سوگواری در عصر دیجیتال؛ چرا افراد فوت شده پس از مرگ فالو میشوند؟
فاطمه مرادخانی: در دنیای امروز که مرزهای بین زندگی واقعی و مجازی هر روز کمرنگتر میشود، رفتارهای انسانی نیز دستخوش تحولاتی تازهاند.
یکی از این رفتارها که در سالهای اخیر توجه بسیاری از روانشناسان، جامعهشناسان و فعالان حوزه رسانه را به خود جلب کرده، پدیدهی «سوگواری دیجیتال» و مراجعه کاربران به صفحات اجتماعی افراد فوتشده است که در این میان پرسش اصلی این است که چرا کاربران شبکههای اجتماعی پس از مرگ یک فرد، ناگهان به فالوئرهای پروفایل او اضافه میشوند؟ آیا این نوعی همدلی است؟ یا فقط کنجکاوی؟
در گذشته، مرگ به عنوان پدیدهای کاملا فیزیکی، در فضای خانواده و جامعه نزدیک رخ میداد اما اکنون، با گسترش شبکههای اجتماعی، فرد حتی پس از مرگ نیز در حافظه دیجیتال باقی میماند. پروفایلهای اینستاگرام، فیسبوک، توییتر و تیکتاک به فضایی برای تداوم حضور تبدیل شدهاند. این فضاها چیزی فراتر از یک آلبوم خاطرات هستند؛ آنها میتوانند به مزارهای مجازی تبدیل شوند که افراد برای سوگواری، ارتباط، یا حتی الهام گرفتن، به آن بازمیگردند.
برای بسیاری از کاربران، فالو کردن پروفایل فردی که بهتازگی درگذشته، نوعی ابزار ارتباطی است؛ یک راه ناتمام برای گفتوگو با فردی که دیگر در دسترس نیست اما همچنان در دسترس بهنظر میرسد.
یکی از نخستین دلایلی که میتوان برای فالو کردن یک فرد متوفی مطرح کرد، تمایل به حفظ خاطره است. در فرهنگی که حافظه جمعی به واسطه ابزار دیجیتال مستندسازی میشود، پروفایلها به نوعی آرشیو زندگی افراد تبدیل شدهاند.
دیدن عکسها، نوشتهها، ویدئوهـا و لحظات ثبتشده یک فرد، میتواند یاد او را زنده نگه دارد. برای نزدیکان، این صفحات حکم آلبوم خانوادگی دیجیتال را دارند. برای دیگران، ممکن است الهامبخش، تأملبرانگیز یا حتی دراماتیک باشد. گاهی، حتی افرادی که در زمان حیات آشنایی نزدیکی با فرد نداشتهاند، صرفاً با دیدن پستهای وداع یا شنیدن خبر مرگ، به سمت پروفایل او جذب میشوند.
پیوند عاطفی و روانشناسی سوگ
از نظر روانشناسی، سوگواری فرآیندی پیچیده و فردی است. انسانها راههای گوناگونی برای پردازش غم از دست دادن دارند. یکی از این راهها، مراجعه به خاطرات، عکسها و نشانههای فرد درگذشته است.
پروفایلهای شبکههای اجتماعی، برخلاف واقعیت فیزیکی، در لحظهای از زمان فریز شدهاند. گویی فرد هنوز آنجاست، آخرین پست را همین دیروز گذاشته، آخرین استوری هنوز در حال نمایش است. این فریب تصویری میتواند تسکینی موقت برای ذهنی باشد که نمیخواهد با واقعیت مرگ روبهرو شود.
برای بسیاری، این صفحات حکم مکانی برای گفتوگوهای ناتمام، دلنوشتهها و ابراز احساسات دارند. لایک کردن یک پست قدیمی یا گذاشتن کامنت "دلم برایت تنگ شده" میتواند نوعی تسکین روانی و ابراز سوگ باشد.
کنجکاوی اجتماعی و قدرت روایت
فرهنگ شبکههای اجتماعی بر پایه روایت شکل گرفته است. کاربران تمایل دارند از زندگی دیگران مطلع شوند، روایتها را دنبال کنند و حتی در داستان زندگی دیگران سهیم باشند. مرگ نقطه اوج بسیاری از روایتها است و همین امر باعث میشود پروفایل افراد فوتشده بهطور ناگهانی دیده و دنبال شود.
در واقع، با فوت یک فرد بستر داستانی خاصی شکل میگیرد؛ کاربران کنجکاو میشوند که آن فرد کی بوده، چه گفته، چگونه زندگی کرده و چه نوع شخصیتی داشته است. این کنجکاوی گاهی با انگیزهای واقعی همراه است، اما در برخی موارد نیز بیشتر نوعی مصرف فرهنگی و واکنش لحظهای به موجهای احساسی آنلاین بهشمار میرود.
سوگواری جمعی و الگوریتمهای توجه
سوگواری در فضای مجازی، جنبهای جمعی و الگوریتمی یافته است. با مرگ یک فرد مشهور یا محبوب، موجی از پستها، استوریها و محتوا پیرامون او ایجاد میشود. این موج در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام و توییتر به سرعت تقویت میشود و به تیترهای داغ و ترندهای الگوریتمی تبدیل میشود.
در چنین حالتی، بسیاری از کاربران تحت تأثیر فضای عمومی، تصمیم به دنبال کردن پروفایل آن فرد میگیرند؛ نهلزومـاً از روی علاقه، بلکه بهدلیل حضور در یک لحظه جمعی. این نوع سوگواری اشتراکی، گرچه میتواند همدلانه باشد، اما گاه به نوعی مصرف احساسی تبدیل میشود که بیش از آنکه از احساسات اصیل برخاسته باشد، از الگوریتمها و فضای رسانهای تغذیه میشود.
مرگ دیجیتال؛ بازاری نوظهور؟
نکتهای که کمتر به آن پرداخته شده، جنبه اقتصادی و رسانهای این پدیده است. برخی از صفحات افراد فوتشده پس از مرگ به شدت دیده میشوند، دنبالکنندههای فراوانی پیدا میکنند و حتی به صفحات تأثیرگذار تبدبل میشوند. در برخی موارد، خانواده یا دوستان متوفی با حفظ و مدیریت آن صفحات، محتوای تازهای منتشر میکنند یا پیامهای او را بازنشر میکنند.
این اتفاق، بحثهایی درباره مرزهای اخلاقی و مالکیت محتوا پس از مرگ را مطرح کرده است. آیا یک پروفایل پس از مرگ باید حفظ شود یا حذف؟ آیا میتوان از آن درآمدزایی کرد؟ چه کسی صاحب دادهها و خاطرات دیجیتال یک انسان درگذشته است؟ اینها سؤالاتی است که هنوز پاسخ شفافی برای آنها وجود ندارد.
شرکتهای فناوری و مدیریت مرگ در فضای مجازی
برخی از پلتفرمهای بزرگ مانند فیسبوک، اینستاگرام و گوگل ابزارهایی برای مدیریت «مرگ دیجیتال» طراحی کردهاند. مثلاً امکان تبدیل یک پروفایل به حالت یادبود (Memorialized Account) در فیسبوک یا تعیین مدیر ارث دیجیتال در گوگل. این ابزارها به کاربران کمک میکنند تا برای وضعیت پروفایل خود پس از مرگ برنامهریزی کنند و از سواستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
با این حال، هنوز فضای قانونی و فرهنگی درباره این موضوع، کاملاً مشخص نیست و در بسیاری از کشورها، کاربران نمیدانند که پس از مرگ چه سرنوشتی در انتظار ردپای دیجیتال آنهاست.
رفتار کاربران در فالو کردن پروفایل افراد فوتشده، بخشی از زیست جدید انسانی در عصر دیجیتال است. اما این پدیده میتواند با خطراتی نیز همراه باشد؛ از جمله سطحی شدن سوگواری، تجاریسازی غم و فراموشی ابعاد انسانی مرگ. تحلیل و بازاندیشی در مورد این رفتارها، میتواند ما را به درک عمیقتری از نسبت میان انسان، خاطره و فناوری برساند.
انتهای پیام/



