فهیمه سلیمانی فیلمنامهنویس که در آثاری همچون سریال «خوشنام»، «کارو» فعالیت داشته است در پاسخ به این پرسش که آغاز و پایان یک سریال موفق چه ویژگیهایی را باید دارا باشد به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا پاسخ داد: سریالی جزو سریالهای خوب و موفق محسوب میشود که با انرژی بالایی آغاز شده و با یک موقعیت درخشان و غیرقابل پیشبینی به پایان برسد. متاسفانه در سریالهای ما این اتفاق نمیافتد. اکثر آثار نمایشی ما قابل حدس هستند؛ آثاری که شروع درخشان و درستی دارند اما ضعیف و دم دستی به پایان میرسند.
نویسنده سریال «خوشنام» درباره معرفی مدام شخصیتها در قسمتهای اول یک سریال و نیمه تمام شدن برخی از بچه قصههای سریالها که تماشاگر را عصبی و سردرگم میکند عنوان کرد: سردرگمی در روایت قصه و معرفی مکرر شخصیتها یکی از مشکلات بزرگ برخی از سریالها محسوب میشود. هدف اصلی این است که ما قصه را به خوبی روایت کنیم. اگر در طول داستان قصههای درستی را طراحی کرده باشیم آرام آرام مخاطب با کاراکترها آشنا میشود و شخصیتها را در روند قصه میشناسد. بنابراین ما هیچ نیازی به پیشزمینههای کسلکننده که مخاطب را خسته کند نداریم.
سلیمانی در خصوص ایرادی که برخی به نویسندگان و برخی به تیم تولید در جمعبندیهای نامشخص داستان و شخصیتهای رها شدهی قصه وارد میکنند اظهار داشت: تجربهی شخصی من این است که این ایراد به تیم تولید برمیگردد. به این دلیل که نویسنده مدتها زمان میگذارد تا یک کاراکتر را از صفر بسازد بنابراین کمتر پیش میآید نویسندهای در طول قصه کاراکتر خودش را گم کند. چون این کار تخصصی است و این نویسنده است که با قلم بنای کار را از ابتدا خلق میکند.
او ادامه داد: وقتی یک نویسنده از این تخصص آگاه باشد میداند هر شخصیت از کجا شروع میشود و کجا به انتها میرسد. همهی اینها الگوریتمی دارد که فیلمنامهنویس طبق آن پیش میرود. اما وقتی کار در مرحلهی پیشتولید قرار میگیرد همهچیز متفاوت میشود. گاهی یک نویسنده 2 یا سه سال از زمانش را صرف نگارش یک فیلمنامه میکند آنوقت هنگام تولید یک مجموعهی تلویزیونی زمان پیشتولید تا تولید اثر حتی به یک ماه هم نمیرسد چرا که دغدغهی کارگردان فقط انتخاب بازیگر است و روی اصول درستی پیش نمیرود.
سلیمانی در خصوص ضعف فیلمنامهها که گه گاهی برخی شخصیتها را نصفه و نیمه رها میکنند عنوان کرد: گاهی میبینیم که کارگردان کاراکتر را متوجه نشده است. برای همین برخی از شخصیتها و قصهها را نصفه و نیمه رها میکند. این مسئله به این قضیه برمیگردد که هنوز فرهنگ تعامل بین کارگردان و فیلمنامهنویس در کشور ما ایجاد نشده است. متاسفانه اکثر کارگردانها ادعای نویسندگی دارند و فکر میکنند اگر بخواهند با ما تعامل داشته باشند از ارج و قربشان چیزی کم میشود.
او در پایان گفت: قطعا کار خوب زمانی تولید میشود که تهیهکننده، کارگران و فیلمنامهنویس کار را دوشادوش هم پیش ببرند. گاهی ممکن است بازیگری متوجه ارزش دیالوگی نشود اما آن دیالوگ و ریاکشن به فهم آن سکانس کمک میکند. بنابراین از نگاه من باید فیلمنامهنویس در جلسات دورخوانی حضور پیدا کند و یک صندلی برای او در نظر گرفته شود تا او بتواند بیان بازیگر را در خواندن دیالوگها بشنود و در پیشبرد کیفیت اثر تاثیرگذار باشد.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/