دست روی ماشه برای اخراجِ کاسبانِ قهرِ مردم با صندوق رای

|
۱۴۰۲/۱۲/۱۰
|
۱۵:۲۲:۰۲
| کد خبر: ۲۰۶۵۰۳۵
دست روی ماشه برای اخراجِ کاسبانِ قهرِ مردم با صندوق رای
علی ستاری نوشت: دشمن، مسئولان ناکارآمد و خسته، رانت‌خواران، مسببان وضع موجود و قانون‌گذارانِ قانون شکن، کسانی هستند که بیشترین سود را از قهر مردم با صندوق‌های رای می‌برند از این رو باید برای اخراج آن‌ها همه مردم در جشن بزرگ مردم سالاری و انتخابات شرکت کنند.

 به گزارش خبرگزاری برنا هرمزگان، علی ستاری نوشت: سال ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین رویارویی‌های نظام جمهوری اسلامی ایران با نظام سلطه به وقوع پیوست که دامنه‌های گسترده‌تری نسبت به فتنه‌های پیشین داشت و توانست در مدت زمان کمتری خسارات بیشتری به زعم بسیاری از کارشناسان به بار آورد.

جبهه مخالفان نظام اسلامی، در یک جنگ ترکیبی هر چه را که در چنته داشتند به میدان آوردند تا به خیال خام خود کار نظام را یک سره کنند؛ در این جریانات به تعبیر رهبر معظم انقلاب " نقشه دشمن، جامع اما محاسبه آن غلط بود" و این یعنی غربی‌ها ترکیبِ چالش‌ها برای به زانو درآوردنِ جمهوری اسلامی ایران را خوب کنار هم چیده بودند اما مثل همیشه در حساب و کتابِ " مردم‌" به اشتباه محاسباتی دچار شدند.

حسابِ بی کتابِ غربی‌ها بی‌توجهی به بصیرت و زمان‌شناسی مردم بود، ویژگی‌ای که ایرانی‌ها در ۴۵ سال گذشته خوب آن را تقویت کرده‌اند.

نسل‌های معاصر مردم ایران بر خلاف، روزگارانی از تاریخ کشور که بی‌تفاوتی، سکوت، عدم موضع‌گیری و دیر به میدان آمدن‌ها به ایران ضربه زده است در این دوره در تمام بزنگاه‌ها و پیچ‌های تاریخی اختلافات و گلایه‌ها کنار گذاشته و سرِ قرارِ دفاع از میهن‌شان حاضر شده‌‌اند؛ در روزهای سختِ عصر معاصر مردم با تمام سختی‌هایی که گذرانده‌اند راه تشخیص حق از باطل و میدان‌داری در برابر دشمن را به خوبی فرا گرفته‌اند؛ و صد البته که دشمن نیز این‌ها را می‌داند و دقیقا تمرکزش را برروی از بین بردن قدرت تشخیص مردم معطوف کرده است.

محور غربی، عبری، عربی تمام تلاشش را به کار گرفته است که ملت ایران را در تصمیم‌گیری‌ها به اشتباه بیاندازد تا بتواند خواسته‌‌های خود را یکی پس از دیگری در کشور به ثمر برساند.

دشمن در نارآمی‌ سال‌های ۹۸ و ۸۸ تجربیاتی را کسب کرده بود که باید در فتنه جدید آن‌ها را نیز لحاظ می‌کرد تا دوباره از نقطه‌ای که در جریانات گذشته ضربه خورده بود متضرر نشود.

 غرب در تجربه فتنه ۸۸ یکی از مهم‌ترین عوامل قدرت جمهوری اسلامی ایران را شناسایی کرد و از ۸۸ تا ۹۸ و ۱۴۰۱بر روی تضعیف این مولفه تمرکز گمارد.

عامل قدرت جمهوری اسلامی ایران، به تعبیر قرآن " حبل الله " است که خداوند مسلمانان را امر به چنگ‌زدن به آن جهت جلوگیری از پراکنده‌گی تکلیف کرده است، حبل اللهِ ملت ایران ریشه در قرآن و عترت پاک‌ رسول خدا(ص) به ویژه حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام دارد بر همین اساس سرمایه‌گذاری بلندمدتی برای دور نگه‌داشتن نسل‌های جوان از آموزه‌‌های ناب دینی و ارائه تفسیر‌های غلط از تعالیم دینی در دستورکار دشمنان قرار گرفت؛ به هر صورت فراموش نکرده‌ایم عده‌ای در همین جمهوری اسلامی ایران، از عاشورا درس مذاکره می‌گرفتند و با رقص، آواز، شعارهای بزک‌کرده و انحراف مطالبات به حق مردم برای تغییر ذائقه جامعه به ویژه نسل جوان و رای اولی‌ها تلاش کردند.

بی‌توجهی به فرهنگ و آموزه‌های اصیل دینی، تلاش برای مقابل هم نشان دادن تفکر انقلابی با خواسته‌های به حق مردم و ناکارآمد جلوه‌دادن جریان انقلابی، عدم کنترل فضای مجازی و فراهم کردن بستر حضورِ بی ضابطه‌ی کودکان و نوجوانان در فضای سایبر و ده‌ها اقدام دیگر ، موجب شد که برخی پایبندی‌ها در کشور به ویژه در نسل‌های جدید تضعیف شود.

 یکی از پایبندی‌هایی که ویژه روی آن برنامه‌ریزی شده بود حجاب بود که وضعش عیان است و حاجت به بیان ندارد!

 القای این حس که بد حجاب‌ها در نقطه مقابل نظام‌ اسلامی هستند و یک عده می‌خواهند در خیابان‌ها دیوار بکشند و ... از آن القائات مصنوع دشمن بود که متأسفانه برخی صاحبان قدرت و نفوذ در کشور بر آن می‌دمیدند!

عجیب‌ترین رویارویی استکبار با ملت ایران، چندین حادثه تروریستی خون‌بار به همراه داشت اما همه با شکست همراه شد!

شعار روزهای نخست فتنه ۱۴۰۱ خیلی زود رنگ باخت، فتنه جنگ قومیتی و تجزیه طلبی کنار رفت، فتنه جنگ مذهبی در کشور با وجود اینکه رهبر یکی از مذاهب کشور علنا وارد گود مبارزه با نظام شده بود و حتی یکی از علمای بزرگ اهل‌سنت در کشور ترور شد نیز به زمین خورد!

آشِ کشته‌سازی‌ها آنقدر شور شد که حتی اسم و رسم برای کشته‌شدگان نمی‌توانستند پیدا کنند؛ خوی درنده‌ی آشوبگران که به شکل وحشیانه‌ای انسان‌های پاک‌آیینی چون آرمان علی ورودی را به شهادت رسانده بودند نشان می‌داد که این‌ها مخالف حیات آدمی هستند و حتی با تفاسیر اولیه انسانیت نیز غریبه هستند.

رفتارهای داعش صفتانه‌ی سردمداران آشوب در کشور خیلی زود پشت پرده آن‌ها را لو داد، عملیات‌های تروریستی بیش از پیش هویت آن‌ها را عیان ساخت و جریان‌شان به شدت با ریزش مواجه شد.

ریزش طرفداران براندازی در کشور موجب شد که پرونده جدید دشمن به دلیل از بین رفتن پایگاه اجتماعی، معطوف بر تلاش برای از بین بردن پایگاه اجتماعی نظام شود، پایگاهی که عملکرد بد و تصمیم‌گیری غلط مسئولین نیز به نقطه امیدی برای دشمنان خارجی و داخلی تبدیل شده بود؛ مانند همین تصمیم‌گیری‌های بدی که در ماه‌های باقی مانده به راهپیمایی دشمن شکن ۲۲ بهمن و انتخابات انجام شد.

اگر یادتان نیست یک نمونه‌اش بحران سیلندر گاز در هرمزگان بود که در ۲۴ ساعت به اندازه‌ی چند سال نارضایتی عمومی ایجاد کرد.

بدانید و آگاه باشید، دشمن، مسئولان ناکارآمد و خسته، رانت‌خواران، مسببان وضع موجود و قانون‌گذارانِ قانون شکن 

همه کسانی هستند که بیشترین سود را از قهر مردم با صندوق‌های رای می‌برند از همین رو من تلاش برای پایین آمدن مشارکت را پروژه مشترک دشمن و ناکارآمدها می‌دانم همان پروژه‌ای که همه ساله در ایام الله دهه فجر برای پایین آوردن شکوه راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه می‌بینیم و هر ساله هم شکست می‌خورند.

در این دوره از ابتدای سال تمام تلاش همه آن‌هایی که بدخواه ملت ایران هستد معطوف شده تا مشارکت مردم را در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس کاهش پیدا کند؛ اما چرا ؟ 

مشارکت پایین یعنی انتخاب کسانی که برنامه و تخصص ندارند و فقط با تبلیغات پوپولیستی و هزینه‌های میلیاردی می‌خواهند خود را راس مرکز تصمیم‌سازی کشور قرار دهند، افرادی که از این روش انتخاب می‌شوند از همین الان وام‌دار اسپانسرهایشان هستند و باید در چهار سالی که نماینده خواهند بود پول‌هایی را که در یک هفته خرج کرده‌اند را با سودش برگردانند.

اما از کجا- مگر با حقوق ۲۵ میلیون تومانی مجلس می‌توانند هزینه‌های میلیاردی رفقا و اسپانسرها را جبران کنند؟ قطعا نه ! 

اما با تصمیم‌گیری‌ به نفع اسپانسرهایشان می‌توانند سودهای کلانی را به جیب اسپانسرها واریز کنند.

یک مثال خواهم زد و بحثم تمام!

مردم از خودروی داخلی ناراضی‌اند، آزاد شدن واردات خودرو یک مطالبه به حق و عمومی است، اما مقاومت‌های شدیدی در نهادهای تصمیم‌گیری‌ کشور وجود دارد؟ 

حال به نظر شما برای ایران‌خودرو و سایپا مطلوب این است که نمایندگان دو آتیشه‌ی موافق با واردات خودرو به مجلس راه پیدا کنند یا نمایندگان مخالف واردات خودرو! 

قطعا گروه دوم مطلوبِ خودروسازان هستند بنابراین طبیعی است که سهامداران چنین شرکت‌هایی یا سهامداران بانک‌ها به دنبال داشتن نمایندگانی همسو با منافع‌شان باشند؛

نکته دیگری هم که وجود دارد این است که اگر مشارکت بالا باشد مردم بین دو نامزدی که مثال آن را زدیم به نامزدی که موافق واردات خودرو است و از همین الان شفافیت را آغاز کرده است رای خواهند داد اما اگر مشارکت پایین باشد همان‌هایی که در متینگ‌های تبلیغاتی و کنسرت‌های تبلیغاتی نمایندگان حاضر بودند سرنوشت انتخابات را تعیین خواهند کرد و به عبارتی ۴۰ درصد واجدین رای دادن برای ۱۰۰ درصد مردم نماینده تعیین خواهند کرد چرا که تصمیم‌گیری نماینده و قانونگذاری او هم در زندگیِ رای دهندگانش تاثیر خواهد داشت و هم در زندگی کسانی که اصلا رای ندادند.

مشارکت پایین باشد همان‌هایی رای خواهند آورد که بیشترین هزینه را در انتخابات کرده‌اند و دشمن نیز مخالفتی با آن‌ها ندارد چرا که آن‌ها خوب بلدند به نفع اسپانسرهایشان قوانینی را وضع کنند که مردم را عصبانی کند.

علی ستاری

انتهای پیام/

 

نویسنده :
علی ستاری
نظر شما