکری شخصیتهای خاکستری، فضاهای سرد و سیاه، پایان باز یا تلخ، لوکیشنهای محدود و کم هزینه، رویکردهای هنری محض، بدون قهرمان، پیچیده، فرم روایی مدرن، استفاده از نابازیگران، برداشتهای بلند ریتم کند است. اما سیمای عامه، جریانی از فیلمسازی است که همواره به بعد تجاری سینما توجه داشته سعی کرده است با بهکارگیری مسیر و معیارهای خاص دست به خلق آثاری بزند که در گیشه موفق باشند و مخاطب عام را جذب کند.
چاووشی در ادامه رویکرد هنری و تجاری، ریتم سریع، لوکیشنهای بزرگ بر اساس واقعیت، فرم روایی کلاسیک، قصه گو، کشش، پرداختن به معضلات روز جامعه و جذابیت را از ویژگیهای فیلم عامه پسند دانست.
این دانشجوی دکتری با اشاره جریان سینمای اجتماعی گفت: در این جریان که نمونه بارز آن را در دهه 90 میتوان مشاهده کرد، انباشت مسائل دیده میشود و فقط یک مسئله خاص وجود ندارد و تمرکز روی همه مسائل اجتماعی است. در هر فیلم نیز علاوه بر یک مسئله محوری چندین مسئله دیگر نیز وجود دارد که پیوند تنگاتنگی با مسئله اصلی دارد به عنوان مثال در فیلم «لانتوری» موضوع اصلی اسید پاشی است و در کنار آن آسیبهای اجتماعی دیگری مانند قتل، فحشا، مزاحمت خیابانی و مصرف مشروبات الکلی نیز روایت میشود.
او افزود: در این جریان، ما به عمومی بودن مسائل اجتماعی مواجه هستیم. مسائلی که بیشتر در فضاهای عمومی و فضاهای شهری اتفاق میافتد. آثاری که در زمره این جریان قرار میگیرند سعی میکنند مسائل حقیقی جامعه را به تصویر بکشد. همچنین بازنمایی این مسائل در دهه 90 با خشونت عریان و آشکار همراه است و میکوشد مخاطب را از نظر حسی درگیر خشونت موجود در جامعه کند.
در ادامه این نشست محمد حسین شعاعی، عضو هیئت علمی فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق در ارتباط با دیپلماسی سینما در جمهوری اسلامی ایران گفت: در دیپلماسی با فضای قدرت در سخت و نرم سر و کار داریم. اگر دو مولفه برای پیگیری دیپملاسی نام ببریم در انقلاب اسلامی منافع و هویت ملی است که سیاست خارجی را تشکیل میدهد. دیپلماسی سینمایی پیوند بین سیاست و فرهنگ و ارتباطات در قیاس فراملی است که روابط و فرهنگ بین الملل تشکیل میدهد و به دلیل اهمیت فرهنگ در فضای سیاسی نیز از آن استفاده میشود.
او با بیان اینکه در دیپلماسی فرهنگی رسانه مهم و در آن گفتمان سیاست و فرهنگ و ارتباطات در سینما است، ادامه داد: دیپلماسی در تاریخ صحبت دو دولت بود که در ادامه با توجه به اهمیت مردم و رسانه در فضای دولتی آنها را دیدیم و از در این راستا هویت ملی خود را حفظ میکند که دیپلماسی عمومی را نشان میدهد.
وقتی مردم سایر کشورها با دولت مردان ما ارتباط دارند این ارتباط زیاد و عام است اما در حوزه ارتباط مردم با مردم سایر کشورها ضعف داریم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه اندونزی و مالزی دیپلماسی فرهنگی را مورد نظر قرار دادند و در حوزه هنر و موسیقی دیپلماسی خوبی دارند، اظهار داشت: یکی از مولفههای فرهنگ، سینما است اما اینکه دیپلماسی سینمایی چه خواهد بود، مهم است. در حوزه دیپلماسی سینمایی کارگزاران، مسئولان و هنرمندان، سیاستهای نرم و رویکردهای فرهنگی و هنری ندارد و مخاطب نیز عموم مردم و نخبگان هستند.
وضعیت دیپلماسی سینمایی در کشور خوب نیست در حالی که جهان این امر در حال توسعه است.
او با اشاره به کاستیهای دیپلماسی سینمایی گفت: آثار کمی در این حوزه داریم و ارتباط این دو ضعیف است و در حوزه تولیدات علمی با فقر رو به رو هستیم. سیاستگذاران ما دیدگاه مثبتی داشتند. رهبر معظم انقلاب سینما را هنر برتر میدانند. تعداد تولیدات سینمایی، داوران و کارگردانان پیشرفت خیلی خوبی داشتیم و تا الان جایگاهی در قانون برای دیپلماسی سیاسی قائل نبودهایم.
شعاعی افزود: ظرفیتهای خوبی در حوزه محتوا وجود دارد اما محتوای بین المللی و عمومی مدنظر قرار نمیگیرد. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی باید طلایهدار تحول دیپلماسی سیاسی باشد اما هیچ خبری از بزرگترین ایونت بینالمللی سینمای ایران در سایت آن نیست. فیلمهای ترکی خیلی رشد داشته است که نشان از پرورش دیپلماسی سینمایی است که ترکیه را در جهان به این گونه آشنا کرد.
او در پایان گفت: در حوزه دیپلماسی سینمایی تعدد حضور مسئولین را داریم اما هیچکس آن را به عهده نمیگیرد. در منطقه همسایگان به دیدن فیلمهای ایرانی علاقه دارند اما محتوای لازم را نداریم. در این راستا باید اندیشمندان دور یک میز بشینند و تهیه سند جامع دیپلماسی سینمایی جمهوری اسلامی ایران را مدنظر قرار دهند.
انتهای پیام//