خبرگزاری برنا؛ سیدمهدی خاتمی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این سوال که آیا معماری و شهرسازی یک هنر به شمار می رود، گفت: قطعا یکی از بخش های معماری و شهرسازی هنر است، ولی به گفته بسیاری از صاحبنظران معماری و شهرسازی تلفیقی از فن، هنر و مباحث حکمی و نظری است. معماری و شهرسازی یک موضوع بین رشته ای است که قطعا یکی از مهمترین بخش های آن هنر است.
وی افزود: معماری و شهرسازی هنری است که مردم با آن سروکار دارند و به ناچار در این فضا قرار میگیرند. این هنر بسیار فراگیر و طول مدت آن زیاد است. آنقدر که معماری و شهرسازی همه شمول است همه هنرها به این شکل نیستند و درصد هنری آن از بعضی هنرهای صرف کمتر است.
خاتمی با بیان اینکه هنر معماری و شهرسازی توانایی رفتارسازی در جامعه را دارد، عنوان کرد: رابطه کاملا دو طرفه میان معماری و شهرسازی با رفتار و سبک زندگی مردم وجود دارد.
وی افزود: نقشی که خواص از جمله معماران و مدیریت شهری در سبک و سیاق شهرها دارند، بیشتر از توده مردم است. بنابراین؛ شهرها الزاما تجلی کامل مردم نیستند ولی تاحدی نیز می توان پذیرفت که شهرها تجلی فرهنگ مردم هستند.
خاتمی به نمای ساختمان ها در پایتخت اشاره کرد و گفت: در شهر تهران و بعد از آن در شهرهای دیگر نمای کلاسیک به ساختمان ها تسری پیدا کرده و خصوصا در شمال شهر تهران گسترش یافته است.
بی عدالتی و هرج و مرج در سبک و سیاق شهرسازی تهران
وی معتقد است؛ توده مردم به این نوع نما علاقهمند نیستند ولی سرمایهداران برای فخرفروشی از نماهای گران از جمله کلاسیک و یا باروک استفاده میکنند و این تجلی یک فرهنگ است، فرهنگی که متعلق به توده مردم نیست و فرهنگ برخی سرمایه دارانی است که در شمال شهر تهران دارای قدرت هستند و بنگاه دارانی که به ترویج آن پرداختند. بنابراین؛ هر آنچه که در معماری اتفاق می افتد تجلی فرهنگ همه مردم نیست. اما با نگاه کلی به شهر می توان تفسیر فرهنگی از آن داشت، به طوری که می توان گفت در سبک و سیاق شهرسازی شهر تهران هرج و مرج و بی عدالتی بسیار زیاد است و این موضوع بیش از آنکه متوجه مردم باشد، متوجه مدیران شهری است.
سبک و سیاق شهرسازی باید انسان را به تفکر وادار کند
خاتمی با بیان اینکه توقع ما از یک معماری شهری طراوت بخشیدن به زندگی انسان است، خاطرنشان کرد: مسئله معنویت در معماری و شهرسازی یکی از موضوعات بسیار مهم این رشته در سرتاسر دنیاست که شروع آن تحت عنوان معنویت و معماری از دانشگاه هاروارد است.
وی با تاکید براینکه یکی از ارکان مهم معماری و شهرسازی در این است که شهرسازی شما را به تفکر وادار کند، افزود: مسیری در شهر کیوتو در ژاپن وجود دارد که به نام مسیر فلسفه معروف است. این مسیر را به افتخار فیلسوف ژاپنی نیشیدا کیتارو نام گذاری کرده اند. او از این مسیر برای رفتن به دانشگاه کیوتو استفاده می کرد. این مسیر فوق العاده بکر است و به قدری دارای طراوت و نشاط است که انسان را به فکر فرو می برد. درحالیکه در شهرسازی گذشته کشورمان از این نوع مسیرها بسیار دیده می شد.
یکی از نقش های اصلی هنر معماری ساختن هویت است
خاتمی اضافه کرد: یکی از نقش های اصلی هنر معماری ساختن هویت است و در هر دوره ای هویت وجود دارد، ماهیت هویت ترجمان مختلفی دارد. با نگاهی به تاریخ معماری کشورمان، تا اواخر دوره قاجار بدلیل نبود تشدد، هویت بسیار روشن بوده و غرب گرایی دیده نمی شد. ولی در جامعه کنونی هر چه پیش می رویم این تشدد بیشتر است و در نگاه مردم این هرج و مرج هم به چشم می خورد. برای رهایی از این تشدد و رسیدن به یک انسجام فکری باید خواص از جمله معماران و مدیریت شهری از این امر جلوگیری کنند. اگر این خواص نقش پررنگ تری داشته باشند، می توانند با فرهنگ سازی هویتی منسجم ایجاد کنند.
وی افزود: یکی از مهمترین روحیه هایی که در بافت های سنتی و شهرسازی و معماری سنتی کشور دیده می شود، روحیه تواضع است. این اصل در معماری و شهرسازی سنتی ما به شدت پر رنگ بوده، ولی متاسفانه در معماری و شهرسازی کنونی کشور جز در آثار تاریخی به جا مانده دیده نمی شود.
خاتمی اظهار داشت: هویت شهری یک نیاز است و مردم نیازمند آن هستند و مدیریت شهری باید به آن بپردازد.
وی با بیان اینکه در سیستم مدیریت شهری بیشتر از جهل، منفعت طلبی باعث خرابی شهر شده است، افزود: نماهای کلاسیک با هویت، فرهنگ و ارزش های اخلاقی ما ناسازگار است، در حالیکه این نماها ممنوع شده اما به دلیل فساد و منفعت افراد سودجو همچنان اجرا می شود.
خاتمی گفت: باید حقوق عمومی از حقوق مکتسبه سنگین تر و قوی تر باشد و اگر کسی در سبک و سیاق مدیریت شهری برخلاف منفعت عموم عمل کند باید با آن برخورد شود ولی متاسفانه به دلیل اینکه سیستم طرفدار حقوق عمومی نیست، تحت عنوان حقوق مکتسبه منافع خود را پیش می برند.
هویت انکار شده و عدم تفکر به فلسفه طراحی
دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در ادامه این گفتوگو بیان کرد: در حوزه شناختی آنچه که در رابطه بین هنر معماری و مهندسی معماری و حوزه شناختی باید شکل بگیرد، هویت غیرقابل انکار است. اگر هویتی به سهو یا به عمد انکار می شود، بدین معناست که نه هنر معماری و نه مهندسی معماری در شهر یا در مجموعه ای منبعث از هویت بومی فرد شکل نگرفته و دلیل آن عدم تفکر به فلسفه طراحی است.
وی افزود: اولین اتفاقی که در شهر تهران و متاسفانه در شهرهای دیگر در حال تسری می باشد این است که نمی توان یک هویت انسجام بخش ذهنی برای رساندن مردم به یک وحدت رویه فکری مشاهده کرد. اگر از ما سوال شود که هویت بصری استان البرز چیست؟ نمی توانیم راجع به آن صحبتی کنیم.
مدیریت شهری تفکر محور قدم به قدم با فلسفه و تفکر
داودی با بیان اینکه عدم هویت بصری در شهرها فرد را به یک آنارشی ذهنی به تعبیر منفی آن سوق می دهد، گفت: این آنارشی ذهنی به آرامی فرد را به یک لجبازی اجتماعی می رساند. در این مسیر، اولین اتفاقی که می افتد این است که بین خود و محیطی که قرار است بدان متعهد باشی، هیچ احساس مسئولیتی شکل نمی گیرد.
وی خاطرنشان کرد: مدیریت شهری تفکر محور با مدیریت شهری بی قاعده محور متفاوت است. مدیریت شهری تفکر محور بدین معناست که برای قدم به قدم ساخت آن شهر، فلسفه و تفکر داشته باشیم. در شهرهای کنونی کشور در یک محله ده مدل معماری دیده می شود، تفکر در حوزه شهر در گذشته ما را پرسپکتیو و از کثرت به وحدت می رساند، به همین دلیل در شهرهایی مانند یزد اغتشاش کم است ولی در پایتخت این نگاه و رسیدن به این تفکر وجود ندارد و سمبل آسیب اجتماعی در آن موج می زند.
نقاط هویت آفرینی پایتخت به اسم مدرن سازی نابود شده است
داودی در پاسخ به این سوال که برخی بر این باورند که فضای تهران غیر قابل هویت بخشی واحد است، درست است یا خیر؟ توضیح داد: افرادی که این باور را دارند افرادی تنبل، عاجز و بی خاصیت هستند، در گذشته شهرهایی مانند اصفهان و یا تبریز پایتخت ایران بودند اما دارای یک هویت بودند، تاریخ خود ناقض این نکته است. اتفاقا تهران نقاط هویت آفرینی بسیار زیادی داشته ولی نقاط هویت آفرینی به اسم مدرن سازی نابود شده است. متاسفانه خیابان های اصیل در تهران نابود شدند و به طور مثال خیابانی مانند سی تیر به صورت تقلیدی بازسازی شده است.
وی افزود: اگر فرد در ساخت نماهای مدرن و کلاسیک منفعت هم داشته باشد و منفعت ایجاب کند به خاطر خودش دیگران را پایمال کند، عین جهل است و ضربه به پیکره جامعه و رشد و تعالی آن است.
داودی در پایان گفت: در حوزه شناخت عنوان شده که اگر بخواهیم در جامعه ای همیشه گسل ها را فعال نگه داشته باشیم، باید قوه ای که می تواند گسلها را بیشتر کند، فعالتر کرد. نمیتوان شناخت وحدت در عین کثرت در جامعه با وجود اختلاف طبقاتی داشته باشیم. استفاده از قوهها برای فعال کردن گسلها قطعا شناخت و ادراک را به سمت ناامن کردن هویت در حوزه اکتسابی و ایجابی پیش می برد.
برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با بررسی تاریخچه علومشناختی و کاربردهای آن در حوزههای مختلف و شباهت و تفاوتهایی که با حوزههای علوم روانی دارند، به بررسی شناسهها، شاخصها، تاکتیکها و تکنیکهای علومشناختی در حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه در فضای جنگ ترکیبی میپردازد. این برنامه دوشنبهها و چهارشنبهها ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه روی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز تقدیم مخاطبان فرهیخته رادیو گفتوگو میشود.
این برنامه به تهیهکنندگی نوشین رهگذر، گویندگی سعید بارانی، پژوهشگری زهرا سهل آبادی، هماهنگی مهدی تاجیک، خبرنگاری سیده ایمان مسئله گو و سردبیری دکتر علیرضا داودی تهیه و پخش میشود.
انتهای پیام/