به گزارش برنا؛ سکوت درمانی یا امتناع از صحبت با کسی بیشتر در یک رابطه صمیمی یا عاشقانه رایج است؛ اما ممکن است در خصوص اعضای خانواده ، فرزندان، دوستان یا همکاران نیز اتفاق بیفتد؛ اما عموما از این تکنیک درمانی به اشتباه استفاده میشود.
تحقیقات نشان داده اند افرادی که تحت درمان با سکوت قرار میگیرند، این روش را تهدیدی برای نیازهای تعلق و عزت نفس در خود میدانند.
دلایل اشتباه متعددی وجود دارند که افراد از درمان با سکوت استفاده میکنند.
همچنین ممکن است ضربههای روحی را در دوران کودکی تجربه کرده باشند که گاهی اوقات میتوانند منجر به واکنشهای عاطفی ناسازگار در وجودشان شوند. مانند راهکار سکوت و ارائه آن به صورت یک درمان در مقابل اطرافیانشان که به گونهای مانند یک ناراحتی یا خشم ابراز نشده و خاموش خواهد بود.
در نهایت آنها ممکن است از سکوت درمانی به عنوان یک رویکرد تهاجمی منفعل برای تحریک واکنشی از طرف شریک زندگی خود استفاده کنند.
ممکن است این افراد مهارتهای ارتباطی ضعیفی داشته باشند و ندانند چگونه نیازها یا احساسات خود را بیان کنند. شاید برای ایجاد تغییرات در خود و اطرافیان خود آگاهی کافی ندارند.
در واقع با سرکوب احساساتشان دارای اختلال استرس پس از واقعه (PTSD) هستند. آنها این نوع رفتار را به نوعی اشتباه الگوبرداری کرده اند.
مکانیسم اصلی مقابله آنها فرو رفتن در خود و آزار خود و دیگران است و با این که از سکوت به عنوان درمان دیگران استفاده میکنند، اما به شدت نیازمند به خودآگاهی و درمان و ابزار به هنگام احساسات خود به شیوه صحیح هستند. این افراد تصور میکنند در حال درمان و به اصطلاح رایج ادب کردن یا اصلاح فرد مقابله هستند؛ در حالی که خود از این روش درمانی به طور نادرست استفاده میکنند.
روش درمانی سکوت برای هنگامی است که طرف مقابل بداند چه اشتباهی مرتکب شده است و ما برای تفکر و اصلاح عملش به او فرصت میدهیم.