به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا- محسن صمیمی و محبوبه رستمی: بیشتر ترجیح میدهد گفتوگوهایش با رسانهها در دفتر شخصی خودش باشد؛ تا دفتر رسانه. برای همین یکی از روزهای گرم خرداد، گفت وگویی با او در اتاق کارش انجام شد. آنقدر گرم که برای دقایقی تصویربردار با مقاومت در برابر خاموش کردن کولر مواجه، اما در نهایت کولر خاموش و با سه، دو، یک تصویربردار گفتوگو آغاز شد. هنوز انگار عزم ورود مستقیم به انتخابات ندارد، ولی قطعا خیلی بیشتر از بعضی سیاسیونِ به ظاهر در متن، واقعا در متن سیاست است. این را وقتی میشود فهمید که در عین حضور در مجمع تشخیص، می داند که شورای نگهبان نظر مساعدی با طرح شفافیتی که نمایندگان ارائه کردهاند ندارد و صبح روز گفت و گو شورای نگهبان مخالفت خود را با این طرح علنی میکند. این نماینده سابق چند جایی کنایههای سنگینی بار نمایندگان میکند.
باهنر هرچند یک اصولگراست ولی شاید سخت بتواند انتصابش با لاریجانی را از عقبه فکری رسانهها پاک کند؛ با این حال دو بار در دو جای گفت و گو تاکید دارد که «با لاریجانی دیداری نداشته ام». دیدارش با خاتمی را هم تکذیب میکند؛ اما از دیدارهایش با امثال ناطق نوری، جهانگیری و عارف خبر میدهد.
تحلیلش این است که آملی لاریجانی رئیس و ذوالقدر دبیر مجمع تشخیص میمانند ولی با این حال میگوید: «در عالم عمل هر اتفاقی ممکن است بیفتد». باهنر بر لزوم یک مجلسی که صرفا نگاه ملی داشته باشد تاکید دارد و مجمع تشخیص را در موازی کاری با مجلس شورای اسلامی نمی داند.
مشروح گفت و گوی برنا با محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است؛
برنا: با توجه به اینکه شما عضو مجمع تشخیص مصلح نظام هستید و هفت دوره هم سبقه نمایندگی مجلس دارید، بعضا نمایندگان مجلس گلایه های از هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام دارند و اقدامات این هیئت را موازی کاری با مجلس میدانند، آیا این گلایه ها را می پذیرید؟
مجمع تشخیص مصلحت نظام در تعین سیاست های کلی نظام، حکم مستشاری دارد
باهنر: طبق اصل 110 قانون اساسی یکی از اختیارات و وظایف رهبری، تعیین سیاست های کلی نظام است و مقام معظم رهبری موظف به تعیین این سیاست ها هستند که جزء اختیارات ایشان است و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام سیاست های کلی نظام را تعیین و ابلاغ میکنند. پس از ابلاغ سیاست های کلی نظام تمام نهاد ها و سه قوه باید از این سیاست ها تبعیت کنند. هر نهادی و هر رکنی که در کشور وجود دارد، اقداماتش باید در ذیل سیاست های کلی نظام باشد. در اصل 110 قانون اساسی آمده که نظارت بر حسن اجرای سیاست ها بر عهده رهبری است و در ذیل همان اصل 110 آمده که مقام معظم رهبری می توانند بعضی از اقدامات خود را به دیگران تفویض کنند.
تشخیص مغایر بودن مصوبات مجلس با سیاست های کلی به عهده مجمع تشخیص است
مجمع تشخیص مصلحت نظام در تعیین سیاست ها حکم مستشاری را دارد و به مقام معظم رهبری مشورت میدهد ولی نهایتا رهبر معظم انقلاب مشخص می کنند که سیاست ها چیست و انها را ابلاغ می کند. پس از ابلاغ این سیاست ها، هیات عالی نظارت از طرف مقام معظم رهبری مامور شده که بر حسن اجرای سیاست های کلی نظارت داشته باشد.در این میان شورای نگهبان وظیفه خاص دارد و باید قوانین مصوبه مجلس را بررسی کند که مغایرتی با شرع مقدس و قانون اساسی نداشته باشند. پس از تصویب قانونی در مجلس، تشخیص مغایر بودن آن با سیاست های کلی به عهده هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص است. مقام معظم رهبری نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی را به هیات عالی نظارت، تفویض کردند. هیات عالی نظارت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تفاوت دارد.
هیات عالی نظارت زیر نظر مجمع تشخیص کار نمی کند
طبق تعیین رهبری اعضای مجمع تشخیص باید از میان خود 15 نفر را انتخاب کنند که این افراد اعضای هیات عالی نظارت را تشکیل میدهند. هیات عالی نظارت زیر نظر مجمع کار نمی کنند و یک شخصیت مستقل است و اختیارات را از مقام معظم رهبری گرفته تا نظارت بر حسن اجرای سیاست ها داشته باشد. وقتی مجلس یک قانونی تصویب کند که مغایر با یکی از سیاست های کلی نظام باشد، شورای نگهبان که در این بخش وظیفه ای ندارد، مقام معظم رهبری هم که نمی توانند هر روز بگویند که در این کار قانون تصویب بشود یا نشود. اختیارات مطلقه ولایت فقیه یک بحث دیگر است.
از زمان امام تاکنون از اختیارات مطلقه خیلی به ندرت و کم استفاده می شود مگر جاهایی که یک ضرورتی ایجاد شود و یک مشکل ویژه برای کشور بوجود آید. پس از تصویب سیاست های کلی، اجرای آن در جامعه رها می شد. طبق بررسی ها تا قبل از تشکیل هیئت عالی نظارت، فقط بیست درصد از سیاست های ابلاغی اعمال و اجرا شده است و گاهی حتی بعضی قوانین مغایر با سیاست ها تصویب شده است. هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص، یک بحث حقوقی است وکاملا مشخص است . برای آنکه هیات عالی نظارت مستقیم با مجلس برخورد نداشته باشد و یا نامه ننویسد ، مقرر شده که هیات عالی نظارت اشکالات را به شورای نگهبان ابلاغ کند. شورای نگهبان در مسیر بررسی قانون می گوید ضمن مغایرت ها با قانون اساسی ، طرح در مغایرت با سیاست کلی است. این مغایرت با سیاست های کلی را هیات عالی نظارت به شورای نگهبان می گوید و شورای نگهبان مکلف است که این مغایرت ها را به مجلس ابلاغ کند . در کشور یک سری سیاست های ثابت وجود دارد و یک سری سیاست های کلی که همه ارکان نظام باید در آن چارچوب کار کنند . مثلا در آمریکا یک شورای عالی امنیت دارند که سیاست های ثابت کشور را برای ربع قرن تصویب می کند. کنگره و رئیس جمهور، دولت ، سی آی ای، اف بی آی و ...همه مکلف هستند در چارچوب آن سیاست کار کنند . این هم یک مسئله نوظهوری نیست و در خیلی از کشورها وجود دارد.
مجمع تشخیص مصلحت نظام مجلس دوم نیست
بسیاری از مشکلاتی که در کشور وجود دارد به دلیل زیگزاگ هایی است که دولت ها انجام می دهند، یک دولت می آید و به یک سمت می رود و دولت بعدی می آید و می گوید که راه غلط است و باید یک راه دیگر برویم ، بهره وری را کاهش و هزینه ها را افزایش می دهد و نتایج اقدامات خیلی دیر به ثمر می رسد و چیزهای دیگر و این سیاست های کلی قطعا در جهت حکمرانی مطلوب تر می تواند مفید باشد.
نیازمند مجلسی هستیم که صرفا نگاه ملی داشته باشد
مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصلا مجلس دوم نیست، معتقدم در کشور نیاز به دو مجلس است و باید قانون اساسی اصلاح شود. باید یک مجلس ملی و یک مجلس منطقه ای داشته باشیم. مجلس کنونی نمایندگان خوبی دارد متعهد و انقلابی هستند، اما اینها دیدگاه هایشان منطقه ای و قومیتی و حزبی و جنسیتی و قشری و صنفی است . نیازمند مجلسی هستیم که نگاهش فقط ملی باشد و دغدغه منافع ملی را داشته باشد. مجمع تشخیص به اصطلاح شکل مجلس دوم را ندارد. کشور هایی که مجلس دوم را دارند تمام مصوبات مجلس اول باید به تایید مجلس دوم برسد ما اینجا قوانین مجلس را نه تصویب می کنیم و نه رد می کنیم . فقط اگر جایی مغایرتی پیدا شد جلوی آن مغایرت را سد می کنیم.
آملی لاریجانی رئیس مجمع تشخیص خواهد ماند
جای خالی دیپلمات ها در مجمع تشخیص مصلحت نظام
برنا: دور جدید انتخاب اعضای مجمع نزدیک است چقدر امکان تغییرات وجود دارد؟ به نظر شما آیا آقای آملی برای ریاست ابقا خواهند شد؟
من در تغییرشان هیچ نکته ای نشنیدم اما در عالم عمل هر اتفاقی ممکن است بیفتد، تحلیل من این است که مجددا ریاست مجمع به آقای آملی سپرده خواهد شد و ایشان به عنوان رئیس مجمع و آقای ذوالقدر هم به عنوان دبیر می مانند. البته ممکن است یک تغییرات نه خیلی زیاد در اعضای مجمع اتفاق بیفتد و این تغییرات طبیعی است. مجمع تشخیص نیازمند آدمهای قدرتمند مجرب است وما در مجمع تشخیص سه چهار دیپلمات قدرتمند می خواهیم سه چهار اقتصاد دان و صاحب مکتب نیاز داریم، خلا وجود چند آدم فرهنگی قدرتمند مجرب احساس میشود، اینها اگر به مجمع تشخیص تزریق شوند خوب است.
ضرر حضور برخی از نبودشان کمتر است!
برنا: این احتمال را می دهید که برای این دور آقای احمدی نژاد مجددا عضو مجمع تشخیص باشد؟
باهنر: احمدی نژاد حرفهایی که می زند خیلی مطابق با روال عادی سیاسیون کشور نیست. یک زمانی یک خبرنگار از من پرسید که آقای احمدی نژاداین حرفها راکه می زند هنجارشکنی است این نظام نمی خواهد با او برخورد کند؟ پاسخ این است که بعضی وقتها بعضی از این آقایان دنبال این هستند که جنجال جدید اتفاق بیفتد واصلا دنبال این هستند که بیا من را بگیر و ببر، نظام اسلامی مدبرتر و شجاع تر از این است که بخواهد در بازی یک آدم قرار بگیرد. خداوند متعالی بگرداند درجات حضرت امام (ره) را یادم هست مجلس دوم یکی از اعاظم که مرحوم هم شدند، آن زمان حرف پشت سرش بسیار بود و شورای نگهبان هم صلاحیت او را رد کرد، پیام از طرف حاج سید احمد آقا رسید که صلاحیت فلانی را تایید کنید، این پیام به آقایان شورای نگهبان در آن زمان برخورد و گفتند که چرا ما صلاحیت ایشان را تایید کنیم وقتی که می دانیم ایشان صلاحیت ندارند جمله ای که حضرت آقا فرمودند مضمونش این بود که ایشان در مجلس باشد ضررش کمتر است تا بیرون مجلس و اینگونه اتفاقات هم می افتد .
برنا: با توجه به بحث تخصص گرایی در مجمع تشخیص یعنی احتمال نمیدهید ایشان حذف شود؟
باهنر: ببینید بعضی وقتها بودن من در مجلس یا مجمع و یا نبودن من در مجلس یک مصلحت کلی تری در آن وجود دارد که ممکن است این را ساده نتوانیم تحلیل کنیم. اگر فردا اسم 40 نفر را در مجمع تشخیص اعلام کردند و اسم من را خط زدند، این طبیعی است و طلبی نداریم و تشکر داریم که همین سه دوره و چهار دوره بنده را لایق دانستند و اگر فردا اسم فلانی را خط زدند این تحلیل نشود که این آدم بدی بود خط خورد. می خواهم بگویم که آمدن در مجمع و نیامدن در مجمع را ساده تحلیل نکنیم ممکن است یک زمانی مصلحت های بزرگتری وجود داشته باشد.
در مباحث منطقه ای نمایندگان خود را از شفافیت معاف کرد
برنا: نظرتان در رابطه با طرح شفافیت قوای سه گانه چیست؟ آیا این طرح به سرانجام خواهد رسید؟
طرح شفافیت قوای سه گانه، بحث های مختلفی را در کشور بوجود آورده، البته من نمی خواهم تعبیر و تفسیر کنم. یکی از مضامین مباحث مقام معظم رهبری در ملاقاتی که اخیرا با نمایندگان مجلس داشتند این بود که نکند شما قوانینی را در رودربایستی تصویب کنید وخودتان هم موافق آنها نباشید. جالب است در طرح شفافیت قوای سه گانه نمایندگان در مواردی که مربوط به مباحث منطقه ای است، خود را از شفافیت معاف کرده اند و می گویند که ضرورت ندارد مردم در جریان قرار بگیرند.
مثلا فرض کنیم با توجه به تحریم های ظالمانه ای که وجود دارد، دولت بخواهد در قسمت هایی تحریم را دور بزند یا خنثی کند اصلا دلیل ندارد این مذاکرات علنی شود زیرا اگر علنی شود دست کم ضد منافع ملی است. این که گفته میشود همه چیز شفاف شود و صحبت ها علنی شود، منافع ملی کشور به خطر می افتد. الحمدالله در تامین کالاهای اساسی وضع مان خیلی خوب است ولی فرض کنید یک زمانی مشکلی پیدا شود و ما در کشور گندم نداشته باشیم و حالا بخواهند در دولت یا وزارت صمت یا جاهای دیگر بحث کنند و وزیر مربوطه مطرح کند که خدای نکرده برای 5 روز ذخیره گندم داریم، چه دلیلی دارد این بحث شفاف شود؟ زیرا وقتی همه مردم بفهمند؛ استرس و صف های طولانی را شاهدیم.
قوانین مجلس مغایر با شرع و قانون اساسی و سیاست های کلی نظام نباشد
قسمت هایی از طرح شفافیت قوای سه گانه مغایر با قانون اساسی است. شورای نگهبان ایرادات مفصل به این طرح گرفته است و از نظر مجمع هم این طرح مغایرت با قانون اساسی و مغایرت با شرع مقدس دارد. قانونی که مجلس تصویب می کند را ما همه قبول داریم ولی این قانون باید مغایر با شرع و قانون اساسی و سیاست های کلی نظام نباشد.
برنا: شفافیت تبدیل به یک مطالبه عمومی شده و جامعه شفافیت را می خواهد، این وعده نمایندگان است به نظر شما چقدر امکان تحقق دارد؟
باهنر: نمایندگان مجلس یک سری صحبت ها کردند و شعار دادند و مقداری سبک و سنگین هم نشد که شفافیت تا کجاها دارای مزیت است. از قدیم گفته اند که یک سوزن به خود بزن و یک جوالدوز به دیگران، جالب است نمایندگان موقعی که به خودشان می رسد صراحتا آورده اند که در موضوعات و مسائلی که مباحث منافع منطقه ای مطرح است، لازم نیست مباحث مجلس شفاف باشد.
ارجحیت منافع شخصی نمایندگان بر منافع ملت!
نمایندگان در قسمت هایی از این طرح هرکجا که احساس کردند شفافیت ممکن است به ضرر خودشان باشد استثنائاتی را قائل شدند. اما به فرض اگر شفافیت در قسمت هایی به ضرر کل ملت باشد، برای آن تدبیری نیندیشیده اند. فرض کنیم یک زمانی یک مشکل اساسی برای کشور پیش آید،دلیلی ندارد که مردم در جریان قرار بگیرند که فلان مشکل اساسی و یا کمبود کالا را داریم، بلکه باید دولت این مشکلات را حل کند. در کشور یکسری شاخص کلان داریم مثلا رفاه و امنیت ، دولت و حاکمیت هم مسئول امنیت هستند و هم مسئول احساس امنیت هستند . ممکن است جایی امنیت باشد ولی مردم احساس امنیت نکنند. یک دولت نمی تواند بگوید من که امنیت را برقرار کردم حالا دیگر هر طور می خواهد بشود، مردم هم احساس امنیت نمی کنند، این درست نیست، مردم باید هم امنیت داشته باشند و هم احساس امنیت کنند، هم رفاه داشته باشند و هم احساس رفاه کنند . هم سلامتی داشته باشند و هم احساس سلامتی کنند.
اگر قرار باشد شفافیت وجود داشته باشد و در بسیاری از موارد، احساس مردم را متزلزل می کند و قوام و وحدت و متانت جامعه را مخدوش کند که درست نیست. مثلا در همان شفافیت رای؛ در همه کشورها آرای انتخابی ، آراء محرمانه است،فرض کنید خود ما که می رویم رای می دهیم می گوییم مالک رای من هستم که رای می دهم من خودم می توانم رای خود را افشاء کنم و بگویم که مثلا به آقا تقی رای می دهم اما کسی نمی تواند الزام کند که تو رای خودت را افشاء کن. این یک فلسفه دارد. اگر آرای مردم علنی باشد نتیجه آراء عوض می شود بعضی وقتها طرف میلش نیست به آقا تقی رای بدهد و اما به دلایلی می ترسد که فردا نانش را ببرند .
شفافیت رای یک جار و جنجالی است که در آن منفعت ملی وجود ندارد
برنا: یعنی نمایندگان خودشان را در برابر افکار عمومی پاسخگو نمی دانند اما در برابر کسی که به او رای می دهند یا به طرحی که رای می دهند خودشان را ملزم می دانند؟
باهنر:می خواهم همین را بگویم . مثلا یک طرحی به مجلس می آید مانند افزایش حقوق معلمان، یک نماینده پیش خود محاسبه می کند و می گوید امکان اینکه حقوق معلمان زیاد شود برای دولت وخزانه و یا برای قانون بودجه وجود ندارد و می خواهد به این طرح رای منفی بدهد، وقتی رای او علنی و شفاف شود،پس فردا که به شهرستان برود، با لنگه کفش از او استقبال می کنند. یعنی رای او عوض می شود و زمانیکه یک نماینده می خواهد رای بدهد محاسبه می کند که مثلا معلمان خوششان می آید یا نه، دیگران خوششان می آید یا نه، افراد چه می گویند؟ وزرا چه می گویند؟ شفافیت رای یک جار و جنجالی است که در آن منفعت ملی وجود ندارد، حتی خود حضرت آقا به این مضمون فرمودند که نکند شما کاری را موافق نیستید ولی دلتان می خواهد آنرا گردن دیگران بیندازید ، یعنی می گویند ما تصویب می کنیم و شورای نگهبان رد می کند و بعد می روند به مردم می گویند ما که تصویب کردیم ولی شورای نگهبان رد کرد. در حالیکه خود آن مصوبه مشخص است که یک تعدادی از آن مغایر قانون اساسی و مغایر شرع است.
برنا: پس در مقطع کنونی با توضیحات شما می گویید عیب های این طرح بیشتر است؟
می توانیم شفافیت رای را محدود کنیم که فرضا در این موارد باید شفافیت باشد ولی در فلان موارد لازم نیست. مثلا در قدیم ها اوایل که طالبان در افغانستان بود ، آرایش نظامی گرفته بود، ما در داخل کشور گفتیم شاید این ها سوء قصد به ایران دارند و بخواهند حمله کنند، در شورای عالی امنیت ملی گفتیم که نمی خواهیم به افغانستان حمله کنیم اما باید نشان بدهیم و این گونه نمود پیدا کند که می خواهیم حمله کنیم و اراده ، اراده حمله نیست و قطعا هم نمی خواهیم حمله کنیم اما آرایش نظامی را طوری می گیریم که طرف احساس کند کار جدی است. حالا شما فرض کنید این خبر را افشاء کنند و بگویند که حق مردم است که بشنوند خوب افشاء کردن این خبر یعنی خیانت مسلم به منافع و امنیت ملی و اینگونه نیست که هر کس هر خبری دارد بگوید که مردم بدانند . بعضی وقتها وقتی مردم یک خبری را بدانند به ضرر منافع ملی و امنیت شان است و باید اینها رعایت شود و قانونگذار باید مدبرانه وخیرخواهانه قانون بگذارد.
برنا: شما بعد از ماجراهای آقایان میردامادی جلسه ای با اصلاح طلبان داشته اید؟
خیر.در جلساتی که داریم از اصلاح طلبان معروف فقط جناب آقای دکتر عارف و آقای صدر حضور دارند.
تکذیب دیدار با خاتمی
جلسات ماهانه با ناطق نوری
برنا: آیا با آقای خاتمی دیدار داشته اید؟
خیر با ایشان دیداری نداشته ام،اخیرا بحثی راجع به بنده مطرح شد، خبر دروغ نبود ولی به گونه ای نوشته بود که انگار من با آقای خاتمی جلسه داشتم.بعد از آنکه دوره ریاست آقای دکتر روحانی تمام شد، یک ماه بعد من تماس گرفتم و رفتم خدمت ایشان و دو نفره صحبت کردیم و گپ زدیم. نظرم این بود که مسئولینی که کارشان تمام می شود اینها کنار نکشند و منزوی نشوند. ما از دوره چهارم و پنجم مجلس یک جلسه ماهیانه داریم که اعضای هیات رئیسه مجلس چهارم و پنجم و مابقی آقایان همه شرکت می کنند. آقای نخعی، ناطق نوری، اکرمی و یحیوی و شهرزاد حضور دارند. ما این جلسه را با آقای ناطق ماهیانه و دو ماه یکبار داریم . همینطور جهانگیری را گاه گاه می بینم، اما در یک جلسه نمی نشینیم که آقای جهانگیری باشد و آقای ناطق و خاتمی و دیگران باشند اینگونه جلسه ای وجود نداشته است.
من با کسی قهر سیاسی نیستیم . در جلسات گفتگوی ملی، بحث ما این است که دو سه رقیب سیاسی در کشور وجود دارد حالا یکنفر اسمش اصلاح طلب است،دیگری اصولگرا ولی یک موقع که بحث فتنه گر است و بحث هنجارشکن ها هستند این حسابش جدا است. من تعداد زیادی از اصلاح طلبان را می شناسم که نظام را قبول دارند وچارچوب نظام اسلامی را قبول دارند و به مقام معظم رهبری احترام میگذارند اما رویه های من را نمی پسندند و به قول معروف اگر ما در دسته اصولگرایان هستیم آنها در دسته های دیگر هستند اینکه یک نفر باهنر را قبول نداشته باشد و یا حزب موتلفه یا جامعه اسلامی مهندسین را قبول نداشته باشد یا شورای ائتلاف یا شورای وحدت را نپذیرد معتقدم نباید به این دلیل از صحنه سیاسی حذف شود. رقابت های سیاسی باید باعث شادابی شود.
جلسه ای با لاریجانی نداشته ام
آیا آقای لاریجانی هم در این نشست ها حضور دارند؟
خیر ایشان حضور ندارند.
البته من خودم گاهی ایشان را می بینیم ولی یک نشست تعریف شده مشخصی با آقای لاریجانی ندارم. با آقای عارف و صدر این نشست را داریم و بحث ما این است که ما سیاسیون که با هم رقیب هستیم لازم نیست تمام صحبت های خود را در رسانه ها بگوییم، ما می توانیم بنشینیم و بر روی مسائل مملکت بحث کنیم.ممکن است روی 90 درصد موافق باشیم و روی ده درصد آن اختلاف نظر باشد، سر اختلاف نظرها بنشینیم و صحبت کنیم. 15 سال قبل دوستان کرمانی را دور هم جمع کردیم و رقبای سیاسی ما هم بودند. تیپ امثال آقای مرعشی و انصاری و تیپ امثال آقای پورمحمدی و بنده هم بودم، در آن جلسه شوخی کردیم که سر هرچیزی ممکن است اختلاف داشته باشیم اما سر منافع کرمان با هم اختلاف نداریم و یک انجمن تاسیس کردیم به نام انجمن توسعه کرمان.
به عنوان کسی که 28 سال در مجلس بودم این حق را دارم که در رابطه با مجلس اظهار نظر کنم، مصوبات کل مجلس را که نگاه کنید بنده مدعی هستم 80-85 درصد از مصوبات مجلس غیر سیاسی است و اصلا ربطی به مسائل جناحی و سیاسی ندارد یا بودجه است یا قانون تسهیلات،البته در مسائلی مانند ریاست مجلس و هیات رئیسه مجلس رقابتی بین جناح ها و گروه ها بوجود آید ، اشکال هم ندارد اما مجلس 70-80 درصد از مصوباتش غیر سیاسی وکارشناسی است و اتفاقا در بحث های کارشناسی اگر کسی رای سیاسی بدهد از نظر بنده محکوم است، اینکه بگویند چون دولت را قبول نداریم بنابراین بودجه اش را بد تصویب می کنیم. یکی از اختلافاتی که با دوستان تندروی خود داریم همین است که می گویم دولت مستقر را حتی اگر جناح ما هم نباشد، برای اداره مملکت باید کمکش کنیم نه چوب لای چرخش بگذاریم، رقبای ما هم این مهم را باید بدانند و مشی آنها این باشد که دولت مستقر باید در جهت منافع ملی کمک شود. مثلا یکی از اشکالاتی که برخی از دوستان تند روی ما به آقای دکتر لاریجانی می گرفتند این بود که آقای دکتر لاریجانی در زمانیکه رئیس مجلس بوده و آقای روحانی هم رئیس جمهور ، ایشان یک سری از کارهای آقای روحانی را در مجلس راه می انداخته است. دولت مستقر با مجلس مستقر نباید شاخ به شاخ با هم دعوا کنند زیرا منافع مردم فدا میشود.
البته این انتقاد ناظر بر این بوده که کلیت مجلس حامی دولت باشد نه رئیس مجلس؟
در سال ۷۲ برای انتخابات ریاست جمهوری آقایان خاتمی و ناطق با یکدیگر رقابت داشتند، این دو حسابی درگیر بودند، در آن زمان من رئیس کل ستاد آقای ناطق بودم، بعد از برگزاری انتخابات و پیروزی خاتمی، ما در مجلس بودیم و آقای ناطق ریاست مجلس را عهده دار بود، من هم دبیر بودم ، اولین بودجه ای که خاتمی تقدیم مجلس کرد از بدشانسی خاتمی من رئیس کمیسیون تلفیق بودجه هم بودم، اینها روز اول که آمدند بودجه را تقدیم کردند گفتند ببینید باهنر و ناطق چه بلائی سر بودجه بیاورند ولی ما بودجه را به گونه ای به تصویب رساندیم که رئیس جمهور وقت آقای خاتمی و معاون اول او عارف و سخنگوی دولت که آقای مهاجرانی بود این سه نفر شخصا آمدند از بنده تشکر کردند و گفتند که قانونی که شما تصویب کردید، از لایحه ای که ما دادیم خیلی بهتر شده است. ما بودجه مملکت راتصویب می کردیم نه بودجه آقای خاتمی را که بگوییم حالا که آقای خاتمی است بزنیم بودجه را نابود کنیم.
برنا: درمورد جبهه پیروان خط امام بحث جوان گرایی را مطرح کرده بودید، چه برنامه و اقداماتی را در دشت اجرا دارید؟
درجبهه پیروان خط امام رهبری یک مقدار فضا و میدان سیاست ظرف 3-4 سال اخیر تغییر یافته است . جبهه پیروان خط امام رهبری شاید طی بیست سال اخیر، تقریبا تنها جبهه مطرح در جریان اصولگرایی بود، ما 17-18 تا تشکیلات سیاسی – صنفی بودیم مثل جامعه اسلامی کارمندان و کارگران و جامعه مهندسین و موتلفه و جامعه زینب و غیره که با هم جبهه ای تشکیل دادیم و با هم همکاری می کردیم. ظرف سه چهار سال گذشته یکسری جبهه های دیگر هم در جریان اصولگرایی تاسیس شد مثل جبهه ایستادگی و پایداری و غیره و یک مقدار فضاهای سیاسی متنوع شد. ما رقیب این جبهه هایی که درون اصولگرایی تاسیس شده، نیستیم اما بنده خودم همیشه تحلیلم این بود که ناچار هستیم همیشه در کشورمان سه چهار حزب قدرتمند و قوی و مطرح داشته باشیم. در شرایط کنونی ما 150 حزب در کشور داریم، وزارت کشور به 150 حزب مجوز داده است، از این عدد تعداد زیادی اصلا فعالیتی ندارند و فقط یک مجوزی دارند و فقط زمان تا انتخابات رقابت میکنند.
به عنوان یک گلایه مند فعال سیاسی باید بگویم خیلی از عزیزان هستند کاندیدا می شوند از نردبان اصولگرایی بالا می روند و به مجلس که می روند، دیگر درمجلس کاری به حزب حامی خود ندارند . من مثالی زده بودم در مجلس دهم اگر یادتان باشد انتخابات مجلس دهم اصلاح طلبان خیلی هایشان بردند حدود 145 کاندیدای اصلاح طلب رای آوردند و به مجلس رفتند، آقای عارف که برای ریاست مجلس کاندیدا شد 104 رای آورد و به عنوان مثال من گفتم 145نفری که با رای اصلاح طلبان مجلس رفتند موقع رای دادن به آقای عارف آن 40 تا کجا رفتند و به چه کسی رای دادند؟ اگر یک انتخابات ، انتخابات حزبی باشد اینها که با نردبان اصلاح طلبان به مجلس رفتند باید هوای اصلاح طلبان را هم داشته باشند در کشور ما این احزاب ژله ای هستند و کار را مشکل می کنند.
ممکن است شما سوال کنید چرا حزب در کشور جان نمی گیرد و چرا 4-5 تا حزب قدرتمند پیدا نمی شود؟ سال دیگر انتخابات مجلس را پیش رو داریم، کرمان ما دو کرسی نمایندگی مجلس دارد از الان 20 نفر به ما مراجعه می کنند که ما می خواهیم کاندیدا شویم.
از این 20 نفر، ده نفر انتخاب میشوند که مواضع منطبق دارند و در پس از نظر سنجی دو نفر از این ده نفر را انتخاب میکنیم، آنوقت هشت نفر دیگر چکار می کنند؟ نمی گویند که چشم ما کاندیدا نمی شویم آنها می گویند که باهنر چه کاره است خودمان کاندیدا می شویم وهمه آنها کاندیدا می شوند، این یعنی منافع حزب را یک طرفه میخواهند و وظایف حزبی را انجام نمی دهند و زمانی که به مجلس هم رفتند دیگر کاری ندارند، می گویند خودمان به مجلس رفتیم وخودمان هم رای آوردیم.انتخابات در کشور ما نیاز به اصلاحاتی دارد، یعنی نظام مردم سالاری دینی یا نظام جمهوری یا نظام لیبرالی در هر صورت به تعبیر امروز دنیا و نظامی که بر آرای مردم متکی هست باید نظام حزبی باشد اگر نباشد چه می شود مثلا 290 نماینده به مجلس رفتند وهمگی نیروهای خوب و انقلابی و متدین و متخصص ، اما چه اتفاقی میافتد روز 7 خرداد که افتتاح مجلس است این 290 نفر به مجلس می روند و 200 تای آنها اصلا هم را نمی شناسند، تا می خواهند باهم منطبق شوند دوره 4 سال آنها تمام می شود
برنا: بحث دیوان محاسبات که حضرت آقا هم اشاره ای در دیدار با نماینده ها به آن داشتند، ارزیابی شما از عملکرد دیوان محاسبات چیست؟
دیوان محاسبات تنها دیوان مالی کشور است که باید بر حسن و قبح اعمال قانون بودجه وهزینه و دخل مملکت نظارت کند، دیوانمحاسبات در ادوار گدشته درتهیه گزارش تفریغ بودجه زمان زیادی را صرف میکرد و معمولا تفریغ بودجه با دو سه سال تاخیر به مجلس می رسید و تیر از چله کمان در می رفت.با حضور آقای بذرپاش این اولین سالی است که تفریغ بودجه به موقع به مجلس داده شده و من شنیدم که در سال 1401 دیوان محاسبات بنا دارد هر دوماه دوماه بودجه را تفریغ کند و به مجلس گزارش دهد. یعنی بودجه سال 1401 را فکر کنم بودجه فروردین واردیبهشت را دارد تفریغ می کند و یک گزارش بودجه ای به مجلس می دهد. این اقدام تاثیرات خوبی دارد و به نمایندگان مجلس و نظارت آنها کمک میکند.
البته یکسری مشکلات هم وحود دارد که خودمان مقصریم،یکسری دستگاه ها خود را معاف از قانون دیوان محاسبات می دانند، البته این معافیت در دستگاه های نظامی اطلاعاتی ایرادی ندارد. نکته ای که حضرت آقا هم فرمودند که دیوان محاسبات شرکت های دولتی را هم رصد میکند اتفاق خوبی است ولی باید این را توسعه بدهد. یکسری از شرکت ها هستند که آنها را دیوان محاسبات رسیدگی نمی کند به دلیل آنکه فرضا یک موسسه می گوید که ما موسسه عمومی غیر دولتی هستیم در حالیکه بودجه دولتی میگیرد ولی مشهور شده به خصولتی.یا مثلا بانک ملی می گوید که خصولتی است ، در حالی که مدیرعامل بانک ملی را قطعا وزیر اقتصاد تعیین می کند یا مدیرعامل شرکت مخابرات را حتما وزیر مخابرات تعیین می کند.
اتفاقا در دیداری که با آقای دکتر بذرپاش داشتم که ان شاالله خداوند به ایشان توفیق بدهد و خوب هم کار می کنند گفتم باید برای برخی موسسات یک فکر قانونی کرد زیرا بودجه و امکانات آنها دولتی است ، عزل و نصب شان دولتی است اما اسم آنها غیر دولتی است .
برنا: در مورد بحث اف ای تی اف در مجمع تشخیص نظام، با توجه به اینکه سیاست خارجی دولت نگاه به کشورهای همسایه و نگاه به شرق اصت و مراوداتی هم اخیرا ما با شرق داریم ، آیا ضرورتی به تصویب fatf وجود دارد؟
کارشنان بانکی در دولت گذشته مدعی بودند و بعضی کدها را هم می آوردند که مثلا کشورهای دوست می گویند اگر شما به fatf نپیوندید و آن داستانها را تمام نکنید ما در مراودات عادی بانکی خود با شما مشکل پیدا می کنیم، خبر می آوردند بعضی از دستگاه های دولتی که اینها پیغام رسمی داده اند که اگر fatf رسمی نشود به مشکل می خوریم. دوست داریم که با شما مراوده بانکی و تجاری داشته باشیم اما با مشکل مواجه می شویم و متاسفانه این مسئله fatf سیاسی شد و بعضی به نظرات کارشناسی دولت آن زمان اعتماد نمی کردند و می گفتند که شاید اینها خود ساخته باشد.برهمین اساس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم نتوانست به جمع بندی برسد وfatf معطل ماند.از نظر قانون آئین نامه مجمع اگر مجمع به نتیجه نرسد نهایتا نظر شورای نگهبان حاکم می شود یعنی نظر مجلس کنار می رود و نظر شورای نگهبان حاکم می شود و خوب این اتفاق افتاد. رهبری براساس نامه رئیس جمهور وقت دستور رسیدگی مجدد را دادند، اما فرمودند که شما خودتان رسیدگی کنید و نظر کارشناسی خود مجمع مهم است و ما باز نتوانستیم به جمع بندی برسیم.
اگر بخواهم خیلی خلاصه بگویم اکنون نظر کارشناسی دولت می تواند بسیار موثر باشد در اینکه آیا fatf ضرورت دارد و نیاز کشور است یا خیر. پیوستن کشور به fatf یک منافعی و یک هزینه هایی دارد. باید این منافع و هزینه ها سبک و سنگین شود که کدام یکی از آن بیشتر است زیرا هر کشوری دنبال منافع ملی کشور خود است.فرقی نمیکند، روسیه و چین و ...هر کدام دنبال منافع ملی خود هستند و ما هم دنبال منافع ملی خود هستیم. در مسئلهfatf نظر کارشناسی دولت فعلی روی مسئله تصویب و عدم تصویب fatf می تواند موثر باشد.
برنا: ما انتخابات مجلس را در سال 1402 پیش رو داریم پیش بینی شما از مجلس دوازدهم اینکه شاکله مجلس چگونه شود چیست البته به فعالیت و بحث شورای وحدت هم اشاره کنید؟
هنوز زود است که بخواهیم دنبال این باره اظهار نظر داشته باشیم، معمولا اتفاقات سیاسی در کشور ما سریع رخ میدهد، جوسازی و شلوغ میکنند و شور انتخاباتی بیش از شعور انتخاباتی است و تازمانی که دو تا سه تا حزب قدرتمند در جامعه نداشته باشیم موفق نمیشویم. همیشه نزدیک به انتخابات اولین مشکل با دوستان خودمان است، البته اصلاح طلبان هم این مشکل را دارند یعنی ما باید اول بنشینیم با تک تک دوستان خود وحدت کنیم. که آقا شورای ائتلاف چه می گوید، وحدت چه می گوید، جامعه اسلامی مهندسین چه می گوید،جبهه ایستادگی چه میگوید و بنشینیم دور هم، اصلاح طلبان هم همین مشکل را دارند. ما 80 درصد از انرژی خود را صرف این امور می کنیم تا خودمان با خودمان وحدت کنیم آخرش که می خواهیم با رقیب ، رقابت کنیم 20 درصد از انرژی بیشتر باقی نمانده است.
ما 4، 5 حزب قدرتمند می خواهیم حالا اسمشان را هم می توانیم بگوییم اصلاح طلب یا اصولگرا و میانه رو و رادیکال و تندرو یا کندرو اسمهایش مهم نیست .
برنا: به نظر شما آقای لاریجانی برای مجلس دوازدهم برنامه ای دارد؟
من واقعا اطلاع ندارم که ایشان برنامه دارند یا نه، هنوز هم اینکه یک جلسه دو نفره با ایشان داشته باشم و برنامه های آتی ایشان را بپرسم این را هم نداشته ام و ایشان را در مجمع می بینم و با هم صحبت می کنیم و شوخی میکنیم با هم و جدی حرف می زنیم با هم اینها هست ولی اینکه نشست کاری داشته باشیم با هم اینکه آقا شما چه کار می کنید و چه برنامه ای دارید من اطلاعی ندارم.
انتهای پیام/