نقد شهرام خرازی‌ها بر فیلم یوسف حاتمی‌کیا؛

«شب طلایی»؛ دور از استاندارد سینما

|
۱۴۰۰/۱۱/۱۶
|
۱۸:۵۳:۱۹
| کد خبر: ۱۲۹۴۶۶۳
«شب طلایی»؛ دور از استاندارد سینما
شهرام خرازی‌ها منتقد سینما و تلویزیون در یادداشتی به نقد فیلم «شب طلایی» پرداخت.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، متن یادداشت شهرام خرازی‌ها به شرح زیر است:

«شب طلایی» فیلمی است با ساختار تلویزیونی و تئاتری که فاصله آشکاری با استانداردهای سینما دارد.فیلم بیشتر شبیه یک خلاصه سریال تلویزیونی یا یک تله تئاتر است.«شب طلایی» آن قدر دور از سینماست که کل رخدادهایش را می توان بر صحنه تئاتر اجرا کرد!

داستان فیلم درباره مفقود شمش های طلا در یک خانواده پرجمعیت است.این رخداد سبب می شود که اعضای خانواده یکدیگر را متهم به سرقت طلاها کند ، رو در روی یکدیگر بایستند و خانه را برای یافتن شمش ها زیر و رو کنند.فیلمنامه «شب طلایی» شباهت های آشکاری به فیلمنامه فیلم سینمایی «صنوبرهای سوزان»(عباس شیخ بابایی-1368) و نمایشنامه «سلام ، خداحافظ» نوشته آئول فوگارد دارد ضمن آن که در جزئیات هم متاثر از فیلم های اصغر فرهادی است.در «صنوبرهای سوزان» مفقود شدن یک دستگاه تلویزیون سبب کشمکش شدید بین اعضای خانواده و جست و جوی تمام نقاط خانه می گردد.در «سلام ، خداحافظ» دختر خانواده تمام کمدها و چمدان های پدرش را برای یافتن پول و اسناد ناپدید شده، جست و جو می کند.جالب توجه است که فیلم «صنوبرهای سوزان» با آن که در دهه شصت ساخته شده از نظر تکنیکال بسیار جلوتر از فیلم «شب طلایی» است که در دهه نود تولید شده است!«صنوبرهای سوزان» از تمام مختصات یک فیلم سینمایی برخوردار است اما «شب طلایی» در حد یک تله فیلم(فیلم تلویزیونی) متوسط است.

قاب بندی ها، میزانسن و حرکات دوربین در «شب طلایی» همه در حد سریال های تلویزیونی هستند.نماها و زوایای دید همه کلیشه ای هستند در این زمینه می توان اشاره کرد به سکانس غش کردن مادر که دوربین از پائین به بالا صورت زن های فامیل را به تبعیت از کلیشه های نخ نما شده دایره وار در قاب می گیرد یا سکانس درگیری پسر بزرگ خانواده با داماد که به شیوه اسلوموشن(حرکت آهسته) کار شده در حالی که استفاده از اسلوموشن کاربرد معنایی و دراماتیک خاصی در این صحنه ندارد.فیلم در بسیاری از صحنه های داخلی مشکل اتالوناژ(تصحیح رنگ) دارد.این مشکل در صحنه های خارجی که در شب گرفته شده اند(مثلا صحنه درگیری داماد خانواده با همسرش) نیز محسوس است.

تقریبا نیمی از بازیگران «شب طلایی» از بین هنرپیشه های تلویزیون و تئاتر انتخاب شده اند و آن ها همان ویژگی های بازی های تلویزیونی و تئاتری را با خود به جلوی دوربین این فیلم آورده اند متأسفانه کارگردان هم هیچ تلاشی برای هدایت هنرپیشه ها و سوق دادن آن ها به سمت ایفای نقش سینمایی به خرج نداده است.

کل داستان فیلم «شب طلایی» در محیط یک خانه می گذرد.هیچ ابتکاری از جانب کارگردان و فیلمبردار برای تحمل پذیر کردن لوکیشن ثابت فیلم دیده نمی شود.محدودیت اتاق ها و طراحی غلط میزانسن سبب شده تا بازیگران فضای کافی برای بازی و جا به جا شدن نداشته باشند.

موسیقی نوشته ونواخته شده برای این فیلم با رخدادها و کاراکترها همخوان نیست ؛ گاه شبیه موزیکی است که شبکه های تلویزیونی روی اسلایدهای آرامبخش مناظر طبیعی سوار می کنند گاه شبیه موسیقی آگهی های بازرگانی.

فیلمنامه آکنده از غلط های الفبایی است.بارداری یکی از زن ها، سمعک گذاشتن مادربزرگ و موضوع کرونا هیچ کدام کارکرد دراماتیک قوی ندارند.موضوع فیلم می توانست در دورانی که هنوز کرونا ظهور نکرده بود هم اتفاق بیفتد!فیلمنامه نویس نتوانسته قواعد منحنی کشش را پیاده کند.گره اصلی خیلی بی حس و حال و البته نصفه و نیمه باز می شود.

پایان بندی ناقص فیلم تماشاگر را سرخورده می کند.سپردن گلدان به نوه از جانب مادربزرگ بیش از حد باسمه ای و تکراری است.نتیجه گیری اخلاقی پایان فیلم به خاطر آن که گره اصلی به طور کامل باز نمی شود، ابتر می ماند.ته فیلم طوری بسته می شود که انگار قسمت بعدی فیلم قرار است در آینده نزدیک ساخته شود درست شبیه سریال های تلویزیونی که آب باریکه ای برای خود باقی می گذارند.«شب طلایی» هر چه هست، سینما نیست/.

نظر شما