از استقلالی که خار چشم دشمنان شد تا کودتای نافرجام نوژه!

به گزارش خبرگزاری برنا هرمزگان، راضیه سالاری فعال رسانه‌‌ای و اجتماعی در یادداشتی نوشت: تاریخ ایران را که ورق میزنیم فراز و نشیب های فروانی را مشاهده می‌کنیم پستی و بلندی حکومت های موروثی یا مرگ دیکتاتورها‌ و آغاز حکومت های نوپا همه بیانگر این است که میهن ما سر از دریای پر تلاطمی بیرون آورده  که بسیاری از کشورها را به انحطاط کشانده و حکومت های متعددی را نابود ساخته است، اما وجه مشترک حکومت ها خصوصا قجری و پهلوی وابستگی به غرب مانند انگلیس و آمریکا و وابستگی به شرق مانند روسیه تزاری است، در قرن اخیر برخی حکومت‌ها حتی نقشی در عزل و نصب صدر اعظم ‌ها و وزرای خود نیز نداشتند و حلقه اصلی تصمیم گیری های مهم به دست روس ها و انگلیس ها بود، این نگاه اجمالی به وضعیت سیاسی و دیپلماسی ۱۰۰ سال قبل از انقلاب اسلامی به راحتی هدف بزرگ ترین انقلاب جهان را که با اسلام ناب محمدی تلفیق داشت را به خوبی نشان می دهد، انقلابی که با شعار نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی به وقوع پیوست و مردم دیندار و ولایتمدار ایران را به امام محبوبشان پیوند زد.

پس از اینکه نهال انقلاب اسلامی کاشته شد بسیاری فکر کردند که ماجرا به اتمام رسیده است و دشمن بی خیال ایران می‌شود اما ورق روزگار به صورت دیگری برگشت، پس از وقوع انقلاب جریان دشمن سعی داشت با نفوذ میان انقلابی ها و در نهایت برداشتن مهره های اصلی انقلابی زهر خود را بریزد به طوریکه هوای کودتا به سرشان زده بود و سعی داشتند با ترور حضرت امام خمینی به زندگی این انقلاب نوپا خاتمه دهد، کودتایی در پایگاه سوم شکاری که بعد ها به نام پایگاه هوایی شهید نوژه تغییر نام داد، این کودتا با رویای اینکه به خانه امام تهاجم می‌آوروند و ایشان را حذف میکنند به وجود آمد اما نافرجام ماند و در ۱۸ تیرماه ۵۹ با دستگیری عوامل توطئه این عمل خبیثابه لو رفت، محسن رضایی که در آن زمان مسئول اطلاعات سپاه بود در خاطرات خود می‌نویسد که به دیدار حضرت آیت الله خامنه ای رفتم و گفتم  سر نخ هایی مبنی بر از انجام یک کودتا به دست آورده بودیم اما نمی دانستیم که قرار است کی انجام شود، پی مدتی صبحگاه رهبری مدظله‌العالی با من تماس گرفتند و گفتند فورا به منزل ایشان بروم، رفتم و با یک خلبان جوان روبرو شدم. همان چند جمله اول را که گفت فهمیدم حلقه گمشده ما پیدا شده‌است، آن خلبان به رضایی گفته بود وقتی مادرش از قصد پسرش برای شرکت در کودتا آگاه می‌شود به او می‌گوید: «شیرم را حرامت می‌کنم، اگر سریعاً پیش نروی و ماجرا را به ایشان نگویی.» خلبان هم به منزل آیت الله خامنه‌ای رفت و ماجرا را برای او بازگو کرد. این اتفاق سرآغاز لو رفتن نقش مهره مهم آمریکایی و برنامه توطئه‌های آنها در پایگاه شهید نوژه بود، البته برنامه های حذف فیزیکی به این اتفاق خلاصه نمی‌شود و از روز های آغازین انقلاب که پهلوی ها تازه متواری شده بودند و منافقین راهشان را از انقلابی ها جدا کردند همگی نگاه خصمانه ای به حزب جمهوری اسلامی ایران داشتند و با تر‌ورهای کاری به دنبال حذف مهره های مهم این حزب اسلامی بودند، ترور شهید بهشتی در تیرماه سال ۶۰، ترور شهید رجایی در هشتم شهریورماه همان سال،ترور نافرجام آیت الله خامنه ای در این سال پرحادثه از سلسله برنامه های ترور شخصیت های مهم توسط منافقین و حامیان آنها بود، منافقان کوردل فکر می‌کردند که با حذف فیزیکی افراد شاخص انقلاب می‌توانند بر کشور مسلط شوند اما بخت با آنها یار نبود با این کار های خبیثابه راه به جایی نبردند و به زوال رفتند.

در کودتا اما اتفاقات مهمی رخ داد و درست یک روز پس از روشن شدن کودتا امام خمینی در مصاحبه‌ای آمریکا و شوروی را به طرح کودتایی علیه وی متهم کرد و این ادعای امام درست بود و اسنادی مبنی بر دخالت دست خارجی در این جریان روشن شد و پس از اعتراف های دو مهره اصلی مشخص شد که این آتش از کجا نشات می‌گرفته است، دو روز پس از کودتا دو تیمسار دستگیر شدند که این دو به نام‌های سعید مهدیون فرمانده سابق نیروی هوایی و آیت محققی، در بازجویی‌ها به همکاری خود با بختیار اعتراف کردند و هردو اعدام شدند؛ بعد از  این حادثه به دستور شورای انقلاب ایران تمام مرز های زمینی و هوایی برای جلوگیری از فرار کودتاچیان بسته شد.

ناکامی هایی که دشمنان انقلاب اسلامی در طی سالیان گذشته چشیده اند تنها به یک دلیل بوده آن‌هم اینکه هر کار کنند تا جمهوری اسلامی به استقلال نرسد و حرفی برای گفتن در سطح جهان نداشته باشد، دشمن دیده بود که انقلابی‌ها چگونه و با چه اراده ای شبانه و روزانه برای  پیروزی انقلاب جنگید‌ه‌اند و در نبرد های جنگ سخت و نرم چه رشادت هایی از خود به جا گذاشتند لذا می‌ترسید که چهل و اندی سال بعد در اوج جوانی و پختگی انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی قدرتی پیدا کند که آمریکا نتواند وارد خلیج فارس و حتی اقیانوس هند شود و شکر خدا این ترسشان به واقعیت بدل شد و امروز به برکت اقتدار جمهوری اسلامی ایران هیچ دشمنی حق تجاوز به مرز های خشکی و آبی ایران را ندارند و آمریکایی‌ها مجبورند وقتی وارد خلیج‌فارس می‌شوند فارسی صحبت کنند، بله دشمن ایران آن روز از دستاوردهای امروز کشورمان می ترسید و با توطئه و کودتا قصد داشت انقلاب را در نطفه خفه کند غافل از اینکه انقلاب از آنِ جوانانی بود که با خون خود پای آرمان های انقلاب ایستادند، دشمن از اندیشه امام می‌ترسید از تربیت حاج‌قاسم‌ها، آرمان علی‌وردی‌ها و محسن حجی‌ها!

انتهای پیام/