به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، تاریخ نگارِ فناوری اطلاعات و نویسنده کتاب، علی محمدزاده با رضا غیابی گفتگویی درباره شکلگیری اکوسیستم استارتاپی در کشور و آینده آن داشته است. او در جلد سوم کتاب درباره علت گفتگو با غیابی مینویسد: «رضا غیابی در نسل اول استارتاپی کشور در قامت مشاور و منتور حضور فعالی داشت و تجربیات بینالمللی خوبی هم در اکوسیستم استارتاپی دارد.»
در این گفتگو غیابی از مشاهدات خود در روزهای اول شکلگیری این اکوسیستم نوپا میگوید: «من به عنوان یک دهه شصتی مشاهده میکردم که در آن زمان (حدود سال ۹۰) جوانان از شرایط کاری بسیار ناامید بودند و استارتاپها ناگهان مانند یک بارقهی نوری برای کسانی بودند که دیگر از خارج رفتن خسته شده بودند یا توان آن را نداشتند، حتی بعضی از اشخاصی که میتوانستند مهاجرت کنند به کشور بر میگشتند و من احساس میکردم میتوانم کمک کنم. بنابر این در نزدیک به چهل استارتاپ ویکندی که بین سالهای ۹۰ تا ۹۴-۹۵ برگزار شد، به عنوان منتور حضور داشتم و آنچه از صنعت یاد میگرفتم را به بچهها منتقل میکردم و کمکشان میکردم با فضای واقعی ایران آشنا بشوند.»
او با ابراز تأسف از اینکه جوانان کشور نسبت به سال ۹۰ از اکوسیستم استارتاپی ناامیدتر شدهاند، در مورد رگولاتوری و ساماندهی نامناسب در این حوزه میگوید: «عبارت ساماندهی خیلی هم عبارت خوبی نیست، چون وقتی با پدیدهای به طور کامل آشنا نیستیم و میخواهیم آن را سامان ببخشیم، باعث میشود نتوانیم از تمام پتانسیل آن استفاده کنیم. (برخی از متولیان) عملاً جوانها را مزاحم میبینند. اگر مزاحم نمیدیدند بهتر بود و چیزی نیاز به ساماندهی نداشت! جوان ایرانی قلب تپنده ایران است و آن را زنده نگه داشته است»
غیابی در مورد عملکرد معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به خصوص در مورد تسهیل مجوزها میگوید «ذهن یک ایرانی گرفتار گرفتن مجوز است و برای انجام هر کاری این سؤال را میپرسد که با اذن چه کسی و چه مجوزی کار مربوطه انجام میشود؟ اقتصادی داریم که بنای آن بر رانت و قدرت اطلاعاتی است و از این جهت حتی بازار خرید و فروش مجوز وجود دارد. معاونت طبیعتاً عملکرد خوبی داشته است و از نظر من تلاش کرده تا جزیرهای بنا کند برای اشخاصی که افکار متفاوت داشتهاند. اما تجربه ثابت کرده که احتمال پایداری این جزیره کم است و حمایت از استارتاپها عزم ملی میخواهد».
او همچنین در نقد از عملکرد منتورهای استارتاپی در کشور میگوید «یکی از تراژدیهای ما این است که اینجا خیلی ها از منتوری تازه به مدیریت و موفقیت شغلی میرسند نه برعکس. شما باید در صنعت دیگری به جایی رسیده باشید تا بتوانید الگوی عدهای باشید. مشورت دادن یک فن مهم است، به اندازه تولید و گاهی حتی از آن هم اهمیت بالاتری دارد. ما احتیاج به منتورها و مشاوران عملگرا داریم. من میگویم تا وقتی خودتان کاری را انجام ندادید نمیتوانید در مورد آن توصیه کنید و باید حداقل در مقیاسی آن کار را انجام داده باشید.»
رضا غیابی در مورد رویدادهای حوزه نوآوری کشور تأکید میکند «من رویداد را به مثابه یک رسانه میبینم و هر رسانه دو سر دارد، هم میگوید و هم میشنود. رویداد ذاتاً یک قرار است، دور هم جمع میشویم برای این که بگوییم و بشنویم، به چیزی فکر کنیم یا در یک فضای فکری جدید وارد شویم. نمیتوانیم بگوییم ما رویداد استارتاپی برگزار میکنیم و بعد از آن شما حتماً کارآفرین میشوید! به همین دلیل است که جامعه زود از رویدادها ناامید میشود و میبیند خروجی نمیدهد چون به جای یادگیری و جامعهسازی، از رویداد توقع کارآفرین پروری فوری دارد».
رضا غیابی در پاسخ به اینکه چه توصیهای برای نسل بعد از خود در اکوسیستم استارتاپی دارد میگوید: «من اولاً یاد گرفتهام که این نسل، زیاد اهل شنیدن توصیه از طرف ما نیست و میگوید شما اگر توصیهی درستی دارید برای خود به کار ببرید! واقعیت هم این است که ما در کار خودمان به عنوان یک نسل ماندهایم! ما باید کاری کنیم که نسل جدید که عمده جمعیت کشور هستند راحت باشند و هر کاری دوست دارند انجام دهند. حق آنها است که هر کاری که علاقه دارند انجام دهند و اگر به ضرر ماست، مشکل ماست. ما باید تلاش کنیم که این نیروی بزرگ و این قلب تپندهای که در سینهی کشور ماست، زیادی جهتدهی نشود و راه خود را برود. این نسل حتی نمیخواهد به دههی خودش تعلق داشته باشد، چطور ما توقع داریم به شرکت ما تعلق داشته باشد؟ چطور توقع داریم به برند ما تعلق داشته باشد؟ توصیهی من به آنها این است که هر کاری که دلتان میخواهد انجام دهید. حق خودتان را از این دنیا بگیرید. دنیا را به جای بهترین تبدیل کنید. کاری که قبل از شما نتوانستهاند انجام دهند (را انجام دهید). شما انرژی و توان آن را دارید، شعورش را هم دارید. اگر امروز تصمیمتان این است که به این صورت باشید خیلی خوب است. خواستید بمانید، خواستید بروید، خواستید برگردید… ولی هر کاری انجام دهید ایرانی هستید و این هر کاری یک معنایی دارد. یک چیزهایی در دی ان ای شماست و یک چیزهایی در مذهب و فکر شماست، که اینها از وقتی به دنیا آمدهاید در شما هست. با اینها کنار بیایید. زمانی که با آنها کنار آمدید، میتوانید به آنها خدمت کنید و از آنها خدمت بگیرید. آنوقت است که فرهنگ ایرانی برایتان مقدس میشود و هر اعتقادی که دارید، هر چیزی که باشد ارزش پیدا میکند.»
کتاب «بررسی هشت سال فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران با عنوان امیدواری بیتدبیر» در فروردین ماه ۱۴۰۱ توسط شرکت تحلیلگران عصر اطلاعات به انتشار رسید. این کتاب در سه جلد فراهم شده که شامل سالشمار اخبار فناوری اطلاعات، سی و دو عنوان گزارش تخصصی و دوازده گفتگوی مفصل با صاحبنظران و کارشناسان صنعت است.
انتهای پیام/