معرفی کتاب؛

«خواستگاری در دهکده» نمایشنامه‌ای با نگاه طنز به مسئله ازدواج

|
۱۴۰۱/۰۱/۱۰
|
۱۳:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۱۳۰۸۱۵۹
«خواستگاری در دهکده» نمایشنامه‌ای با نگاه طنز به مسئله ازدواج
جورج برنارد شاو، نمایشنامه نویس، منتقد و فعال سیاسی ایرلندی بود که در سال 1925، موفق به کسب جایزه ی نوبل ادبیات شد. شاو در دوبلین به دنیا آمد و در سال 1876 به لندن مهاجرت کرد. او در این شهر برای تبدیل شدن به نویسنده ای شناخته شده با مشکلات زیادی رو به رو بود و به شکل خودآموز به تحصیل علم می پرداخت. شاو در اواسط دهه ی 1880 میلادی به منتقدی صاحب نظر در حوزه ی تئاتر و موسیقی تبدیل شد. «خواستگاری در دهکده» یکی از آثار مطرح این نویسنده است.

به گزارش خبرگزاری برنا، کتاب «خواستگاری در دهکده» یا «خواستگاری به سبک روستایی»، نمایشنامه ای نوشته جورج برنارد شاو است که برای اولین بار در سال 1934 به چاپ رسید. سفرنامه نویسی اشرافی در یک کشتی تفریحی به نام شهبانوی پاتاگونیا مشغول سفر و کار است که یک متصدی تلفن جوان، حراف و علاقه مند به او، برنامه هایش را به هم می ریزد. این نویسنده علیرغم بی میلی اولیه اش، به تدریج به گفت و گو با متصدی تلفن علاقه مند می شود. با پیشروی داستان، مکالمات فوق العاده جذابی میان این دو شکل می گیرد و انواع و اقسام رازهای شخصی شان برای یکدیگر آشکار می شود. مسیر آن ها از هم جدا می شود اما چند ماه بعد به شکل تصادفی دوباره یکدیگر را ملاقات می کنند. دو شخصیت دوباره با هم همراه می شوند اما این بار، رابطه ای متفاوت میان آن ها در حال شکل گیری است.

این کتاب توسط جورج برنارد شاو به سبک کاملاً عامیانه نوشته شده است.

این نمایشنامه درسه گفت‌وگو بین آقای الف و خانم ی شکل گرفته است.

اولین صحنه روی عرشه کشتی و صحنه دوم و سوم در یک مغازه روستایی اتفاق می افتد.

در این نمایشنامه با نگاه طنزآمیز به مسئله ازدواج پرداخته شده است.

بخش‌هایی از کتاب:

ی: هیچ وقت از جغرافی سر در نیاوردم. الان کجا هستیم؟ الف: در دریای سرخ هستیم. ی: اما این که آبی است. الف: انتظار دیگری داشتید؟ ی: خب، نمی دانستم در این قسمت ها دریا چه رنگی است. همیشه فکر می کردم که دریای سرخ، قرمز است. الف: خب حالا دیدید که نیست. ی: یعنی دریای سیاه هم سیاه نیست؟

الف: شما ازدواج کرده اید؟ ی: نه. چطور؟ قصد و غرضی دارید؟ الف: چه عجله ای دارید. ما هنوز ده دقیقه هم نیست که همدیگر را می شناسیم. ی: فکر می کنید اگر بیست سال دیگر هم با من حرف بزنید در شناخت تان تغییری حاصل خواهد شد؟

ی: دوست ندارم این را بگویم اما مردم شروع کرده اند به حرف زدن پشت سر ما. الف: شروع کرده اند؟ کی تمام کرده بودند؟

انتهای پیام //

نظر شما