فیلمسازی که تارانتینو حاضر به بازی در فیلمش شد/ خشونت به سبک ژاپنی!

|
۱۴۰۱/۰۴/۰۱
|
۰۶:۰۱:۰۹
| کد خبر: ۱۳۴۲۱۸۲
فیلمسازی که تارانتینو حاضر به بازی در فیلمش شد/ خشونت به سبک ژاپنی!
اوستا محمودوند در جلسه نقد و بررسی «سیزده قاتل» عنوان کرد که تاکشی میکه فیلمسازی است که حتی تارانتینو را به سینمای خود جلب کرد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ پانصدوششمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران روز دوشنبه ۳۰ خرداد به نمایش «سیزده قاتل» ساخته تاکشی میکه محصول سال ۲۰۱۰ اختصاص داشت که پس از نمایش فیلم اوستا محمودوند با اجرا و کارشناسی جلسه توسط سامان بیات، به نقد و بررسی‌ آن پرداخت.

وی در ابتدا بیان کرد: «سیزده قاتل» در ظاهر نکاتی دارد که باعث می‌شود شما فکر کنید شبیه دیگر فیلم‌های سامورایی است، اما باید به خود کارگردان و فیلم بعدی‌اش هم توجه داشته باشید. فیلم‌های میکه‌ در ظاهر یک لایه ژانر دارند؛ به‌طوری که این نکته در این فیلم هم کاملا وجود دارد مثلا شما شمشیرزنی، خشونت و... را می‌بینید. باید بگویم میکه در فیلم‌هایش یک لایه رویی و یک لایه زیرین دارد، در لایه زیرین تلاش می‌کند ارجاعات را به فیلم‌های خودش بدهد. گاهی سینمای او به سمت سینمای صورتی می‌رود مثلا زن شکنجه‌شده، خون، جنسیت و ... در سینمای او وجود دارد.

این منتقد مطرح کرد: متفاوت بودن میکه در فیلمسازی از این جهت است که قواعد را به شکل ظاهری رعایت اما در ادامه کار دیگری می‌کند، مثلا در 

پنج دقیقه آخر واقعیت را کنار می‌گذارد. به‌طوری که هرچند بقیه گمان می‌کنند مساله اصلی او افتخار دادن به سامورایی‌ها است اما در ادامه روند تغییر می‌کند. در واقع میکه واقعیت را به یک‌باره نشان می‌دهد به‌گونه‌ای که انگار خود ژانر را هم زیر سوال می‌برد.

محمودوند با بیان اینکه خشونت در «سیزده قاتل» یک خشونت ساده نیست، اظهار کرد: میکه‌‌ از آن دسته کارگردانانی است که در ایران خیلی درباره‌اش مطلب ننوشته‌اند. در حالی که او به همراه کوروساوا روی یک سینمای خاص کار می‌کرد، میکه در وی‌سینما توانست فیلمسازی را یاد بگیرد. در فیلم‌های اولش سینمای صورتی و مولفه‌هایش مثل خشونت، جنسیت و... را نشان می‌دهد، سپس وارد بحث ژانر می‌شود و کم کم ژانر را زیر سوال می‌برد.

وی با اشاره به اینکه میکه چند فیلم دارد که پایان‌بندی‌شان متفاوت است، توضیح داد: این فیلمساز فیلم دیگری با نام «آدیشن» دارد که با آن معروف شد؛ این فیلم مساله سینمای صورتی را در دل خود داشت. با همه این‌ها او توانست حتی کسی مثل تارانتینو را به خود جذب کند؛ به‌طوری که تارانتینو در فیلم‌های او بازی کرد.‌ همین‌جا می‌شود تفاوت تارانتینو و میکه را دید. این را هم باید بگویم که خشونت در فیلم‌های میکه دو حالت دارد یک حالت که کاراکتر خودش خشونت را می‌بیند و دیگری حالتی که ما خشونت را می‌بینیم. 

این منتقد ضمن بیان این مطلب که میکه اقتباس از انیمیشن هم انجام داده است، اظهار کرد: میکه اغلب در فیلم‌هایش نفرین سامورایی را در هم نظر می‌گیرد یعنی شخصی که هیچوقت نمی‌میرد و مجبور است مدام آدم بکشد. میکه البته در نیمه سوم کاری خود ژانرها و کارهای مختلفی انجام می‌دهد، مثلا وارد مساله تاریخ ژاپن می‌شود، حتی یک تئاتر متاثر از برشت روی صحنه می‌برد؛ در واقع او مدیوم‌های مختلف را آزموده است.

محمودوند در بخش دیگری از صحبت‌هایش مطرح کرد: سوال  «سیزده قاتل» و فیلم‌های مختلف میکه این است که ما چه رابطه‌ای با دیگری داریم و این «دیگری» هر بار شکل‌های مختلف به خود می‌گیرد مثلا او یک بار گفته بود به نظرم شخصیت‌های یاکوزایی دیگر مرده‌اند. 

وی با بیان اینکه تاکشی میکه هیچوقت هیچ چیزی را به آن اندازه‌ای که باید جدی نمی‌گیرد، توضیح داد: میکه فیلم میان مدتی به نام «هک شده» دارد که این فیلم از لحاظ نظریه سینما واقعا فیلم مهمی است. اتفاقاً یک بار مقاله‌ای خواندم که در آن نوشته شده بود این فیلم ضد زن نیست. میکه‌ با نویسندگان همکاری مستقیمی دارد مثلا در «هک شده» یک شکنجه طولانی‌مدت می‌بینیم جالب است که بگویم آن بازیگری که نقش شکنجه‌گر را بازی می‌کند اتفاقا نویسنده فیلم است. «هک شده» گرچه فیلمی است که بازی‌های غلو شده دارد و همه بازیگران ژاپنی با یک لهجه افتضاح‌ به زبان انگلیسی حرف می‌زنند اما اگر از این مسائل گذر کنیم، می‌توانیم فیلمی را ببینیم که بیننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد چون میکه در نشان دادن صحنه‌های خشونت‌آمیز کم نمی‌گذارد.

این منتقد درباره نحوه ادای دیالوگ‌ها و اینکه بازیگران به آرامی صحبت می‌کنند، بیان کرد: از جایی به بعد آرام صحبت کردن و پوشش‌های متفاوت به ژانر اصلی ژاپن تبدیل می‌شود، به نحوی که این سینما را هم خارجی‌ها می‌پسندند و هم در داخل ژاپن فیلم‌ها به فروش می‌رسند. با آنکه فیلمسازان ژاپنی ابتدا طبق یک الگو کار می‌کردند اما از جایی به بعد الگوی آن‌ها شروع به تغییر می‌کند مثلا ما از دهه نود که حباب اقتصاد ژاپن می‌ترکد، تغییر را می‌بینیم، در این گذار فیلمساز نه می‌تواند کاملا سنت‌ها را نشان بدهد نه می‌تواند از آن‌ها بگذرد. رفته رفته اما می‌بینیم خیلی از فیلم‌ها با تهیه‌کنندگان خارجی ساخته می‌شوند، همین امر این اجازه را به فیلمساز می‌دهد تا آن کلیشه‌های رایج را کمتر به تصویر بکشد.

وی بیان کرد: یک سری از فیلمسازان هستند که به آن‌ها برچسبی می‌خورد و افراد کمتر به سراغشان می‌روند؛ میکه از همین دسته است. من هم پیشنهادم این نیست که مردم همه فیلم‌های او را ببینند اما چیزی که تاکشی میکه را مهم می‌کند این است که او وارد هر ژانری می‌شود و سعی می‌کند مثل آب باشد؛ یعنی به جای اینکه شکل ژانر را به خود بگیرد، سعی می‌کند شکل خود را به ژانر بدهد. او آنقدر فیلم‌های مختلفی دارد که تعجب برانگیز است، به نظرم میکه در کارنامه خود چند فیلم دارد که به لحاظ سینمایی خیلی مهم هستند.

محمودوند درباره وفاداری «سیزده قاتل» که یک فیلم بازی‌سازی شده است به فیلم اولیه گفت: «سیزده قاتل» از نظر فیلمنامه‌نویسی شبیه فیلم قبلی است، اما مسأله خشونت، جنسیت و شخصیت‌پردازی در این فیلم متفاوت است.

انتهای پیام/

نظر شما