به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ وسواس در انتخاب لوکیشن تا جایی در تولید معنا دارد که با برآورد هزینههای یک سریال همخوانی داشته باشد. لوکیشنهای روزی پنج تا بیست میلیون تومان و تصویربرداری در مدت زمانهای طولانی کار گروه تولید را به جایی میرساند که به همان همیشگیها بسنده کنند. اتفاقی که مخاطب عام هم از آن به راحتی انتقاد میکند.
ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی در فضاهای تکراری حالا یکی از معضلات تیم تولید است که کیفیت را مخدوش کرده و حظ بصری مخاطب را از بین برده است. در همین خصوص با اهالی هنر و تهیهکنندههای آثار نمایشی گپوگفتی داشتهایم که از نظر میگذرانید.
محمدرضا شفیعی تهیهکننده سینما و تلویزیون که ساخت فیلمهای سینمایی «آبادان یازده۶۰»، «شعلهور»، «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» و مجموعههای «فاصلهها»، «رستگاران»، «وضعیت سفید» و... را در کارنامهی کاری خود دارد در پاسخ به این پرسش که چرا به جای استفاده از لوکیشنهای جدید مدام شاهد لوکیشنهای تکراری در تولیدات نمایشی هستیم به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: در خارج از کشور شهرکهای سینمایی با طراحیهای متفاوت وجود دارد که آن را اجاره میدهند و شما میتوانید به راحتی در آن چهاردیواریها دکور بزنید و خانه، مغازه یا هر فضایی که دوست دارید را تهیه کنید اما در ایران ما با کمبود لوکیشن مواجه هستیم که همین مسئله زمان و هزینههای زیادی را برای تیم فیلمسازی به بار میآورد. مشکل دوم ما هم همکاران تولید هستند که شغل جدیدی پیدا کردهاند، این اواخر آنها لوکیشنها و خانههای مختلف را اجاره میکنند و با قیمت بالاتری روزانه در اختیار پروژههای سینمایی و تلویزیونی قرار میدهند؛ که در هر دوی این حالتها فضا را برای ساخت اثر محدود کرده و باعث تکرار لوکیشنها میشود.
شفیعی در خصوص اهمیت و تلاش خودش به عنوان یک تهیهکننده در این امر و معضلاتی که در ساخت آثارش با آنها مواجه میشود اظهار داشت: من هم در پروژههایم با این معضل مواجه میشوم. مثلا اگر دقت کرده باشید در چند کار اخیر سینمایی و تلویزیونی که انجام دادیم لوکیشن تکراری در فیلمبرداریهایمان نداشتیم. گرچه انتخاب یک لوکیشن درست و دکور کردن آن کار بسیار سختی است ولی با بچههای تولید بسیار به این قضیه توجه داشتیم. در ایران ۲ شهرک سینمایی غزالی و شهرک دفاع مقدس وجود دارد که در این سالها به خاطر محدودیتهایی که در این بخش داشتیم به کرات از آنها در فیلم و سریالهای مختلف استفاده شده است.
تهیهکننده سریال «وضعیت سفید» با اشاره به لوکیشنهای محلی و دشواری ساخت سریال در محیطهایی که مردم در آن زندگی روزمره دارند عنوان کرد: عوامل یک فیلم نمیتوانند در خانه و یا لوکیشنی که تا به حال در آن فیلمی ضبط نشده است کار کنند چون بارها دیده شده که صاحبخانه وقتی میبیند کار ما خیلی دردسر دارد وسط فیلمبرداری یک دفعه پشیمان میشود و خانهاش را میخواهد. بنابراین ما هم نمیتوانیم به هر لوکیشنی اعتماد کنیم.
او ادامه داد: مثلا ما وقتی سکانسی برای گرفتن در کلانتری داریم مجبور هستیم در کلانتری واقعی آن را ضبط کنیم. جدا از گرفتن مجوز برای فیلمبرداری باید با عوامل فیلم به جایی برویم که هر لحظه متهم میآورند و جای شلوغی است که این قضیه فیلمبرداری را سختتر میکند.
شفیعی در پاسخ به این سوال که آیا ساخت آثار نمایشی در شهرستانها میتواند به تنوع لوکیشنها کمک کند یا نه عنوان کرد: این قضیه به محتوای فیلم برمیگردد. همان مشکلاتی که در تهران برای لوکیشن است چندین برابرش در شهرستانها هم وجود دارد.
تهیهکننده فیلمهای سینمایی «شعلهور» در خصوص افزایش(200 تا 400) درصدی دستمزد بازیگران (ستاره و معمولی) به برنا گفت: به هرحال این هم یکی دیگر از مریضیهای سینمای ایران است. از زمانی که سریالسازی برای پلتفرمها رونق گرفت و بازیگران درآمدهای مختلفی از تبلیغات، بیلبوردها و... کسب کردند موجب شد که بخواهند از همهچیز پول در بیاورند. به همین خاطر دستمزد برخی بازیگران افزایش وحشتناکی پیدا کرد که این قضیه تا زمانی که مدیریت و نظارت درستی در موردش اتفاق نیفتد همینطور افسارگسیخته ادامه خواهد داشت.
استفاده درست از لوکیشنهای متفاوت و ناب برای صحنهآرایی هر فیلم و سریالی مفید است و هر چقدر ارتباط معنایی میان انتخاب لوکیشن و مضمون اثر قویتر باشد، لذت تماشای آن اثر بیشتر میشود. تیم تولید هر سریالی قبل از تولید باید به جستوجوی لوکیشنهای مطلوب برای فیلمبرداری برود و همچون پروسه نگارش متن و انتخاب بازیگر برای انتخاب لوکیشن هم وسواس لازم را به خرج بدهد. وسواسی که این روزها در کمتر اثری دیده میشود و بیننده را با لوکیشنهای تکراری مواجه میکند. ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی در فضاهای تکراری حالا یکی از معضلات تیم تولید است که کیفیت را مخدوش کرده و حظ بصری مخاطب را از بین برده است. در همین خصوص با اهالی هنر و تهیهکنندههای آثار نمایشی گپوگفتی داشتهایم که از نظر میگذرانید.
زینب تقوایی تهیهکننده سینما و تلویزیون که ساخت فیلم سینمایی «سمفونی نهم» و سریالهای «دودکش»، «مدینه»، «زیر پای مادر» را در کارنامهی کاری خود دارد در پاسخ به این پرسش که چرا به جای استفاده از لوکیشنهای جدید مدام شاهد لوکیشنهای تکراری در تولیدات نمایشی هستیم به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: به هرحال به خاطر فیلمها و سریالهای متعددی که در این سالها ساخته شده اکثر لوکیشنها لو رفتهاند. گرچه تعداد این لوکیشنها بیشتر از سابق است ولی باز هم محدودیتهایی در این مورد وجود دارد که باعث میشود آثار تکراری شوند.
تقوایی در خصوص اهمیت و تلاش خودش به عنوان یک تهیهکننده در این امر اظهار داشت: به عنوان یک فیلمساز همیشه سعی داشتم تا در تمامی بخشهای فیلمسازی مخصوصا در بخش لوکیشن که خیلی پراهمیت است نوآوری داشته باشم. استفاده از لوکیشنهای ناب و متنوع زیبایی بصری بسیاری را به وجود میآورد. البته اهمیت لوکیشن در سریالسازی به مراتب بسیار بیشتر از ساخت کارهای سینمایی است.
تهیهکننده سریال «دودکش» با اشاره به لوکیشنهای محلی و دشواری ساخت سریال در محیطهایی که مردم در آن زندگی روزمره دارند عنوان کرد: یکی از موضوعهای مهم در اجاره یک مکان برای فیلمبرداری این است که صاحبخانه با کار شما آشنایی داشته باشد، آن خانه دقیقا مناسب این کار بوده و تمامی امکانات لازم را داشته باشد؛ چرا که وقتی شما چندین ماه در یک مکان حضور دارید بدون شک خساراتی به آن لوکیشن خواهید زد بنابراین طبیعی است که هر شخصی راضی به اجاره خانهاش با این شرایط نمیشود. موضوع دیگری هم که این بین وجود دارد همسایههایی هستند که ممکن است از کار شبانه روزی ما خسته و کلافه شوند.
او ادامه داد: متاسفانه با ساخت و سازهای بیرویهای که صورت گرفته ما با کمبود لوکیشنهای قدیمی و نوستالژیک مواجه هستیم. به دلیل بالا بودن قیمت اجاره و شرایط سخت مالی، کارگردانها و تهیهکنندهها مجبور به اجاره همان لوکیشنهای پرتکراری میشوند که قبلا درس خودشان را پس دادهاند.
تهیهکننده سریال «مدینه» در خصوص فشاری که برای گرانی لوکیشنها و کمبود وقت، گروه تولید و تهیه به تیم کارگردانی میآوردند اظهار داشت: این موضوع تا حدی درست است اما به عنوان تهیهکننده باید بگویم که بارها پیش آمده که ما لوکیشن و یا دکورهای مختلفی را طراحی و چیدمان کردیم ولی کارگردان توان بهرهبرداری از آن لوکیشن را با توجه به زحماتی که برای طراحی و یا پیدا کردن آن صورت گرفته بود را نداشته است. مثلا پیش آمده که یک لوکیشن سخت یا بکر مثل یک کارخانه را تهیه کردیم، تمامی عوامل را به آنجا بردیم که به لحاظ مالی و زمانی هزینه بسیاری برایمان داشته ولی کارگردان نتوانسته از آن لوکیشن به نفع فیلمش استفاده کند و فقط از صورت بازیگر کلوزآپ گرفته است. خب اگر هدف چنین چیزی بود میتوانستیم این تصویر را در یک سوله و یا در دفتر کاری خودمان هم بگیریم.
او در ادامه افزود: وقتی ما یک لوکیشن خوب را با تلاش بسیار فراهم میکنیم توقع داریم خروجی کار هم درست و حسابی باشد. چرا که یک بخش بسیار مهمی از انرژی عوامل صرف هماهنگی همسایههای آن منطقه شده است. جدا از این بسیاری از کارگردانهایی که کم تجربه و تازهکار هستند معمولا برای اجاره یکسری از مکانها برای فیلمبرداری مثل «کاخ گلستان» پافشاری میکنند. ولی بسیار دیده شده که رفته رفته متوجه میشوند که لوکیشنهای بهتری وجود دارد که ما در آن آزادی عمل بیشتری میتوانستیم داشته باشیم.
تقوایی در پایان عنوان کرد: در خارج از کشور این معضلات اصلا وجود ندارد. امیدوارم در آینده با ساخت شهرکهای سینمایی مختلف و لوکیشنهای مناسب این محدودیتها بر طرف شود.
استفاده درست از لوکیشنهای متفاوت و ناب برای صحنهآرایی هر فیلم و سریالی مفید است و هر چقدر ارتباط معنایی میان انتخاب لوکیشن و مضمون اثر قویتر باشد، لذت تماشای آن اثر بیشتر میشود. تیم تولید هر سریالی قبل از تولید باید به جستوجوی لوکیشنهای مطلوب برای فیلمبرداری برود و همچون پروسه نگارش متن و انتخاب بازیگر برای انتخاب لوکیشن هم وسواس لازم را به خرج بدهد. وسواسی که این روزها در کمتر اثری دیده میشود و بیننده را با لوکیشنهای تکراری مواجه میکند. ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی در فضاهای تکراری حالا یکی از معضلات تیم تولید است که کیفیت را مخدوش کرده و حظ بصری مخاطب را از بین برده است. در همین خصوص با اهالی هنر و تهیهکنندههای آثار نمایشی گپوگفتی داشتهایم که از نظر میگذرانید.
سعید کمانی تهیهکننده سینما و تلویزیون که ساخت سریالهای «سایبر»، «سفر در خانه»، «دختر گمشده» و... را در کارنامهی کاری خود دارد در پاسخ به این پرسش که چرا به جای استفاده از لوکیشنهای جدید مدام شاهد لوکیشنهای تکراری در تولیدات نمایشی هستیم به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: اکثر کشورهای پیشرفته شهرک سینمایی دارند. آنها لوکیشنها را طراحی و پس آن فیلم میسازند اما در ایران به این شکل است که شما برای داشتن حوض و درخت دروازهی خانهی مردم را میزنید و آن را برای فیلمبرداری اجاره میکنید، آنها هم سر ۲ روز شما را به راحتی بیرون میاندازند و شما میمانید و راشهای نصفه و نیمه که نمیدانید باید چه خاکی بر سرتان بریزید.
تهیهکننده سریال «سایبر» با اشاره به اینکه استفاده از فضاها و لوکیشنهای تازه به ابعاد زیباشناسی یک اثر کمک میکند عنوان کرد: الان یکی از مشکلات بزرگ ما همین است. گاهی لوکیشنهایی میخواهیم که فضاهای جدید به ما بدهد اما متاسفانه این لوکیشنها را نداریم. برای مثال ما برای ساخت یک سریال به دستور سپاه و با کمک نیروی دریایی یک بیمارستان واقعی صحرایی تاسیس کردیم. یا به یاد دارم برای ساخت کاری به یکی از بیمارستانها رفتیم اما بیمارستان بعد از چند روز ما را بیرون کرد و گفت دیگر نمیخواهیم با ما کار کنید. هرچه گفتیم ما بخشهایی از اثر را فیلمبرداری کردیم و حالا چه باید بکنیم فایدهای نداشت. در واقع ۲ روز از کار ما دور ریخته شد. در تولیدات تلویزیونی هر روز فیلمبرداری صد میلیون هزینه دارد. یعنی ما حدود دویست میلیون تومان ضرر کردیم.
او ادامه داد: ما باید لوکیشنهای متعدد داشته باشیم و برای هر اثری طراحیهای متنوع صورت بگیرد. اگر وارد صنعت سریال و فیلمسازی شدهایم و برایمان آورده دارد باید هزینه کنیم. مرحوم محمود فلاح التماس میکرد و میگفت لوکیشن فیلم من را که یک میلیارد برایش هزینه شده بخرید. بیش از ۱۰ هکتار است، کعبه، کوفه و... را ساختم. نگذارید بیتالمال هدر برود اما همتی صورت نگرفت حالا در همان مکان دوباره داریم کلی هزینه میکنیم. برای همین است که تولیدات ما تکراری میشوند و جذابیت بصری خود را از دست میدهند.
تهیهکننده سریال «سفر در خانه» درباره عدم حمایت نهادهای مختلف از تولیدات نمایشی و فشاری که به عوامل و گروه فیلمسازی وارد میشود اظهار داشت: حدود ۱۵ خانه داریم که مدام در آثار مختلف تکرار میشوند. رفتن به خانههای جدید هم تبعات خاص خودش را دارد. آیا نهادها حاضرند در اختیار ما امکانات لازم را قرار بدهند؟ نه. به طور کلی باید بگویم که سریالسازی در ایران بسیار سخت شده است.
او در ادامه افزود: به عقیدهی من باید زمینی تهیه شود و در آن دکورسازی کنند تا فضاهای بیشتری برای ساخت یک اثر داشته باشیم اینها مسائلی است که جذابیت کار را پایین آورده است.
این تهیهکننده گفت: برای ساخت اثری ما بیست_سی لوکیشن میخواهیم کارگردان هم گیج میشود که کدام لوکیشن را بگیرد کدام را نگیرد. برای همین یک لوکیشن پیدا میکند که در آن بتواند سه لوکیشن دیگر را هم فیلمبرداری کند که تمام این کارها به پروژه لطمه میزند. متاسفانه این روزها بخش اعظم سرمایه را بازیگر میخورد همین امر موجب میشود علاوه بر کم شدن تولیدات، لوکیشنها هم تکراری شوند.
کمانی در پایان در خصوص ساخت و تولید آثار در شهرستانها عنوان کرد: ساخت سریال در شهرهای مختلف ایران علاوه بر اینکه به بازیگران و سایر عوامل روحیه میدهد در رنگ و لعاب یک اثر هم تاثیر بسزایی دارد اما متاسفانه آنطور که باید و شاید این امر از سوی مخاطب حمایت نمیشود.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/