در برنامه امواج شبهه مطرح شد؛

پروژه اغتشاشات در ایران؛ رسانه های بیگانه چگونه ادبیات سازی می کنند؟

|
۱۴۰۲/۰۶/۱۳
|
۲۲:۵۶:۴۹
| کد خبر: ۱۵۱۹۵۲۲
پروژه اغتشاشات در ایران؛ رسانه های بیگانه چگونه ادبیات سازی می کنند؟
برنامه امواج شبهه در گفت و گو با علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه) و دکتر جعفر علیان‌نژادی ‌(کارشناس اندیشه سیاسی و پژوهشگر رسانه) با موضوع گزاره سازی‌های رسانه‌های بیگانه برای اتصال مخاطبانش با میدان به بررسی مدل های ادبیات سازی و واژه گزینی ها درخصوص رویدادهای ایام اغتشاشات با تاکید بر روش های تولید مفاهیم، کلام و ادبیات ویژه اغتشاشات پرداخت.

خبرگزاری برنا- گروه علمی و فناوری؛ برنامه امواج شبهه در گفت و گو با علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه) و جعفر علیان‌نژادی ‌(کارشناس اندیشه سیاسی و پژوهشگر رسانه) با موضوع گزاره سازی‌های رسانه‌های بیگانه برای اتصال مخاطبانش با میدان به  بررسی مدل های ادبیات سازی و واژه گزینی ها درخصوص رویدادهای ایام اغتشاشات با تاکید بر روش های تولید مفاهیم، کلام و ادبیات ویژه اغتشاشات پرداخت.

داودی کارشناس رسانه گفت: سبک رسانه های بیگانه در جذب و دربرگیری مخاطب به نحوی است که حداکثر استفاده را از همه اقشار جامعه ببرد، در این زمینه عمومی سازی مفاهیم جزئی و حجیم کردن سطوح تبلیغی و کلیدواژه سازی از محوری ترین اقدامات آنهاست.

برنامه امواج شبهه در گفت و گو با علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه) و جعفر علیاننژادی ‌(کارشناس اندیشه سیاسی و پژوهشگر رسانه) با موضوع گزاره سازی‌های رسانه‌های بیگانه برای اتصال مخاطبانش با میدان به  بررسی مدل های ادبیات سازی و واژه گزینی ها درخصوص رویدادهای ایام اغتشاشات با تاکید بر روش های تولید مفاهیم، کلام و ادبیات ویژه اغتشاشات پرداخت.

از تداوم اعتماد تا استمرار موضوع

داودی (کارشناس ارشد رسانه) درباره مهمترین روش های رسانه های بیگانه در زمینه بهره گیری از سوژه های میدانی و پرورش آنها و اتصال آنها به سطح اجتماعی گفت: رسانه‌های بیگانه از نیمه دوم سال گذشته مفهومی تحت عنوان "تداوم اعتماد" را به جریان انداختند تا آن را به مسئله‌ای تحت عنوان "استمرار موضوع" تبدیل کنند تا از آن در زمان هایی که به لحاظ ایدئولوژیکی برای مردم دارای قرابت است، بهره بگیرند. مانند: ماهگرد، چهلم، سالگرد و عبارت هایی که به لحاظ فرهنگی در ایران پذیرفته شده است.

وی افزود: در شاخص تداوم اعتماد چند قاعده وجود دارد که یکی از آنها قاعده انتخاب شوندگی است. به طور مثال بی بی فارسی، بسیار مصر است که خود را در معرض انتخاب شوندگی مخاطب قرار دهد و از طرفی با در نظر داشتن خواسته های مخاطبان، اتوماتیک خواسته های خود را نیز به مخاطب منتقل می کند و به خلق ادبیات، سوژه و نماد می پردازد.

رسانه های بیگانه و روش ادبیات مشترک مورد توافق

داودی اضافه کرد: معمولا رسانه های بیگانه هر سال بر مجموعه ای از مفاهیم به فعالیت می پردازند، این مفاهیم در قالب های مختلف به مخاطب منتقل می شود. "کلام"، "پروژه" و "میزان دریافت مخاطب" اگر در یک خط قرار بگیرد آن را به "ادبیات مشترک مورد توافق" تبدیل می‌کند.

وی افزود: رسانه های بیگانه با روشی تحت عنوان ایجاد میزان رقابت، بواسطه خلق مفاهیم و مصادیق ایجاد شده، نسبت به آنچه که در آینده رخ می دهند، رقابت معنایی ایجاد می کنند که ذهن مخاطب به صورت اتوماتیک بگوید: رسانه های بیگانه زنده و پویا هستند و مرتبا ما را در این فضا حرکت می دهند. این به تصویر کشیدن فعال بودن یک رسانه توسط خودش، با ایجاد رقابت های دوگانه مثبت و دوگانه های معکوس است. دوگانه معکوس با جامعه هدف است و دوگانه مثبت با خود اوست. به طور مثال بی بی سی میان دو برنامه ی پرگار و خبری خود این رقابت را ایجاد می کند.

مخاطبان عاصی، مخاطبان مورد علاقه رسانه های بیگانه

داودی همچنین گفت: سبک رسانه های بیگانه در جذب مخاطب و دربرگیری سلایق متفاوت است و تمام سلایق را دربر می گیرد تا بتوانند حجم قابل توجه ای از مخاطبی را داشته باشد که همواره بتواند در کشور ایجاد احساس نگرانی کند. بنابراین؛ فرم بندی های رسانه های بیگانه متفاوت می‌شود، این سه مرحله کل قواعد را تشریح می کند. مرحله اول؛ همواره شروع هر اقدامی از سوی رسانه‌های بیگانه با ایجاد زاویه نسبت به مفاهیم موجود و کنج نسبت به انتقال مفاهیم بر ذهن مخاطب است. رابطه میان زاویه و کنج همواره مخاطب را در یک پارادوکس استیصالی قرار می دهد. در این پارادوکس معمولا، ذهن به سمتی حرکت می کند که بیشترین نیاز آن تامین می شود. در مرحله دوم؛ وقتی مخاطب در کنج موضوعات و زاویه مسائل قرار داده شد، به او یک نماد می دهند. تعریف همه ذهنیت، به یک اِلمان به معنای ایجاد نقطه اشتراک برای قرار گرفتن در آن کنج و زاویه ای که طراحی شده است. مرحله سوم؛ ایجاد مصونیت است. ایجاد مصونیت همیشه با قواعد، ادله توضیحی، توجیهی و تشریحی همراه می شود که در این مرحله از فرآیند منزه سازی استفاده می شود و قواعد مترتب بر چرایی عدم موفقیت مخاطب را گردن او می اندازد.

وی به این نکته اشاره کرد که از نظر رسانه های بیگانه مخاطب خوب، مفید و دارای ارزش افزوده مخاطبی است که عاصی و رو به مردن باشد.

رسانه های داخل با برنامه ریزی غلط به جدا شدن مخاطب ضریب می دهند

داودی خاطرنشان کرد: تداوم اعتماد دارای دو بخش بسیار شفاف از جمله ایجاد پروسه برای قواعد رسانه‌های بیگانه نسبت به انقلاب و جداکردن مخاطب از رسانه های داخل است. در بخش اول رسانه‌های بیگانه به خوبی فعالیت می کنند اما این امر محقق نمی شود تا زمانیکه اعتماد بخشی از مخاطبین از رسانه های داخلی بریده شود. نکته مهم این است که برخی رسانه ها در داخل با روش و منش و برنامه ریزی غلط به این جدا شدن، ضریب می‌دهند.  

وی عنوان کرد: تداوم و شرایط تداوم و بقاء رسانه های بیگانه لزوما همیشه از سوی مخاطب نیست. بلکه گاهی مخاطب از رسانه های داخلی پیشی گرفته است. بنابراین؛ رسانه ها باید تلاش کنند تا خود را به مخاطبین برسانند.

تصویر و نام گذاری بهترین ابزار در ساختن مفاهیم میدانی جدید

علیان‌نژادی،‌ کارشناس اندیشه سیاسی و پژوهشگر رسانه در پاسخ به این سوال که مهمترین روش های رسانه‌های بیگانه در ساختن مفاهیم میدانی جدید برای ذهن مخاطب به نحوی که یک رویداد حادث شده و تحریف شده را بتوانند زنده نگه دارند و از این رهگذر قاعده اتصال رویدادها را محقق کنند چیست، گفت: قاعده کلی برای ایجاد مفاهیمی میدانی تبدیل امر مفهوم به امر محسوس است که در هر موقعیت بشری با سه عنصر سر و کار داریم: انسان، جهان، فهم یا تفسیر انسان از جهان. این فهم یا تفسیر همواره به ابزاری برای تحقق خود نیازمند است. به مدد این ابزار، جهان به مثابه نوعی عرصه عمل و اثرپذیری تجربه دیده می شود. به دو شکل می توان این جهان یا واقعیت را خوانش کرد: شکل اول؛ خوانش کل نگرانه از جهان است که لازمه آن عبور از پوسته ظاهری واقعیت و درک هستی در کلیت آن است. شکل دوم خوانش به شیوه جزءنگرانه زندگی عملی. بنابراین ما در شکل اول جهان را فهم می کنیم، در شکل دوم؛ جهان را حس می کنیم. برای اینکه فهم و حسی که ما از جهان داریم به دیگران منتقل کنیم، بنابراین؛ بهترین ابزار "تصویر" و "نام گذاری" است.

"شلیک یا شوتینگ" تکنیک رسانه های بیگانه

وی به تصویری کردن واقعیت اشاره کرد و گفت: تصویری کردن واقعیت کاری می کند که مخاطب بجای درک بی واسطه و مستقیم واقعیت، آن را به مدد و واسطه تصاویر باور کند. تکنیک تصویری کردن واقعیت، قاب بندی است. از طریق قاب بندی رسانه بیگانه موفق می شود، پیوندی منطقی بین رویدادهای تصویری شده از واقعیت ایجاد کند. تکنیک دیگر، "شلیک یا شوتینگ" از طریق دوربین است. زمانی که عرصه جنگ از میدان واقعیت به میدان بازنمایی و تصویر منتقل شد، سلاح مبارزه از فشنگ و اسلحه به شوتینگ دوربین تغییر می کند و دوربین یک صحنه را شکار می کند. صحنه ای که از قبل هدف گرفته است، یعنی جزئی از واقعیت را به نحوی بازنمایی می کند که میل و هیجان مخاطب را برانگیزاند. شکار دوربین، تفاوتی با شلیک گلوله ندارد. هر دو زخم ایجاد می کند، زخم گلوله منجر به جرح و کشتن یک نفر می شود، اما شکار دوربین منجر به جرح و کشته شدن انصاف و واقعیت می شود. تکنیک شلیک هر تصویری را شکار نمی کند، برای همراه سازی مخاطب، میل جنسی او را نیز به هیجان می آورد. بنابراین؛ در تکنیک شلیک یا صحنه ای شکار می شود که انصاف عمومی خدشه دار شود، یا صحنه ای خاص از کشف بدن یک زن یا دختر در برابر دیگران شکار می شود و ثمره تکنیک شلیک، تولید خشم در مخاطب و خشونت بیشتر در عناصر میدانی است.

نفرین تصاویری که گریبان تصویرساز را می گیرد

علیان نژادی در پاسخ به این سوال که تغییرات روش های رسانه های بیگانه در ایجاد پل میان رویدادهای میدانی و تنظیمات رسانه ای ذهن مخاطبان  تا چه حد می تواند رکود و کسری محتوای این رسانه های معاند را پوشش دهد و ثانیا تا چه حد به ملتهب کردن فضای ذهنی مخاطبان منجر می شود، توضیح داد: تکنیک تولید رمز جدید؛ ابتکار در شیوه های تصویری سازی واقعیت رسانه بیگانه را معطوف به استفاده از تکنیک های جدید نیز می کند. نفرین تصاویر و بازنمایی ابتدا گریبان تصویرساز را می گیرد. دیگری چیزی برای جذب و جلب توجه وجود ندارد. چون وجدان عمومی به تصاویر قبلی عادت کرده و کمتر در او هیجان می سازد، باید چاره ای دیگر کرد. در اینجا تکنیک تولید رمز وسط می‌آید. اگر واقعیت فعلی رمزگشایی شده، چشم مخاطب به این بازنمایی ها عادت کرده، نیاز به رمزسازی جدید وجود دارد. ابتدا باید در سطح مفهومی تفسیر جدیدتری از رابطه انسان ایرانی با جهان ارائه کرد و سپس در سطح محسوس به شیوه جزءنگرانه زندگی عملی را روایت کنند. سوال اساسی این است. چه چیزی جدید و غریب است؟ پاسخ بسیار روانکاوانه است. باید امر غریب را کشف کنند. امر غریب؛ به یادآوردن چیزی آشنا در موقعیتی غافل گیر کننده است که فرد باید نسبت به آن حسی عجیب و غریب داشته باشد. حسی که نه ترس است و نه اضطراب. چیزی است که یا باید از آن فرار کند یا آن را انکار و نفی کند.

این کارشناس افزود: محصول این کندوکاو، پیدا کردن تروما یا زخم های قدیمی و زخم هایی آشنا است. رسانه بیگانه روی آن زخم ها را فشار می دهد. تصویرسازی از شلیک های قبلی، زخم هایی که ایجاد شده را باید دوباره عفونی کرد و سالگردها معنا پیدا می کند. نه فقط با یادکرد، بلکه با تصویری کردن یا شلیک روی زخم قبلی. دادن تصاویر جدید در مورد واقعه یکی از اقدامات محتمل است و شلیک های جدید حول زخم قبلی. شلیک به مقوله جنسیت، قومیت، تصویرسازی از مساله جدیدی به نام تجاوز، استفاده از استعاده تجاوز جنسی برای تعمیم ظلم به کل سیستم علیه زنان.

تولید گفتارهای تهی روی استنادات غیر واقعی

وی درباره روش رسانه‌های بیگانه در عمومی‌سازی مفاهیم جزئی و حجیم کردن سطوح تبلیغی اغتشاشات در حوزه عملیاتی در میدان و بزرگنمایی ادعای پشتیبانی بین المللی از عوامل محرک اغتشاشات در ایران گفت: روش رسانه های بیگانه از جمله تکنیک فرآیند نام گذاری یا مکانیزم نام گذاری به معنای تولید گفتارهای تهی روی استنادات غیر واقعی و جا زدن آن به عنوان مطالبه عمومی است.

علیان نژادی در ادامه گفت: به صورت نرمال برای تبدیل یک تقاضا یا درخواست جزئی پاسخ داده نشده توسط سیستم به یک مطالبه جمعی، شکل گیری زنجیره هم ارزی لازم است. یعنی اگر خواسته من کشاورز با من صنعتگر یا من معلم یا من استاد دانشگاه با پاسخ کاملی از سوی سیستم مواجه نشد و خروجی این درخواست و پاسخ رضایت نبود، خواسته های جزئی و متفاوت ما وقتی تبدیل به مطالبه جمعی می شود که بتواند توسط یک گفتار یا شعار نمایندگی شود. گفتاری که بین هیچ کدام از تقاضاها تقدم و تاخر لحاظ نمی کند. یعنی همه را هم ارزش می داند. حتی در خصوص خواسته های صنفی هم نیاز به شکل گیری زنجیره هم ارزی وجود دارد. چون به عدد شاغلین یک صنف تقاضاهای متفاوت وجود دارد. بنابراین؛ آن صنف به یک شعار ارگانیک می رسد و با کسب مجوز اقدام به طرح مطالبه خود می کند. یعنی صدایش را اینگونه به گوش مسئولین می رساند و می گوید سیاست های اعمال شده نتوانسته یک رضایت جمعی ایجاد کند.

پیامد گفتار تهی امروز، نادیده گرفتن مطالبات واقعی جامعه زنان است

 وی افزود: در برابر این سازوکار ارگانیک و نرمال، یک سازوکار تحمیلی وجود دارد که بر اساس واقعیت تصویری شده، بدنبال تولید مطالبه ای غیرواقعی است. منتها چون از تکنیک های گفته شده بهره می‌برد، تا حدودی در ایجاد انحراف در مسیر خواسته های عمومی موفق می شود. مثلا همین شعار زن، زندگی، آزادی یکی از گفتارهای تهی است که بجای مطالبات واقعی زنان جا زده شده است.

علیان نژادی در پایان گفت: زنان ما بعد از انقلاب، یک تغییر اساسی در جزئی ترین امور روزمره شان کسب کردند. مطالبه واقعی جامعه زنان، می توانست روی حوزه های واقعی این قشر، مثلا درخواست برای رفع تبعیض در استخدام هیئت علمی دانشگاه ها، یا درخواست برای رسیدن به پست های  کلان‌تر مدیریتی در کشور یا چیزهای دیگر باشد یا ایجاد کمپین برای تغییر شرایط زندگی زنان بی سرپرست یا بدسرپرست باشد. پیامدهای آن گفتار تهی اکنون، مطالبات واقعی جامعه زنان را نادیده گرفته و آن را تنها در یک چیز ملموس جزئی مانند حجاب خلاصه کرده است. گفتاری واقعی است که سهم زنان را در نقش آفرینی سرزمینی و تولید سیاست قوی تر کند. گفتاری که پتانسیل نیمه فعال زنان را برای غلبه بر مشکلات جاری فعال کند. گفتاری که تولید امید کند نه یاس و ناراحتی و رد و طرد. گفتاری که در پی ساختن باشد، نه تخریب و خشونت و...

گفتنی ست؛ برنامه «امواج شبهه» گفت‌وگویی تخصصی پیرامون ماهیت‌شناسی و رفتارشناسی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیک‌های رسانه‌ای، روزهای یکشنبه و سه‌شنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج اف‌ام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش می‌شود.

علاقه‌مندان می‌توانند نظرات خود را از طریق سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۱۰۳۵ و شماره ۰۹۰۳۹۱۳۴۷۴۴ در پیام‌رسان‌های مجازی به اشتراک بگذارند. این برنامه به سردبیری دکتر علیرضا داودی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی سیده فاطمه شعار، اجرا و کارشناسی دکتر محمود شهیدی به روی آنتن می‌رود. همچنین در این برنامه فائزه مقدم مسئول دعوت از مهمانان، سیده ایمان مسئله گو خبرنگار و مائده حیدری به‌عنوان آیتم ساز برنامه فعالیت می‌کنند.

انتهای پیام/

نظر شما