سرویس جهانی رسانه انگلیسی وارد شد و برای ایجاد فضایی ملتهب تمام پتانسیل و اعتبارش را وسط گذاشت.
عمر خبر بیبیسی جهانی در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، اما بیش از ۱۰ ساعت نبود و خبر به دلیل تناقضات آشکار خیلی زود با حواشی جدی روبرو شد.
عمق اشتباهات بیبیسی جهانی به قدری زیاد بود که اصلاحیه و توضیحات پسینی به سرعت چاشنی انتشار اولیه شد تا طعم تلخ خطاها را جبران کند.
از اقرار به بازسازی بودن اسناد تا آوردن کارشناس و خبرنگار برای توجیه و توضیح اشکالات، همه و همه نشان داد که کمیت گزارش بیبیسی جهانی میلنگد.
اوضاع اصلا به نفع بیبیسی جهانی که فرزند فارسیزبانش را هم به میدان آورده بود، نبود.
مخاطبان و افکار عمومی ایران به قدری روی جزئیات خبر و اسناد دقیق شدند و به اصطلاح گافهایش را گرفتند که این بار بیبیسی فارسی وارد شد و تأکید کرد که اسناد بازسازی شده است.
بیبیسی یک توضیح دیگر هم داشت. آنها مدعی بودند اسناد را پیش از انتشار برای مقامهای ایرانی ارسال کردهاند، اما جوابی نگرفتهاند.
خبرنگار قوه قضائیه بلافاصله، ادعای ارسال اسناد برای مقامهای قضایی یا امنیتی ایران را پیگیری کرد. در ابتدا این ادعا که سندی برای طرف ایرانی در این پرونده ارسال شده باشد با قاطعیت رد شد. اما تحقیقات از مراجع مختلف ادامه یافت، تا اینکه یکی از افراد مسئول در یکی از نهادهای مهم درگیر در پرونده، نکته جالب توجهی را گفت: «رسانه انگلیسی ادعا میکند اسناد را در اختیار مقامات ایرانی قرار داده و جوابی دریافت نکرده است، اما در ادامه که گافهای اسناد منتشر میشود و فشار روی این رسانه افزایش مییابد عنوان میکند اسناد با هدف به خطر نیوفتادن افرادی که آن را به دست بیبیسی رساندهاند بازسازی شده است.»
این مسئول مربوطه ادامه میدهد: «اگر اصل اسناد برای مقامات ایرانی ارسال شده که بی بی سی در واقع در اقدامی غیرحرفهای منبع یا منابعش در ایران را فروخته، اما اگر اسناد بازسازی شده برای طرف ایرانی ارسال شده که قاعدتا اسناد بدون نام و نشان امکان و ارزش بررسی ندارند. هر چند باید تأکید کرد بر اساس بررسیهای دقیق انجام شده این رسانه انگلیسی هیچ سندی (چه اصل و چه بازسازی شده) را برای ایران ارسال نکرده که مورد صحتسنجی قرار گیرد. بیبیسی باید توضیح مشخص بدهد این اسناد برای چه کسی یا نهادی ارسال شده است تا بتوان به طور دقیق در مورد علت بررسی نشدن آنها توضیح داد.»
یکی از اصول خبری بیبیسی در درج خبر؛ استناد به شاهدان عینی، منابع نزدیک و یا عناوینی از این دست است.
پس از انتشار گزارش اخیر بیبیسی انگلیسی درباره مرگ نیکا شاکرمی، قوه قضائیه با استناد به اسناد پرونده، پاسخ متقن و مستندی را به مفاد این گزارش داد.
دستور پاسخ به مطالب قوه قضائیه به بیبیسی فارسی واگذار شد.
اما رسانه فارسیزبان مالیاتدهندگان انگلیسی از پاسخ به بسیاری از مفاد گزارش مورد اشاره سر باز زد، اما در مورد یک عکس سخن گفت. عکس محتویات کیف نیکا شاکرمی و طرح این ادعا که ایرپاد و موبایل سفید موجود در عکس برای نیکا نبوده است.
به قول بیبیسی فارسی، یک منبع نزدیک به خانواده شاکرمی این ادعا را مطرح کرده است.
این رسانه در حالی از منبع نزدیک خود در مورد عکس خبرگزاری قوه قضائیه سوال پرسیده بود که فراموش کرد از او بپرسد حالا که میخواهیم تعلق ایرپاد و گوشی سفید رنگ به نیکا را تکذیب کنیم در مورد دیگر وسایل چه بگوییم؟
یا اینکه بعد از گذشت بیش از یک سال و نیم از مرگ نیکا وقتی وسایل او را به خانواده تحویل دادند آیا در صورتجلسه عنوان کردید که ایرپاد و گوشی سفید رنگ متعلق به نیکا نیست؟
چرا قبلا در مورد این موضوع مهم که در کیف نیکا وسایلی غیر از وسایل شخصیاش بوده توضیحی ندادید و مطلبی در رسانهها مطرح نکردید؟
رسانه انگلیسی وارد بازی عجیبی شده است. گزارشی منتشر و ادعایی مطرح کرده و حالا برای دفاع از حیثیت آسیب دیدهاش باید به شکلهای مختلف از مفاد گزارش دفاع کند.
دفاعی که برای او پنجرههای جدیدی از بی اعتباری را باز میکند و هر بار اثبات میکند آنها بدون تحقیق و راستی آزمایی وارد معرکهای سخت و چالش برانگیز شدهاند.
اما حالا شاید وقت آن باشد تا به این نکته اشاره شود که این پرونده چند ضلع مهم دارد.
یک ضلع متشکل از نسرین و آیدا شاکرمی یعنی مادر و خواهر مرحومه نیکاست که طی ماههای اخیر وارد جنگ علنی با آتش (خاله نیکا) شدهاند.
آتش خودش یک ضلع مجزاست که حتی مجری منوتوی تعطیل شده هم علیهاش توئیت میزند و او را مورد هجمه قرار میدهد.
اسامی اشاره شده هر کدام یک داستان مجزا دارند.
آتش خاله نیکاست که نیکا چند وقتی با او زندگی میکرده است. اما زندگی در کنار آتش هم برای نیکا همراه با آرامش نبوده و نیکا مجبور میشده شبهایی را تا صبح دور از خانه خالهاش سپری کند.
نیکا، زمانی که آتش مهمان داشته حق حضور در خانه او را نداشته و این شبها یا باید به خوابگاه آیدا خواهرش میرفته، یا خانه دوستانش یا احتمالا در پشت بام همان ساختمانی که در شب خودکشی آن جا بوده است.
گزینه دیگری هم نبوده یا اینکه حداقل گزارش متقنی در خصوص آن وجود ندارد.
تا اینجا نیکا برای گذران شبهای خود چهار محل را انتخاب میکرده که هیچ کدام از آنها، منزل مادرش نبوده است.
حالا وقت آن است خانمهای شاکرمی که طی یکی دو روز گذشته هم زد و خوردهای خانوادگی جدی با هم داشتند، برای افکار عمومی توضیح دهند که نیکا یا همان جوجوی خاله، چرا در آن شب جایی برای اسکان نداشته و آنها چرا از همان شب اقدامات خود برای پیدا کردن نیکا را آغاز نکردهاند؟
جنازه نیکا بنا به گفته همسایهها سیام شهریور ماه در حیاط خانهای پیدا شده است، اما مادر او چرا تا چهارم مهر ماه برای پیدا کردن دخترش هیچ اقدام و پیگیری نکرده بوده است؟
از این موضوع هم که بگذریم، باز یک سوال دیگر رخ نمایی میکند. چرا خانم نسرین شاکرمی که به همراه برادرش در تاریخ ۴ مهرماه ۱۴۰۱ نامه دادسرا را دریافت کرده بود تا ساعت ۱۷:۳۰ روز هفتم مهرماه به پلیس آگاهی مراجعه نکرد؟ آیا این وضعیت یک مادر نگران است؟
مادر نیکا علاوه بر پیام «تقصیر هیچ کس نبود» یک دقیقه بعد هم پیام دیگری از نیکا دریافت میکند که تاکنون در مورد آن با هیچ کس صحبت نکرده است.
خانم نسرین شاکرمی برای افکار عمومی توضیح دهد، چرا بعد از دریافت پیام «تقصیر هیچکس نبود» و پیام مهمتر «مقصری وجود نداشت» که در ساعت ۴ و ۵۸ دقیقه و ۱۹ ثانیه بامداد سیام شهریور ماه دریافت کرد فقط به پیام «ممنونم جوج مراقب خودت باش» بسنده کرد و تا ساعت ۱۹ و ۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه سیویکم شهریور ماه دیگر پیگیر دخترش نشد؟
در پیامهای ارسالی خانم شاکرمی برای مرحومه نیکا یک نکته دیگر هم به چشم میآید که حکایت از آگاهی خانواده از وضعیت روحیاش داشته است؛ نسرین شاکرمی در پیام ساعت ۱۹ و ۹ دقیقه ۳۱ شهریور به نیکا میگوید: «زندگی خودتو تباه نکن»
و سپس در ساعت ۱۹ و ۱۰ دقیقه و ۲۲ ثانیه ۳۱ شهریور خطاب به نیکا مینویسد: «یکماه بستری بشی تو بیمارستان خیلی بهت کمک میشه»
خانم شاکرمی از چه چیزی خبر داشته که در پیامک ارسالی به نیکا مینویسد: «برگرد پیش مامان، هیچکس به اندازه من نمیتونه کمکت کنه. زندگی خودتو تباه نکن»؟!
خانم شاکرمی البته تاکنون در مورد جزئیات صحبتهای آخرش با نیکا برای افکار عمومی متاثر از مرگ او توضیحی ارائه نداده است.
اینکه چه گفتوگویی بین «نیکا و او» یا «او و نیکا با واسطه مادر دوست نیکا» رخ داده و پیامهای اشاره شده چرا به نیکا ارسال شدهاند، مطالبی است که خانم شاکرمی از آن آگاه است.
خبرگزاری قوه قضائیه البته به هیچ وجه قصد ورود به مسائل خانوادگی خانواده شاکرمی را نداشته و ندارد، اما آنچه این خانواده در ماجرای مرگ نیکا مطرح میکنند نه تنها همه واقعیت نیست بلکه خلاف مسلم اتفاقات رخ داده است.
پیامهای اشاره شده بین نیکا و مادرش در این گزارش، در مرحله تحقیقات پرونده و با دستور مقام قضایی از اپراتورهای تلفن همراه دریافت شده و جزو مستندات پرونده است تا قاضی متوجه شود نیکا آن شب در چه شرایطی بوده است.
حالا وقت آن است که خانم نسرین شاکرمی در مورد این پیامکها توضیح دهد و کمی هم در مورد علت اختلافات شدید با آتش بگوید تا افکار عمومی بتوانند قضاوت کنند نیکا در چه شرایط روحی و خانوادگی تصمیم به خودکشی تلخ گرفته است!
انتهای پیام/