به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ در این نشست کارشناسان به بررسی تاریخی سوره و اینکه چه تأثیراتی بر فضای حوزه ادبیات گذاشته است پرداختند.
در بخش آغازین این جلسه به وقایع تاریخ ادبیات در دهه 40 و تشکیل دو جبهه در ادبیات که یکی به هنر برای هنر اعتقاد داشتند و دیگری هنر را متعهد به سیاست میدانستند، اشاره شد و در ادامه تشریح شد که با تغییر سیاستگذاریها، برخی از اهالی حوزه ادبیات به انتقادات درون جامعه روی آوردند و در نهایت زمینه رشد هنر مهیا شد. در این میان مجله سوره نیز با موضع انقلابی که شامل انتقاد به مسائل داخلی هم می شد زمینه رابطه دوسویه با مخاطبان را بدست آورد.
ادبیات باید مخاطب عام داشته باشد
قاسمعلی فراست، نویسنده و منتقد ادبی در این نشست به این نکته پرداخت که ما سه نوع زبان داریم؛ زبانی که منظورمان را به دیگران میرسانیم، زبان ادبی و دیگری زبان دل است. زبان هنر زبان معجزهگونهای است و ادبیات زبانش اشاره و تخیل است. دریافتن این نوع زبان کار کسانی است که با ادبیات سر و کار دارند. وی در سخنانش به این موضوع اشاره کرد که ادبیات باید مخاطب عام داشته باشد و همچون خورشید بر همه بتابد و فردی که مسئولیت امر ادبی را پذیرفته باید مخاطب و خیر عموم افراد باشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش محدود کردن ادبیات به برخی جریانها و سلایق را امری آسیبزننده به این حوزه معرفی کرد و افزود: باید نگاه به ادبیات نگاه غیرمکتبی، غیرقومی و غیرحکومتی باشد چراکه ادبیات برای انسان است و اگر مخاطب آن را نادیده بگیریم، در حقیقت نه ادبیات را شناختهایم و نه کار ادبی انجام دادهایم.
وی تاکید کرد: باید ادبیات را آزاد بدانیم و چارچوبی برایش قائل نشویم چراکه ادبیات صدایی برای تمام دلهایی است که تشنه فهمیدن و رشد هستند.
سعیدی نیز در این نشست نگاه ادبیات فارسی را از ابتدا سیاسی دانست و به این نکته اشاره کرد که ادبیات نوعی عریانی سیاسی دارد و حوادث در طول تاریخ به گونهای رقم خورده که می توان داستان و شعر سیاسی گفت.
وی انقلاب اسلامی را انقلابی کاملاً ادبی معرفی کرد که سلاح انقلابیونش سرود و شعار بود.
علی محمد مؤدب شاعر و دستیار وزیر فرهنگ و ارشاد در امور شعر نیز تاریخ شعر و داستان را تاریخ شکفتن از نوعی ناامیدی دانست. وی در سخنانش به اینکه کلمه با قدرت سر وکار دارد و کلمات دارای قدرت هستند پرداخت.
وی در اشاره به خاطراتش گفت: در سوره سعی کردیم آن چیزی که از انقلاب اسلامی درک کرده بودیم و هویت انقلاب اسلامی بود را شرح دهیم.
مودب با اشاره به اینکه پیش از انقلاب با بعد از انقلاب بسیار متفاوت است بیان کرد: زبان از حالت اشارت به بشارت دادن تغییر میکند. بشارت میآید به عصری که دیگر حرف میزند و ناگفتههای خود را میگوید. ادبیات ایران میآید و در طول تاریخ مخاطبش را تربیت میکند.
مودب در بخشی از سخنانش به تحول و درخشش جوانان حوزه ادبیات که به واسطه فعالیت و ایجاد فضای حسی مجله سوره شکل گرفت اشاره کرد.
اهمیت حقیقت و معنویت
قاسمعلی فراست نویسنده و منتقد ادبی نیز در ادامه این نشست اظهار کرد: مخاطب ادبیات، مخاطب زبان دل است و زبان دل، زبان فطرت است که با حقیقتیابی سنخیت دارد. همچنین علت وجودی ساخت اسطوره و افسانه و عرفان، ذات بشر است که به دنبال معنویت میرود بنابراین در این حوزه حقیقت و معنویت از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
وی خاطر نشان کرد: وقتی حوزه اندیشه هنر اسلامی تاسیس شد افرادی چون طاهره صفارزاده، مهرداد اوستا و علی معلم به حوزه هنری میآمدند و هیچ اهل ادبیاتی نبود که بداند چنین بزرگانی در اینجا حضور یافتهاند و به این جمع نپیوندد. چنین افرادی فضا را برای جذب افرادی چون من که در آن دوره جوانی روستایی بودم باز کردند. در آن زمان حکیمی تاکید داشت که باید ادبیات کودک در حوزه هنری آموخته شود. همچنین در سالهای 1358 تا 1363 تعداد هنرمندان سوره اعم از داستاننویس، شاعر، کارگردان و ... به قدری زیاد بود که از 100 نفر 85 نفر هنرمند بودند. در آن دوره حضور افرادی چون حکیمی باعث میشد تا افراد غیرهمفکر هم در اینجا جمع شوند و هنرمندان خودشان از حوزه هنری نگهبانی کنند. لازم بود این نگاه و سعه صدر امروز بیشتر شود و مسائلی که ادبیات را محدود و نارس میکند، رفع شوند.
فراست در حالیکه از دغدغهمندی خود نسبت به حوزه ادبیات اشاره داشت به این نکته تاکید کرد که باید این موضوع که مخاطب کم شده را بپذیریم و اشتباهاتمان را قبول کنیم و بگوییم حوزه هنری امکانی را فراهم کرده که همه افراد رشد کنند و صرفا داستان و آثار یک قشر چاپ نشود.
سعیدی نیز بخشی از هنر ادبیات اصیل را ادبیات و هنر ناامیدی معرفی کرد و در ادامه به ویژگیهایی چون جاذبه حداکثری شهید مرتضی آوینی اشاره کرد و گفت: دوره سردبیری آوینی یک فضای سلبی و ایجابی است. آوینی افرادی را انتخاب میکند و جاذبه حداکثری دارد و از نظر تئوریک هم حالت سلبی دارد.
وی افزود: در دوران سردبیری آقای جلیلی، او نیز میداند که چه چیزی میخواهد. شناخت دارد، هویت دارد و پاتوقی را میسازد و مهمترین ویژگیاش این است که نماینده مخاطب عام است. به این دلیل توفیقات و برکات خوبی هم دارد.
وی در سخنانش به این نکته تاکید کرد که امروز هر رسانه که پرچم و هویت نداشته باشد مخاطبی هم نخواهد داشت بنابراین باید صادقانه پیش رفت و صراحت داشت.
ادبیات میز گفتگوی نخبگان است
علی محمد مؤدب، شاعر و دستیار وزیر فرهنگ و ارشاد در امور شعر به اهمیت فراهم شدن شرایطی اشاره کرد که افرادی که نظرات متفاوت و مخالف دارند هم بتوانند صحبت کنند. وی افزود: ادبیات، میز گفتگوی نخبگان است و افراد باید آنجا نظرات و حرفهایشان را مطرح کنند. اگرچه ممکن است اشتباهاتی وجود داشته باشد ولی در میز گفتگو نباید افراد را حذف کرد.
وی با تاکید بر اینکه باید در حوزه داشتههایمان بیشتر کار شود اظهار کرد: ما نشریه همچون مجله سوره کم داریم و امروز با کم شدن آنها جامعه فرهنگی را از دست میدهیم. ما زبان گفتگو را از دست دادیم و بعد تعجب میکنیم که چرا آدمها را از دست دادهایم. ما مجلههایی که از چهرههایمان دفاع کنند، کم داریم.
مودب گفت: وقتی زبان گفتگو با افراد را از دست میدهیم و به عنوان یک مجموعه از پدیدهای چون فوتبال که زبان مشترک با بخشی از مردم است استفاده نمیکنیم دچار شکاف در ارتباط با قشر جوان میشویم.
قاسمعلی فراست نویسنده و منتقد ادبی در بخش پایانی به اهل تعامل بودن رئیس کنونی حوزه هنری اشاره کرد و در ادامه پیشنهاد برگزاری نشستهایی با افراد فراجناحی در دانشگاهها یا فرهنگسراها و دیگر اماکن را مطرح کرد.
انتهای پیام/
خبرنگار: میعاد دلفی