انگاره‌ها و هزار راه نرفته رسانه‌های ایران

|
۱۴۰۱/۱۲/۰۴
|
۰۷:۳۱:۳۷
| کد خبر: ۱۴۴۰۲۸۳
انگاره‌ها و هزار راه نرفته رسانه‌های ایران
اساسی‌ترین کار رسانه‌ها از گذشته تاکنون، انگاره سازی است، چراکه رسانه قادر به تصویرسازی در ذهن مخاطب است، امروزه رسانه‌های(تصویری، مکتوب، چندرسانه‌ای،صوتی و برخط) جهان با این هدف شکل‌گرفته‌اند که با تصویرسازی(درست یا غلط) از موضوعات مختلف، انگاره‌های ذهنی ما را شکل دهند.

اپیزود اول، آقازاده سفارش شده

یادداشت- سید امیرحسین ابطحی، در شرکت مشغول کار بودم خبری را در اتوماسیون داخلی شرکت دیدم، مبنی بر اینکه رئیس شرکت قرار است هفته آینده فردی جوان را به‌عنوان مسئول بخشIT شرکت منصوب کند کسی که قرار بود جایگزین همکار چندساله ما در این شرکت شود، که البته به دلایلی برای ما نامعلوم بیش از 10 روز بود از شرکت رفته بود، به ذهنم خطور کرد که حتماً این جوان، یکی از ده‌ها آقازاده‌ای است که با رانت و سفارش دیگران سرکار می‌آید.

 اپیزود دوم، یک مهندس متکبر  

 صبح روز سه‌شنبه بود که در راهروی شرکت در حال بالا رفتن و رسیدن به اتاقم بودم که ناگهان چشمم به مهندس IT جوان تازه‌وارد خورد،همان مدیر جدید بخش آی تی، از روی عادت با صدایی بریده بریده سلام کردم، اما پاسخی نشنیدم، آرام از کنار او گذشتم در ذهنم خطور کرد که عجب جوان متکبر و از خود راضی هست که حتی حاضر نیست جواب سلامم را بدهد.

اپیزود سوم: جوان خودبرتربین

 ظهر همان روز بود که همه همکاران برای وقت ناهار دورهم جمع شدیم که ناهار خود را بخوریم، همه به‌رسم عادت دور یک میز جمع شده بودیم، اما آن مهندس جوان تازه‌وارد در گوشه‌ای از سالن جدای از همه‌ی ما و بابی‌اعتنایی به دیگران نشست و مشغول غذا خوردن شد، برای بار سوم تصویری که از این جوان در ذهنم نشست این بود که او یک جوان سفارش شده و دارای  رانت، خود مچکر و بی‌اعتنا نسبت به دیگران و به‌نوعی خودبرتربین است و من از چنین شخصیت‌هایی همیشه  تنفر داشتم .

اپیزود چهارم: مهندسی دلسوز، بامحبت و ایثارگر

 این ماجرا گذشت تا آنکه سه ماه بعد، من مشکلی مالی پیدا کردم ، مقدار قابل‌توجهی مبلغ را باید در ظرف مدت چند روز تهیه می‌کردم و تا پایان ماه و پرداخت حقوق‌ها راه زیاد مانده بود، مشکلم را به همه همکارانم گفتم و از آن‌ها درخواست کمک کردم، اما هر یک به بهانه‌ای از قرض دادن پول به من امتناع کردند، درحالی‌که از همه‌جا ناامید شده بودم و با نگرانی نسبت به آینده در انتظار راه فرجی بودم، ناگهان حضور آن مهندس جوان تازه‌وارد و مدیر بخش آی تی را بر سر میز خود حس کردم، آن جوان با تبسمی شیرین و صدایی آرام به من گفت، از همکاران شنیدم که نیاز به کمک مالی دارید، این کارت‌بانکی من و این هم رمزش، مقداری پول برای روز مبادا پس‌انداز کرده‌ام، هرچقدر نیاز داری از کارت بردار و به‌مرور به من پس بده،

در این لحظه بود که تمام تصاویری که از آن جوان در طول سه ماه گذشته در ذهن داشتم،به‌یک‌باره فروریخت.،

این یک داستان از هزار واقعه‌ای است که روزانه برای هر یک از ما در زندگی رقم می‌خورد، اما به‌راستی کدام تصویر از آن جوان درست و واقعی است؟ چه میزان ذهن ما در تشخیص وقایع صحیح تحلیل می‌کند؟ آیا واقعیت همه وقایع همان‌طوری است که ما می‌نگریم و یا بهتر بگویم به ما نشان می‌دهند.

حقیقت دنیای امروز آن است که با پیچیده شدن جوامع و چندوجهی شدن حاکمیت‌ها، روش‌ها و منش‌های سیطره و سلطه بر جوامع از دنیای هیتلری ، موسولینی و استالینی گذشته است.

امروز افکار و تحلیل‌ها با کمک ابزارهای نوین بر جوامع حکومت کرده  سیطره دارند.

ابزاری چون رسانه که گرچه ساخته انسان است ولی چنین به نظر می‌آید که دیگر قابل‌کنترل  و مدیریت فقط توسط خالقان آن نیست،

رسانه انواع و اقسام مختلفی دارند، اما همگی در یک هدف یعنی اثرگذاری بر فکر و اندیشه و به‌تبع تصمیم و قضاوت‌های افراد مشترک هستند.

تشخیص نوع این اثرگذاری، چرایی آن، مراقبت‌ها،تشخیص سره از ناسره، حق از باطل و نحوه مقابله با این هجمه،  امروزه تحت عنوان علمی در مبانی رسانه به نام «انگاره سازی‌ها، روش‌ها و شیوه‌ها» مطرح می‌شود.

قطع به‌یقین در جهان معاصر، عصری که در حال تجربه کردن نسل پنجم از ابزارها مبتنی بر فضای مجازی و حتی متاورس ها است، سواد رسانه، الفبای زندگی در آن بوده، سوادی که امروز اگر نگوییم مهم‌تر از سواد خواندن و نوشتن، اما کمتر هم اهمیت ندارد.

اما انگاره سازی، روش‌های شکل‌گیری آن و جایگاه کلیشه‌ها، نمادها و بازنمایی‌ها از اصول سواد رسانه محسوب می‌شوند، 

این عبارت دقیقاً عنوان کارگاه آموزشی بود که خانه مطبوعات استان اصفهان در یک اقدام منحصر در وادی آموزش و مبتنی بر نیازهای آینده در عرصه رسانه، برای اصحاب رسانه برگزار کرد، استاد کارگاه آموزشی، لیلا وصالی، دانش‌آموخته دکترای دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و معاون آموزشی انجمن سواد رسانه‌ای کشور بود.

محتوای زیر بخشی از مطالب بیان‌شده در این کلاس است که تحت عنوان یادداشتی ارائه می‌شود.

برای درک بهتر چیستی انگاره‌ها به مثال ابتدای خبر بازمی‌گردیم، 

در ابتدا با سه تصویر ذهنی بر اساس نوع برخورد و رفتار مهندس جوان در ذهن یکی از کارکنان شرکت IT مواجهیم، مجموعه تصاویری که سازه‌ای بدین شکل به  ما نشان می‌دهد یک مهندس جوان آقازاده و سفارشی،متکبر و از خود مچکر!

ابطحی شهری خبری رسانه‌:

اما تصویر چهارم بر اساس نوع برخورد مهندس جوان، یک‌باره این سازه ذهنی شکل‌گرفته در ذهن مخاطب را خراب کرده و او را به یک جوان ایثارگر و دلسوز به  ما معرفی می‌کند.

میان این دو تناقض ذهنی، کدام تصویر درست؟

اگر در همین مثال به کنه و بن وقایع عمیق بنگریم متوجه خواهیم شد، تأکید رئیس شرکت برای ورود جوان می‌تواند بر اساس سفارش آقازادگی نباشد و احتمال معرفی از بنیاد نخبگان و استعدادهای برتر کشور نیز یک سفارش مثبت محسوب می‌شود.

یا در تصویر دوم ذهنی، ممکن است مهندس جوان به لحاظ اقتضای کارش هندزفری در گوش داشته و ا صلا متوجه سلام کردن کارمند نشده باشد، در تصویر ذهنی سوم، عدم امتناع مهندس برای ورود جمع در زمان ناهار با احتمال داشتن یک مریضی واگیردار در آن روز و برای مراقبت از سلامت همکارانش بوده باشد، اما تصویر چهارم واقعیت شخص بدون پیرایش بوده است که هویت شخص مهندس جوان را مشخص می‌سازد.

پس تصاویر ذهنی غلط می‌تواند ما را گمراه کرده و منجر به تصمیمات و قضاوت‌های نابجا کند.

بر اساس علم رسانه، مجموعه تصاویر یک سازه ذهنی را ایجاد می‌کند که چون دومینو به یکدیگر مرتبط بوده و چنانچه یک تصویر ذهنی قوی‌تر ورود کند می‌تواند سازه دومینو شکل باور ذهنی ما را تغییر دهد.

همین تصاویر ، انگاره‌ها نامیده می‌شود.

بنابراین اساسی‌ترین کار رسانه‌ها از گذشته تاکنون، انگاره سازی است، چراکه رسانه قادر به تصویرسازی در ذهن مخاطب است.

امروزه رسانه‌های(تصویری، مکتوب، چندرسانه‌ای،صوتی و برخط) جهان با این هدف شکل‌گرفته‌اند که با تصویرسازی(درست یا غلط) از موضوعات مختلف، انگاره‌های ذهنی ما را شکل دهند.

اما در این میان مفهومی بانام«کلیشه» نیز مطرح است، در حقیقت فرایند ساخت کلیشه مبتنی بر خط سیر «تکرار» رقم می‌خورد، کلیشه‌ها، مفاهیم، تصاویر و عباراتی هستند که ذهن ما اجازه فراتر رفتن از آن‌ها را نمی‌دهد و یک تصویر غالب برای ما ایجاد می‌کند.

به‌عنوان‌مثال، همسایه اصفهانی ما در مجتمع، در پرداخت‌های شارژ ساختمان خساست است و هرماه این کار تکرار می‌شود.

اما انگاره‌ها مفهومی بالاتر بوده و بر اساس تصاویر ذهنی شکل می‌گیرد که کلیشه می‌تواند بخشی از آن تصاویر ذهنی ما باشد.( بر اساس کلیشه یادشده، همه اصفهانی‌ها خسیس هستند.

در زمان وقوع اتفاقات ، کلیشه‌های ذهنی، بر اساس باورها، رفتارهای مار ا شکل می‌دهند به‌عنوان‌مثال اگر در زمان بارش برف کسی مقابل ما لیز بخورد، اگر اولین نوع مواجه ما با این پدیده، رفتار خندیدن باشد یعنی شخصیت کمدیک داریم، ولی اگر مواجه ما سریع به کمک رفتن به این فرد باشد، ما شخصیت مسئولیت  اجتماعی محور خواهیم داشت.

انگاره سازی بر اساس کلیشه‌های ذهنی و تبدیل به قضاوت‌های غلط و سپس نوعی رفتار ناهنجاری، شیوه  و منشی است که امپریالیسم رسانه‌ای غرب خاصه با بازوان رسانه‌ای خود یعنی اینترنشنال سعودی و بی‌بی‌سی فارسی انگلیسی در برابر انقلاب اسلامی ایران استفاده کرده و می‌کنند.

هشتک گذاری‌های حجاب اجباری،  زن، زندگی و آزادی، عدم آزادی بیان، دوران سیاه ایران، نه به انتخابات در ایران و هزاران موضوع دیگر همگی از سوی این رسانه‌ها بر این شیوه انگاره سازی  رخ‌داده و یک هدف، القا و اثر بر ذهن ملت ایران را پیگیری می‌کند.

اثرگذاری به ناخودآگاه ذهن، یک تکنیک اثرگذار رسانه‌ای روی ذهن مخاطب است.

امروزه رسانه‌ها قابلیت‌های ذهن و تفکر مخاطبین را به تفکیک احصا و کشف می‌کنند و بر اساس انگاره‌های مختلفی را می‌سازند، چه‌بسا انتشار یک تصویر و یا فیلم کوتاه  در رسانه‌ای برای من میانسال خنده‌دار و مضحک آید ولی می‌تواند در عمق احساسات یک دختر نوجوان جامعه اثرگذار بوده و او را وادار به اقدام برای خودکشی از بلندی یک پل در شهر کند(مصداق‌های آن در سال‌های اخیر در ایران کم نبوده‌اند).

کلیشه‌ها می‌تواند مثبت و یا منفی باشند، به‌عنوان‌مثال.

ایرانیان با دیدن عبارت« MADE IN CHINA» پشت وسایل چه تصویری در ذهن دارند؟ پاسخ: بدترین کیفیت ممکن وسایل در جهان چینی هستند.

ایرانیان با دیدن عبارت MADE IN JAPAN چه واکنش و تصویری در ذهن دارند؟

پاسخ: بهترین کیفیت ممکن وسایل برقی را  دارد.

آیا به‌راستی این تصویری حقیقی و صحیحی از همه  واقعیت جهان است، 

امروزه انگاره سازی نه‌تنها در بعد خبرt بلکه در عرصه تبلیغات نوین و فروش محصولات و حتی صنعت سینما و تصویرسازی اثرگذار است  و کاربردهای بسیار پیچیده دارد.

امروزه تکنولوژی‌هایی چون FACT TECHNOLOGY  و یا DEEP FACK مصداق‌هایی از کاربرد مفهوم انگاره سازی هستند.

در نهایت باید گفت جنس سواد رسانه پیشگیرانه است و این سواد سعی دارد با تقویت بنیان‌های آموزشی در هر انسان و فراگیری تکنیک‌ها و روش‌ها، مانع از بروز فجایع و آسیب‌های اجتماعی متأثر از رسانه‌ها و فضای مجازی شود، اما متأسفانه در ایران سواد رسانه عمدتاً در بحث درمانی به کار گرفته می‌شود که البته نمی‌توان منکر این قابلیت سواابطحی شهری خبری رسانه‌:

د رسانه‌ای شد اما با هویت و فلسفه اصیل آن فاصله دارد.

اغتشاشات اخیر در کشور بار دیگر به همگان ثابت کرد، که ما در آموزش‌ها و تدریس‌ها و سیاست‌های ابلاغی خود از قرآن کریم فاصله گرفته‌ایم، مگر نه آنکه آیه 4 سوره مبارک حضرت ابراهیم می‌فرماید« وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ..» آیا بلسان قومه منحصر به زبان گویشی و لغات است، منظور از زبان قوم به استناد تفاسیر قرآن و نظر کارشناسان، تنها آن چیزی نیست که اصطلاحا لغت قوم از آن یاد می‌شود و در ابتدا به ذهن ها می‌رسد ، در امر تبلیغ ، تفهیم و تفاهم اصل بوده و در این امر فرهنگ‌ها، آداب، باورها و اعتقادات و حتی سیاست‌ها نیز مؤثر است، حال باید دید از روش‌های نو یا به عبارتی زبان قوم نوجوان و جوان خود که مبتنی بر فضای مجازی و تکنولوژی‌ها و ابتکارات و خلاقیت‌ها و تنوع‌ها هست در امور حکمرانی خود بهره برده‌ایم ؟

ذائقه سازی برای مخاطبین ،بر اساس سیاست‌های حکمرانی کشور و مبتنی بر دین و نظام، با روش انگاره سازی؛ رسالتی سنگین و البته مورد غفلت واقع‌شده رسانه‌های امروز  ایران است که امید داریم با حرکت آتش به اختیار جوانان مبتنی بر ابتکارات و خلاقیت‌های همیشگی این قشر، شاهد روزافزون آن‌ها در رسانه‌ها باشیم.

انتهای پیام

 


 

نظر شما