سریال شبکه نمایش خانگی به بازیگر می بازد یا قصه؟!

|
۱۴۰۱/۰۸/۱۵
|
۰۴:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۱۳۸۰۲۱۷
سریال شبکه نمایش خانگی به بازیگر می بازد یا قصه؟!
یادداشت؛ مجتبی احمدی – دبیرگروه فرهنگ و هنر - خبرگزاری برنا

پدیده ساخت سریال خارج از رسانه ملی که در کشور ما با فاصله نسبت به دیگر کشورهای صاحب سینما رخ داد و با نموداری رو به رشد توانست جایگاه خود را در میان مخاطبان باز کند و در برخی از اوقات حتی بیش از رسانه ملی در جذب مخاطبش موثر باشد امروز حال خوبی ندارد.

سریال سازی در شبکه نمایش خانگی و حضور کاربلدان و نامداران این عرصه در پلتفرم ها فرصتی بود که حالا افرادی که به دلیل شرایط کرونا به سینما نمی روند و تولیدات رسانه ملی اغنایشان نمی کند مدیوم جدیدی را برای پر کردن اوقات فراغت شان بیابند و البته این اتفاق مبارک تا حدود زیادی کار ساز بود .

موفقیت بسیاری از سریال سازان در پلتفرم ها و ساخت چند سریال جذاب و پر سر و صدا باعث شد که سریال ها خودشان تبلیغ خودشان را بکنند و کم کم مخاطب عظیم برای چند پلتفرم فعال ایجاد شد تا اعداد و ارقام چند صد میلیاردی جابه جا شود و در این مسیر تلویزیون رقیب جدی را برای خودش احساس کند.

از اتفاقات و اختلاف نظرهای موجود در مدیریت و نظارت گری بر تولیدات شبکه نمایش خانگی که عبور کنیم به کیفیت و محتوای تولیدات در پلتفرم ها می رسیم که حالا شیب نسبتا ملایمی را در افت و پایین آوردن مخاطبشان تجربه می کنند این نگاه که مخاطب به این رسانه اعتماد کرده و حالا بدون هیچ مقاومتی برای آن دست به جیب می شود مدیران و برنامه سازان و سریال سازان را تشویق کرد تا با هر طرح و ایده متوسطی وارد این دنیای کوچک اما بیزینسی بشوند بی آنکه بدانند این مدیوم با رسانه ملی که بر اساس بودجه ای متفاوت مدیریت می شود فرق دارد و شکست برای اثری که نتواند مخاطبش را جذب کند بسیار نزدیک است .

در نگاه اول حضور چهره های پر مخاطب و در قدم بعدی انتخاب قصه های جذاب و خاص رمز موفقیت پلتفرم های شبکه نمایش خانگی بود در واقع محتوا و ساختار آثار تولید شده در این فضای خاص باید در همان قدم اول نظر مخاطبش را جلب می کرد تا سریال بتواند با اقبال عمومی روبرو شده و مخاطب به آن نظر کند.

اما در ادامه این مسیر به یک اتفاق علی الحده تبدیل شد و سریال سازان دیگر با آن وسواس مورد نیاز در این مدیوم فعالیت نکردند. پای افرادی که در این عرصه توانایی کار نداشتند باز شد . افراد ناشناخته ای نیز به دلیل فرصت شناخته شدن وارد این گود ناشناخته شدند هزینه های مفصل کردند و کم کم افراد کاربلد نگاهشان از قصه هنری به یک بیزینس برد برد رسید تا امروز شاهد این باشیم که از هر ده سریالی که در پلتفرم های مختلف ساخته می شود تنها دو سه مجموعه مخاطب را تا پایان حفظ می کند و مابقی بعد از یکی دو قسمت از دور خارج شده و عملا هزینه ای هنگفت بابت یک اتفاق ضعیف روی دست سرمایه گذاران و تهیه کنندگان می ماند .

این تفکر اشتباه که بازیگران نامدار با حضور چند قسمتی و تک قسمتی می توانند ویترین را خوشرنگ و لعاب کنند و مخاطب را گول بزنند امروز منسوخ است و تجربه نه چندان طولانی نشان داده است که قصه ها توانستند مخاطب را تا پایان ببرند و از سوی دیگر اینجا جای آب بستن نبود و باید فیلمنامه ها به لحاظ کشش و جذابیت و البته شخصیت پردازی و قصه های پر و پیمان و عمیق آن قدر غنی باشند که تماشاگر را تا پایان با ضربان قلب بالا پای اثر حفظ کنند.

تجربه میدانی این روزها می گوید قصه بر خلاف تصور بسیاری که معتقدند بازیگران حرف اول را می زنند ، در درجه اول از اهمیت قرار دارد چرا که جذابیت ها و توانمندی های کاریزماتیک بازیگران تنها در چند قسمت ابتدایی کارساز است و در ادامه این شخصیت ها هستند که در ذهن مخاطب ساری می شوند و بازیگران بایستی بر اساس توانمندی و استعداد و خلاقیت شان طرفدارانشان راحفظ کنند و کم کم محبوبیت ها نقش خود را از دست داده و حالا فیلمنامه و مسیر دراماتیک است که کمک می کند تا تماشاگر پای یک سریال در شبکه نمایش خانگی بنشیند.

انتهای پیام/

نظر شما