یادداشت به بهانه اکران فیلم «بی مادر» در روز پنجم جشنواره فیلم فجر؛

بی مادر شدن در سینما

|
۱۴۰۰/۱۱/۱۶
|
۱۰:۳۰:۲۲
| کد خبر: ۱۲۹۴۵۶۰
بی مادر شدن در سینما
یادداشت - مجتبی احمدی دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا.

فیلم «بی مادر» قبل از اینکه یک فیلم قابل قبول برای سینمای امروز باشد یک ایده تکراری و شاید اشتباه برای سینمای امروز محسوب می شود چرا که  این ایده و موضوع سال ها پیش بارها در آثار مختلف برای فیلمسازی به فیلمنامه تبدیل شده بود و چه بسا حتی در مدل های قبلی پرداخت بهتری داشت و حتی تلویزیون نیز با همین خط وربط  سریالی با عنوان «ساعت شنی » تولید کرد که اتفاقا در زمان خود خط قرمز ها را رد کرده بود و البته با ممیزی ها و سانسور هایی نیز مواجه شد این سریال را بهرام بهرامیان کار کرد که اتفاقا با ریزه کاری های بسیاری به این موضوع پرداخته بود. اما اتفاقی که در فیلم «بی مادر» قابل بررسی است دور هم بودن و جمع آوری متریال لازم برای یک اتفاق ویژه است.

«بی مادر» به لحاظ بازیگری و حضور درخشان امیر آقایی ، پژمان جمشیدی، میترا حجار و پردیس پورعابدینی آماده است تا در بستر یک قصه جذاب یا حتی زاویه ای نو در موضوع مد نظر فیلمساز یک اتفاق ویژه باشد اما فیلم با یک موضوع کاملا قابل حدس هرگز نتوانست تماشاگرش را سوپرایز کند اگر فیلمساز این حس را دارد که با سکانس آخر تماشاگرش را سوپرایز کرده است باید گفت این اتفاق رخ نداده و اتفاقا بخش اعظمی از مخاطب این فیلم سکانس پایانی را همان ابتدا در ذهن خود ترسیم کرده اند.

طبیعتا کارگردان  از حادثه برای  عرفان (شخصیت پسر فیلم) برای یک تعلیق سود می برد اما انصافا این تعلیق را نمی توان به عنوان یک تعلیق دراماتیک پذیرفت چرا که بر اساس موقعیت رخ داده تنها می تواند پر رنگ کننده تراژدی موجود باشد و طبیعتا این تراژدی با اتفاقی برای عرفان کامل نمی شود و تنها خط و ربطی ایجاد می شود تا موقعیت نویی ایجاد شده اما از این موقعیت نو تنها در پریشان کردن مادر در تبدیل او به زنی در حالت های غیر عادی استفاده می کنیم که آن هم آنطور که باید شکل نگرفته است بعد از  حادثه برای عرفان می شد اتفاقات مهم تر ، جذاب تر و نمایشی تری در قصه متصور بود که به نظر در معمولی ترین و قابل حدس ترین اتفاق خلاصه شد.

فیلم تصاویر جذاب تری می توانست داشته باشد از روابط پژمان جمشیدی و امیر آقایی در نقش دایی و دکتر که به اندازه مورد نیاز استفاده نشده دو کاراکتر طراحی شده می توانستند پر چالش تر از آنچه می بینیم با یکدیگر برخورد داشته باشند اما فیلم به رغم تایم پایین در برخی لحظات با بازی کشدار میترا حجار و امیر آقایی در خانه حیف و میل شده است.

امیر آقایی در این فیلم حضور درست و درخشانی دارد که بخش عمده ای از آن قطعا به هدایت صحیح کارگردان بر می گردد اما این هدایت صحیح هم بیشتر ناجی بازیگر است تا ناجی فیلم، همان طور که تیپ کاراکتر پژمان جمشیدی با گریم متفاوت اش از او یک هیبت جدید ساخته است اما این هیبت جدید و این کاراکتر که گاهی نزدیک به تیپ و حرفه متفاوتی است که فیلمساز برای او در نظر گرفته است  به کار درام نیامده است .

شاید می شد از همه متریال ایجاد شده بیشتر  به نفع فیلم  استفاده کرد اگر امیر آقایی یا پژمان جمشیدی حتی برای این فیلم در روز پایانی جشنواره در لیست نامزد ها قرار بگیرند دور از ذهن نیست اما انصافا این مسئله به بازی دو بازیگر و البته شاید هدایت کارگردان در خلق این دو کاراکتر مرتبط باشد و در حقیقت فیلم جایی نیست تا آن ها تمام توانایی های خود را به تصویر بکشند.

انتهای پیام//

نظر شما