به گزارش باشگاه جوانی خبرگزاری برنا، هوادار، طرفدار، فن، حامی، کراش و واژه های جدید دیگر در سال های اخیر کنار نام افراد و گروه های مختلفی قرار گرفته و نوجوانان و جوانان زیادی با این ادبیات علاقه خود را به فرد یا گروهی که می تواند فرهنگی، هنری، سیاسی یا ورزشی باشد، نشان می دهند.
اگر در دهه 50، 60 و اوایل 70 این هواداری ها و علاقه مندی ها خود را به شکل پوستر در اتاق خواب یا یک پیراهن در تن نشان می داد، طی سال های اخیر جای خود را به تغییر سبک زندگی، باورها و اعتقادات و حتی تغییر در شکل ظاهری نوجوان و جوانان داده، تا جایی که دغدغه و نگرانی را در دل خانواده ها بیشتر کرده است.
شکست محدودیت ها در فضای مجازی
اما آیا واقعاً برای جلوگیری از اثرات سوء این هواداری ها راهکاری وجود دارد؟ آیا صرفاً اعمال محدودیت می تواند راهگشا باشد یا باید با زبان و ادبیات نسل جدید یا آن ها وارد تعامل شد؟
در گذشته ادبیات هواداری مثلاً در مورد فوتبال در همان محل مسابقه باقی می ماند، یا در قلب و ذهن هوادار بود یا در نهایت اطرافیان نزدیک فرد اقدامات و رفتارهای هوادارانه اش را می دیدند اما امروزه و با گسترش فضای مجازی همه متوجه این هواداری ها می شوند.
فضای مجازی با قدرتی که به فرد می دهد محدودیت ها را می شکند، یعنی وقتی دختر نوجوانی به تبعیت از سلبریتی مورد علاقه اش موهای سرش را می تراشد همه این حرکت را می بینند.
باید بدانیم که به صورت کلی رفتار هوادارنه، پیدا کردن الگو ، داشتن هیرو یا قهرمان در زندگی به ویژه در دوره نوجوانی و حتی جوانی جزو ویژگی های اجتناب ناپذیر و طبیعی در این دوره از زندگی است اما گاهی اوقات منِ مادر یا پدر فراموش می کنم که اصل داستان را نمی توانم پاک کنم و بخواهم که فرزندم از کسی تبعیت نکند و دوستش نداشته باشد.
علت طرفداری های متعصبانه از چهره های مشهور چیست؟
پس اگر خانواده ای نوجوان یا جوان دارند، باید بدانند که بچه ها در این دوره به دلایل گوناگون علاقه دارند به دنبال سوپر قهرمان در زندگی شان باشند، آن ها را دوست داشته باشند و به گروه های هواداری بپیوندند.
لیلا سلیقه دار، مشاور و جویشگر حوزه تعلیم و تربیت بر این باور است که ما باید در ابتدا زمینه ها و دلایل بروز این هواداری را بدانیم که یکی از آن ها احساس نیاز به قدرت است.
«بچه ما احتیاج دارد که در موقعیت های مختلف احساس قدرت و آزادی عمل داشته باشد، چیزی که در فضای مجازی به دلیل سرکوب ها خود را به شکل شکستن چارچوب ها نشان می دهد، حالا اگر در قالب گروه های هواداری باشد که خیلی هم بیشتر لذت می برد.
دلیل دیگر هویت یابی است، هر بچه ای دوست دارد یک هویتی از خودش و یک هویت اجتماعی داشته باشد و زمانی که وارد گروه می شود این هویت جمعی حالش را خوب می کند.
جنس نوجوانی شوق و هیجان است، به همین خاطر آن شوق و تعصب در کلام و رفتار در نوجوانی بیشتر بروز و ظهور دارد، مثلاً اگر هواداران برآشفته شوند واقعاً می توانند ویرانگر باشند، این قدرت از کجا می آید؟ از یک هیجان شدید! و زمانی که تأیید همسالان را می گیرد همه چیز برای یک اثرگذاری مهیا می شود.»
هواداری چشم بسته از ساختارشکن ها!
وی در ادامه می گوید: «شما خیلی از خوانندگان یا بازیگران ایرانی خارج از کشور را دیده اید که هنجار شکنی و کج رفتاری در آن ها زیاد است اما با این حال خیلی ها آن ها را دنبال می کنند. این از باب فرهیخته بودن آن افراد نیست که حجم زیادی دنبال کننده دارند، دلیلش این است که میگویند کاری که من به عنوان نوجوان نمی توانم انجام دهم، او انجام می دهد و به همین جهت همزاد پنداری می کنند.
شما بارها دیده اید نوجوان سراغ کسی می رود که ممکن است هنجارشکن باشد یا وقتی حرکات عجیب و غریب از سمت آدمی تحت عنوان فرد مشهور مثل سلبریتی ها زیاد می شود که با عقل آدم جور در نمی آید ناگهان تبدیل به یک چالش مجازی می شود که همه آن را انجام می دهند.
خیلی اوقات حتی خود نوجوان می گوید من کار فلان سلبریتی را قبول ندارم اما چون جرأت داشته فریاد بزند من او را دنبال می کنم. وقتی داریم راجع به تتلو حرف می زنیم وقتی در جلسات نقادی هستیم بچه ها آنقدر خودشان قشنگ رفتارهای این فرد را نقد می کنند که واقعاً تعجب برانگیز است اما در نهایت می گویند چون توانسته یک ساختار را بشکند او را دنبال می کنیم.»
بنابراین اولین و مهمترین نکته این است که نگران یک امر طبیعی نباشید، روی ریشه ها کار کنید و به نوجوان و جوان خود توانایی نقادی و جدا کردن مسائل از یکدیگر را بدهید.
انتهای پیام/